کتاب همهی افتادگان | ساموئل بکت
- انتشارات : نشر نی
- مترجم : مهدی نوید | مراد فرهادپور
محصولات مرتبط
دربارهی کتاب همهی افتادگان ساموئل بکت
کتاب همهی افتادگان چهارمین جلد از مجوعهی دور تا دور دنیا؛ نمایشنامه، اثر ساموئل بکت با ترجمهی مراد فرهادپور و مهدی نوید توسط نشر نی به چاپ رسیده است.
شخصیتهای اصلی نمایشنامه، "مدی رونی" و "دن رونی" نام دارند؛ زوجی پیر و تنها که از نعمت داشتن فرزند محروم هستند. مدی، پیرزنی چاق و هفتاد ساله است؛ او از چاقی خود و همچنین ابتلا به بیماری رماتیسم رنج میکشد. او از رفتن به کلیسا، عذاب ناشی از بیفرزندی و حتی رفتارهای مودبانه هنگام برخورد با دیگران، خسته و کلافه میباشد. آقای رونی نیز، سالها پیش بیناییاش را بر اثر یک بیماری از دست داده است و از آن زمان به بعد، با کمک عصا راه میرود. او هم، مانند همسرش، از روند زندگی و همچنین مشکلات ناشی از پیری، افسرده و غمگین میباشد.
داستان در یک روز آفتابی آغاز میشود. خانم رونی، تصمیم میگیرد که جهت استقبال از همسرش، به ایستگاه راهآهن برود. بنابراین با پاهایی کمرمق، قدم زنان بهسوی راهآهن حرکت میکند. در همین حین، به مکالمه با خود میپردازد و مدام از دغدغههای زندگی، و نبود محبت و عشق در زندگی زناشوییاش سخن میگوید. مدی، در میانههای راه، با تعدادی از همسایهها و آشنایان قدیمیاش نیز روبهرو میشود و لحظاتی را صرف احوالپرسی با آنها میکند.
اصل ماجرا، در ایستگاه راه آهن شکل میگیرد؛ دقایقی پیش، دختری جوان، به دلایلی نامعلوم، از قطار به بیرون افتاده و مرده است. همین موضوع موجب تأخیر بیسابقه در رسیدن قطار به ایستگاه میشود. این تأخیر بیسابقه، خانم رونی را متعجب میسازد. بنابراین پس از ملاقات آقای رونی، مدام از او دربارهی علت تأخیر، سوال میکند؛ اما دن عصبانی و خشمگین، به پرسشهای پیدرپی همسرش پاسخ نمیدهد. این عصبانیت و عدم پاسخگوییها، بر جذابیت داستان و ابهام آن میافزاید و خواننده را مجذوب داستان میکند.
بخشی از کتاب همهی افتادگان؛ نشر نی
آقای رونی: درست! تو به این میگی درست!
خانم رونی: رسیدیم پایین پلهها. چیزی مون هم نشده.
(سکوت. خری عرعر میکند. سکوت.)
به این میگن یه خر واقعی. پدر و مادرش هم خر بودن.
سکوت.
آقای رونی: میدونی چیه، میخوام خودم رو بازنشسته کنم.
خانم رونی: (پریشان.)
بازنشسته! بمونی تو خونه! با حقوق بازنشستگی!
آقای رونی: دیگه هیچوقت از این پلههای لعنتی رد نمیشم. برای آخرین بار این جادهی جهنمی رو طی میکنم. توی خونه روی باقیموندههای کپلم میشینم و ساعتها رو میشمرم – تا غذای بعدی.
(مکث)
فقط فکرش هم بهم جون تازهای میده! یالا قبل از این که تموم بشه!
راه میافتند. صدای کشیده شدن قدمها، نفس نفس زدن، ضربههای عصا.
خانم رونی: مواظب باش! از این ور... آهان! بالا!... آهان، آفرین! حالا امن و امان یه راست میریم خونه.
آقای رونی: (بی این که بایستد، در حین نفس زدن.)
یه راست!... به این میگه یه راست!...
خانم رونی: هیس! وقتی داری راه میری حرف نزن، میدونی که برای قلبت خوب نیست.
(کشیده شدن قدمها و غیره.)
فقط حواست رو جمع کن یه پات رو بذاری جلوی پای قبلی یا چه میدونم، هر چی که بهش میگن.
(کشیده شدن قدمها و غیره.)
راهش همینه. داریم درست راه میریم.
(کشیده شدن قدمها و غیره. ناگهان با پیش قدمی خانم رونی میایستند.)
خدایا! میدونستم یه چیزی شده! با اون همه جار و جنجال! فراموش کردم!
آقای رونی: (آرام)
خدای من.
خانم رونی: ولی البته تو باید بدونی، دن، تو که اونجا بودی، چه اتفاقی افتاد؟ بهم بگو!
آقای رونی: من اصلا هیچی نمیدونم.
خانم رونی: ولی تو باید -
آقای رونی: (خشمگین.)
همهی این وایسادنها و راه افتادنها افتضاحه، افتضاح! تا یه ذره راه میافتم و میام که گرم بشم، تو یه دفعه خشکت میزنه! صد کیلو چربی ناسالم! اصلا چی وسوسهت کرد بیای دنبالم؟ ولم کن!
خانم رونی: (با آشفتگی بسیار.)
نه من باید بدونم. تا بهم نگی از اینجا تکون نمیخوریم. پونزده دقیقه تأخیر اون هم تو یه راه سی دقیقهای! بیسابقهست.
آقای رونی: من چیزی نمیدونم. قبل از این که پست بزنم ولم کن.
خانم رونی: ولی تو باید بدونی! تو توی قطار بودی؟ تو ایستگاه اول بود؟ سر وقت راه افتادین؟ یا این که توی مسیر بود؟
(مکث)
توی مسیر اتفاقی افتاد؟
(مکث)
دن!
(با صدای شکسته)
چرا بهم نمیگی؟
سکوت. راه میافتند. کشیده شدن قدمها و غیره. میایستند. مکث.
آقای رونی: مدی بیچاره!
(مکث. فریاد بچهها)
چی بود؟
خانم رونی: دوقلوهای لینچ دارن بهمون میخندن.
صدای فریاد.
آقای رونی: فکر میکنی امروز هم میخوان بهمون گل بپاشن؟
صدای فریاد.
خانم رونی: بذار برگردیم و جلوشون وایسیم.
(صدای فریاد. خانم و آقای رونی برمیگردند. سکوت.)
با عصات بترسون شون.
(سکوت)
فرار کردن.
مکث.
آقای رونی: تا حالا شده دلت بخواد یه بچه بکشی؟
(مکث)
یه فلاکت بدیهی رو تو نطفه خفه کنی. بارها و بارها شبها تو زمستون، تو راه سیاه بازگشت به خونه، نزدیک بود بیفتم به جون این پسره.
(مکث.)
جری بیچاره.
(مکث)
چی جلوم رو گرفت؟
(مکث)
از ترس مردم که نبود.
(مکث.)
بهتر نیست حالا یه کمی عقب عقب بریم؟
خانم رونی: عقب عقب؟
آقای رونی: آره. یا تو رو به جلو و من عقب عقب. زوج کامل. عین جهنمیهای دانته، با صورتهای پس و پیش شون. اشکامون ماتحتمون رو میشوره.
خانم رونی:...
- دور تا دور دنیا؛ نمایشنامه 4
- نویسنده: ساموئل بکت
- مترجمان: مراد فرهادپور - مهدی نوید
- انتشارات: نی
مشخصات
- نویسنده ساموئل بکت
- مترجم مهدی نوید | مراد فرهادپور
- نوع جلد جلد نرم
- قطع جیبی
- نوبت چاپ 9
- سال انتشار 1397
- تعداد صفحه 79
- انتشارات نشر نی
ساموئل بکت
ساموئل بکت کیست؟
«ساموئل بارکلی بکت» (به لاتین: Samuel Barclay Beckett)، نویسنده رمان، شاعر، مترجم ادبی و نمایشنامهنویس ایرلندی، در 13 آپریل 1906 در دوبلین چشم به جهان گشود. در زندگینامه ساموئل بکت، آنچه که باعث شهرت او شده، نقطهنظرات تیرهوتار او درباره زندگی و طنز تلخی است که تراژدیهای کمدی ویژه او را رقمزده است. آثار او جسورانه است و جدل بین انسان و ارزشهای انسانی را با نگاهی تلخ، سیاه و بدبینانه نشان میدهد. لیست کتابهای ساموئل بکت، با این دیدگاه خاص، تحولی بود در ادبیات قرن بیستم. در ادامه به بررسی بیوگرافی ساموئل بکت پرداخته شده، تا شناخت بهتری از زندگی و آثار وی به عمل آید.
زندگینامه ساموئل بکت
کودکی ساموئل بکت
در بیوگرافی ساموئل بکت آمده که او در سال 1906 در روستای «فاکس راک دوبلین»، در خانوادهای چهار نفره، معتقد، پروتستان و با وضعیت مالی بسیار خوب به دنیا آمد. او تا زمان تحصیلش با پدر و مادرش، «ویلیام» و «ماریا» و برادرش «فرانک» زندگی میکرد. پدرش در ساختوساز و مهندسی عمران بود و مادرش پرستار. او از همان کودکی، از خلوت خود بیشتر لذت میبرد. شاید همین شخصیت درونگرای وی بود که در آینده، باعث بهوجودآمدن آثار تلخ و البته حملات عصبی، اضطراب و افسردگی او در جوانیاش شد.
اعتقادات مذهبی ساموئل بکت
در زندگینامه ساموئل بکت، مذهبی بودنش در ایام کودکی تا جوانی به چشم میخورد. او تا زمان ترک محیط آکادمیک، به طبع خانواده، پروتستانی معتقد بود. اما با اتمام تحصیل در دانشگاه، شروع کار بهعنوان استاد دانشگاه و مهاجرتش به پاریس، ازبینرفتن اعتقادات مذهبی در آثار او هویدا شد. انتقاد با زبان طنز تلخ و تند بکت به مذهب کاتولیک نیز در آثارش به چشم میخورد. [caption id="attachment_276868" align="aligncenter" width="400"] ساموئل بکت در نوجوانی[/caption]
دوران تحصیل ساموئل بکت
در کتاب زندگی ساموئل بکت، صفحهی دوران تحصیل بسیار تحسینبرانگیز بود. از همان ابتدا، سرنوشتش با تحصیلاتش درهمتنیده شده بود. او تحصیلات خود را در «مدرسه سلطنتی پرتورا» در ایرلند شمالی آغاز کرد و در ادامه راه به «کالج ترینیتی» برای ادامه تحصیل در رشته ادبیات فرانسه، ایتالیایی و انگلیسی رفت. او در درس و ورزش، همیشه جز بهترینها بود. بکت در دوران دانشجویی، کریکت بازی میکرد و بازیکن خوبی بود. در حقیقت میتوان گفت، او تنها برنده نوبلی است که کریکت را در کلاس یک بازی میکرد. در 22 سالگی بورسیهای دوساله از «مدرسه عالی نرمال پاریس» دریافت و به پاریس نقلمکان کرد. در زمان اقامتش در پاریس بود که با «جیمز جویس» (نویسنده ایرلندی، 1882-1941) آشنا شد و این آشنایی جرقهای بود برای شکلگیری استعدادهای ساموئل بکت. پس از بازگشت از پاریس به دوبلین، به مدت یک سال در کالج ترینیتی تدریس کرد، اما دیری نپایید که استعفا داد. در همین نقطه بود که وی تصمیم گرفت تا نویسنده شود!
ازدواج ساموئل بکت
ساموئل بکت در سال 1961 با «سوزان دکوفو – دومسنیل»، در انگلیس ازدواج کرد. همچنین بکت از اواخر دهه 50 تا زمان مرگش، با «باربارا بری»، ادیتور بیبیسی رابطه داشت. رابطهای که بهموازات حضور سوزان تا آخر عمر ادامه یافت. سوزان در 17 جولای 1989 و باربارا در 25 فوریه 2010 درگذشتند.
تقویم زندگی ساموئل بکت
در زندگینامه ساموئل بکت آمده که او اولین مقاله خود را در سال 1929، زمانی که در پاریس بود، نوشت. این مقاله انتقادی با نام شبزندهداری فینگنها، درباره اثر ناتمام جیمز جویس (نویسنده ایرلندی 1882-1941) بود. در سال 1930 به کالج ترینیتی، برای تدریس، بازگشت. این بازگشت خیلی طولی نکشید و او در سال 1931 از آنجا استعفا داد. او این روزها را با شعری با نام گنوم پاس داشت، که در سال 1934 در «مجله دوبلین» به چاپ رسید. او در سال 1931، نقد کوتاهی درباره «مارسل پروست» (نویسنده فرانسوی، 1871-1922) منتشر کرد. در این نقد، پژوهش پروست که مفهوم زندگی را در خلق و عشق به هنر میدانست، تفسیر صحیحی قلمداد کرد. دو سال بعد از انتشار نقد پژوهش پروست و پس از مرگ پدرش، به علت اضطراب و افسردگی تحت رواندرمانی قرار گرفت. جلوههایی از این حالوروز او در وات و در انتظار گودو دیده میشود. بکت تلاش خود را در دنیای نویسندگی ادامه داد. رؤیای زنان خوب تا متوسط، اولین رمان او بود که به علت رد شدن توسط ناشرین، منتشر نشد. اما در سال 1933، انتشار شکل بازنویسی شده این رمان با نام بیشتر سیخونک تا اردنگی، بهعنوان اولین کتاب کاملش، در بیوگرافی ساموئل بکت ثبت شده است. اصل این کتاب در سال 1992 به چاپ رسید. بکت در سال 1934، مقالههایی تحت عنوان شعر نو ایرلند و آرامش گرایی در انسان را در مروری بر شعرهای دوستش «توماس مک گریوی» بین ماههای ژوئن تا سپتامبر آن سال در مجله دوبلین منتشر کرد. او در این مقالات به دنبال یافتن معیارهای شعر مدرن ایرلندی بود. سال 1935، برای او سالی خوشاقبال و پرکار بود. او در این سال کتاب شعر استخوانهای اکو و دیگر تهنشینها را منتشر کرد و بر روی رمان بعدی خود کارکرد. او در سال 1936، نگارش مرفی را به اتمام رساند. این کتاب در سال 1938، به زبان فرانسه چاپ شد. علاقه بکت به روانپزشکی و تجربههای او در روان درمانی، در این رمان کاملاً هویداست. در سال 1939، با شروع جنگ جهانی دوم، بکت ترجیح داد در پاریس بماند. به قول خودش، او فرانسه در جنگ را به ایرلند در صلح ترجیح داد. در همین سالها بود که او احساس تنفر خود از وحشیگری نازیها را بیان کرد و بهعنوان پیک نامهرسان در جنگ به فعالیت پرداخت. چندین بار نزدیک شدن به دستگیری توسط «گشتاپو» نیز در زندگینامه ساموئل بکت به ثبت رسیده است. در سال 1942 یگانی که در آن مشغول مبارزه بود لو رفت، به همین علت او و همسرش پای پیاده به پروانس - آلپ - کوت دازور فرار کردند. بکت پس از اتمام جنگ، در سال 1946، به فرانسه بازگشت و در «سن لو»، بهعنوان مدیر فروشگاه صلیب سرخ شروع به کارکرد. ضربههای روحی روانی ناشی از جنگ جهانی دوم، در کتابهای ساموئل بکت به چشم میخورند. هرچند که او هیچگاه از جنگ به طور مستقیم چیزی ننوشته است. ساموئل بکت رمان وات را در سال 1941 آغاز کرده بود. آن را در زمان اختفای خود در زمان جنگ جهانی، به اتمام رساند. اما این اثر در آن سالها چاپ نشد بلکه پس از 12سال، در 1953 به چاپ رسید. در سال 1946، در مجله «ژان پل ساتر»، اولین داستان کوتاه او با نام پایان منتشر شد. این داستان کوتاه دو قسمتی بود که در آن زمان «سیمون دوبووار» از انتشار قسمت دوم آن در این مجله خودداری کرد. بکت نوشتن رمان مرسیه و کامیر را در سال 1946 آغاز کرد. این رمان تا سال 1970 منتشر نشد، اما پیش درآمدی بود بر بهترین کتاب ساموئل بکت، یعنی کتاب در انتظار گودو. بکت بین 1946 تا 1950، خیلی زیاد و بدون مکث نوشت! در انتظار گودو، مالوی، مالون میمیرد و ننامیدنی، از جمله کارهای این دوره زندگی وی هستند. در انتظار گودو را در 4 ماه، بین اکتبر 1948 تا ژانویه 1949 نوشت. این اثر در 1953، در تماشاخانه پیشرو در پاریس روی صحنه رفت و پس از مدتی، به اجراهای بینالمللی مبدل شد. هرچند که وقتی اجرای انگلیسی این نمایش در سال 1955 به لندن رسید، از اقبال خوبی برخوردار نشد. نمایشنامههای بعدی که از بکت روی صحنه رفتند، همه افتادگان (در سال )1957، آخر بازی (در سال 1957) و آخرین نوار کرپ (در سال 1958) بود. او در سال 1961 رمان چگونه است را منتشر کرد. پس از این رمان، دیگر از جذابیت رمانهای او کم و البته به جذابیت نمایشنامههایش اضافه شد. او به نوشتن نمایشنامههای موفق خود همچون روزهای خوب (1961)، بازی (1963)، چرکنویس برای یک نمایشنامه (1965)، من نه (1972)، فاجعه (1982)، چی کجا (1983) و... ادامه داد. بکت در روزهای پایانی زندگیاش درون بیمارستان شعر کلمه چیست را نوشت. در این شعر ناتوانی بکت برای یافتن کلمات برای شعر، به چشم میخورد.
مرگ ساموئل بکت
برگ نهایی زندگی ساموئل بکت، در 22 دسامبر 1989 رقم میخورد. او در این تاریخ براثر «آمفیزم ریه» و احتمالاً «پارکینسون» در حالیکه در خانه سالمندان ساکن بود، از دنیا رفت. آرامگاه او در «گورستان مونپارناس» در شهر پاریس واقع شده است. سوزان و ساموئل بکت در کنار یکدیگر دفن شدهاند و سنگقبری مشترک دارند. او در مورد مرگ در کتاب مالون میمیرد میگوید:
هرگز نتوانستم به نحوی رضایتبخش، مرگ را درک کنم. به همین دلیل هم نمیشود آن را در دفتر درد و رنج معمول ثبت کرد.
مطالعهی بیشتر: آثار و زندگینامه آندره ژید
سبک نگارش ساموئل بکت
از نظر ساموئل بکت، نوشتن بدون سبک از همه چیز برایش آسانتر بود. آثار ساموئل بکت، در دسته آثار ابسوردیسم یا پوچانگاری قرار میگیرند و کمدیهای سیاهی از اساس مینیمالگرا و بدبینانه نسبت به انسان، ارزشها، باورها و آینده هستند. البته همیشه نباید به کلام او به گونهای سیاه و ناامیدکننده نگاه کرد. شاید آثار ساموئل بکت، سفر سخت زندگی انسان را برای خواننده ارزشمندتر کند. شخصیتهای رنجکشیده در لیست کتابهای ساموئل بکت، همواره امیدی واهی در دل دارند. آثار ساموئل بکت از آخرین آثار در جریان مدرنیست یا نوگرایی است. جالب است بدانید که کتابهای ساموئل بکت، توسط خودش، به دو زبان انگلیسی و فرانسه نوشته میشد. تلاش او برای این کار اینگونه نبود که تنها متن انگلیسی، ترجمهای ازروی متن فرانسه باشد یا بر برعکس؛ بلکه او کتاب را برای زبان دوم مجدداً بازنویسی میکرد. ازاینرو میتوان او را یک نویسنده دوزبانه، یا اولین نویسنده دوزبانه نامید.
کتابهای ساموئل بکت
ساموئل بکت رمانها و نمایشنامههای زیادی طی سالیان فعالیتش به ثبت رسانده است. برخی از این کتابها عبارت اند از:
- کتاب مرفی (1938)
- کتاب وات (نوشته 1945، منتشر شده در 1953)
- کتاب مالوی (1951)
- کتاب مالون میمیرد (1951)
- کتاب نامناپذیر (1953)
- کتاب چگونه است (1961)
- کتاب گمگشتگان (1970)
- کتاب در انتظار گودو (1953)
- کتاب آخر بازی (1957)
- کتاب همه افتادگان (1957)
- کتاب آخرین نوار کرپ (1958)
- کتاب روزهای خوش (1960)
- کتاب بازی (1963)
- کتاب چرکنویس برای یک نمایشنامه (1965)
- کتاب من نه (1972)
- کتاب فاجعه (1982)
- کتاب چی کجا (1983)
آثار برجسته و معروف ساموئل بکت
کتاب در انتظار گودو
کتاب در انتظار گودو، به گفته بسیاری بهترین کتاب ساموئل بکت و بهترین نمایشنامه نوشته شده توسط اوست. حتی میتوان گفت این نمایشنامه یکی از برترین نمایشنامههای قرن بیستم است. در انتظار گودو، اعلان جنگی بزرگ و شوکهکننده از سوی نویسنده علیه خدا و مذهب است. نمایش بهترین کتاب ساموئل بکت، در سال 1953 در فرانسه بر روی سن رفت؛ اما توجهات را در ابعاد بینالملل به خود جلب کرد. در انتظار گودو تصویری تیره توأم با کمدی از زندگی بشریت ارائه میکند. داستان حول دو مرد است که در انتظار گودو نشستهاند تا بیاید، به آنها کمک کند و از زندگی مفلوک نجاتشان دهد. گذران روزها و ساعتهای آنها پای یک درخت خشکیده، در هنگام زوال خورشید، داستان پرتکرار و پر از پوچی در انتظار گودو را شکل میدهد ...
کتاب مالوی
کتاب مالوی اولین کتاب از سهگانه ساموئل بکت است که در سال 1951 به چاپ رسید. داستان در مورد مالوی است و هدفش، خداحافظی با آنچه که باقیمانده و پس از آن مرگ ... در پاراگراف اول این قصه، او باید قصه گذران زندگی خود را بنویسد و هر یکشنبه تحویل مردی بدهد. این نوشتن مبهم، در اتاق مادر مالوی رخ میدهد. در پاراگراف دوم که 80 صفحه از کتاب است، مالوی به یاد میآورد که قبل از رسیدن به اینجا، سفری را با دوچرخه، برای یافتن مادرش، شروع کرده بود؛ به دلیل استراحت در راه، دستگیر و بازجویی شد و از شهری به شهر دیگر با شخصیتهای عجیبوغریبی روبرو میشود ...
کتاب مالون میمیرد
کتاب مالون میمیرد در سال 1951، هفت ماه پس از انتشار مالوی، منتشر شد. این کتاب نقطه عطفی در نویسندگی ساموئل بکت است. در این کتاب، پیرمردی فلج که روزهای آخر عمرش را سپری میکند، در اتاقی در انتظار مرگ است. کسی نمیداند که او چگونه به این اتاق رسیده یا چقدر در آن اتاق بوده است. در این انتظار، داستانیهایی را برای خود میبافد و شخصیتسازی میکند ...
کتاب ننامیدنی
کتاب ننامیدنی سومین کتاب از سهگانه ساموئل بکت است که در سال 1953، دو سال پس از انتشار اولین کتاب از این سهگانه، مالوی، منتشر شد. این کتاب تکگویی آشفتهای است از شخصی بینام، بینشان و بیحرکت. ننامیدنی داستان خاصی ندارد. فقط سؤال و جوابهای مأیوسکننده راوی است از خودش که جواب قطعی برای هیچکدام نیز وجود ندارد. به عبارتی میتوان گفت در این رمان «فقط کلمات است، بیداری هرگز، فقط کلمات، چیز دیگری نیست...»
کتاب آخر بازی
کتاب آخر بازی نام نمایشنامهای است که در سال 1957 منتشر شد. نام این نمایشنامه از بازی شطرنج گرفته شده است؛ هرچند که موضوع آن به شطرنج مرتبط نیست. تنها شباهت این نمایشنامه به این بازی، در پایان یافتن زندگی همچون شطرنج است. داستان این نمایشنامه اتفاق افتادن آخرالزمان را شرح میدهد. افرادی که در کنار هم در خانهای گیر افتادهاند و آخرین روزهای زندگی خود را سپری میکنند. اینجاست که مقایسه بین آخر بازی شطرنج و ساعات آخر عمر رخ میدهد. در آخر بازی هیچ اتفاقی نمیافتد و تنها مرگ نتیجه پایان زندگی است ...
کتاب یازده نمایشنامه
کتاب یازده نمایشنامه، نام یکی دیگر از کتابهای بکت است که تحت عنوان نانوشتن به چاپ رسیده است، مجموعهای چند از نمایشنامهها و اشعار بکت در این کتاب گردآوری شدهاند. نانوشتن، بازی بدون کلام 1 و 2، آمدورفت، نفس، تکگویی ، Rockaby، بداهه اوهایو، چهار، فاجعه، ضرب و شتم و چی کجا فصلهای تشکیلدهنده این کتاب هستند. آثار درون یازده نمایشنامه نیز همچون سایر کتابها در لیست کتابهای ساموئل بکت، مملو از مفاهیم گنگ، تاریک، نامطمئن، پرتکرار و پیچیده انسانی است که به رشته تحریر درآمده است.
بهترین کتاب ساموئل بکت
کتاب در انتظار گودو، شاخصترین و بهترین کتاب ساموئل بکت است او در این کتاب میخواست آوارگی نوع بشر را نشان دهد. شرایط وجودی انسان و جهان در نمایشی با تفاسیر فلسفی. هیچچیز در بهترین کتاب ساموئل بکت قطعی بیان نمیشود و تصویری حیرتانگیز، در نهایت سردرگمی از آینده به خواننده و بیننده القا میکند. آنچه که در این نمایشنامه بیان میشود این است که اطمینان، قطعیت و شفافیت در این دنیا وجود ندارد، ما منتظر آن چیزی هستیم که هیچگاه رخ نمیدهد و دائماً در حال خودفریبی و فراموشی این قضیه هستیم. چرخه باطل تکرار، مسئله مهمی است که در بهترین کتاب ساموئل بکت بهصورت قوی، مشاهده میشود. بیاهمیت بودن همه چیز، نیافتن معنای قطعی برای مسائل، پوچ بودن وجود و بیهدف بودن زندگی، عناصر تشکیلدهنده در انتظار گودو هستند. داستان بهترین کتاب ساموئل بکت با شخصیتهای «ولادیمیر» و «استراگون» در ریز درختی خشک و دم غروب، شکل میگیرد. آنها از گودو برای رهایی از مرگ و شرایط نابسامان خود کمک خواسته و در انتظار او هستند. آنها روزها را در انتظار گودو سپری میکنند ... در این انتظار، اتفاق خاصی نمیافتد! نه کسی میآید و نه میرود! شاید همین اتفاقی نیفتادن باشد که نکته ترسناک داستان است. رنجی که انسان از این سکون پوچ میبرد، به طنزی نیشدار، تلخ و سیاه تبدیل شده است. اولینبار نمایش در انتظار گودو، در ژانویه 1953 در تماشاخانه کوچک پیشرو پاریس روی سن رفت و در اولین اجرایش 75 صندلی تماشاخانه پر شد، اما اجرای آن پیروزی بزرگی در ابعاد بینالمللی بود. در بخشی از این نمایشنامه میخوانیم: ولادیمیر: حتماً ته دلت خوشحال هم هستی. حیف که خودت خبر نداری. استراگون: خوشحالم؟ واسه چی؟ ولادیمیر: واسه اینکه برگشتهای پیش خودم. استراگون: نه بابا؟ بگو تو بمیری! ولادیمیر: حالا تو بگو هستم. آسمان که به زمین نمیآید. استراگون: یعنی بگویم چی هستم؟ ولادیمیر: بگو خوشحالم. استراگون: خوشحالم. ولادیمیر: من هم خوشحالم. استراگون: من هم خوشحالم. ولادیمیر: هر دو خوشحالیم. استراگون: هر دو خوشحالیم. (سکوت) خب، حالا خوشحالیم که خوشحالیم که چه؟ ولادیمیر: هیچی، میمانیم تا گودو بیاید. در این بخش از نمایشنامه آنچه که میبینیم رکود، پوچی، عدم اطمینان و تکرار و تکرار و تکرار است! عناصری که در تمام نمایشنامه موج میزند.
ترجمه آثار ساموئل بکت به زبان فارسی
ازاینبین، لیست کتابهای ساموئل بکت که در ایران ترجمه و منتشر شدهاند، به شرح زیر است:
- در انتظار گودو، ترجمه «علیاکبر علیزاده»
- دست آخر، ترجمه علیاکبر علیزاده
- مالوی، ترجمه «سهیل سمی»
- وات، ترجمه سهیل سمی
- نامناپذیر، ترجمه سهیل سمی
- مالون میمیرد، ترجمه سهیل سمی
- عشق اول، ترجمه سهیل سمی
- آخر بازی، ترجمه «عطاالله نوریان»
- یازده نمایشنامه، ترجمه «باربد گلشیری»
- ننامیدنی، ترجمه «مهدی نوید»
جوایز و افتخارات ساموئل بکت
در بیوگرافی ساموئل بکت، دریافت مدالهای «Croix de guerre» فرانسه و مقاومت فرانسه به چشم میخورد؛ همچنین او دریافت دکترای افتخاری کالج ترینیتی در سال 1959، جایزه «فورمنتور» ناشران بینالملل در سال 1961 (مشترک به همراه خورخه لوئیس بورخس) و عضویت افتخاری در آکادمی علوم و هنر آمریکا در سال 1968 را در کارنامه خود دارد. یکی از نقاط درخشان در زندگی بکت، دریافت جایزه نوبل ادبیات در سال 1969 است. او برای نگارش قالبهای جدید رمان و نمایشنامه این جایزه را دریافت نمود. در سال 1984، عنوان «ساوی»، بالاترین مقام از سوی «آوسدانا» یا «انجمن هنرمندان ایرلند»، را دریافت کرد. در سال 2016 نیز خانهای که بکت در سال 1934 در چلسی در آن میزیسته، پلاک آبی میراث فرهنگی انگلستان را دریافت نمود. [caption id="attachment_276875" align="aligncenter" width="400"] ساموئل بکت و اوا کاترینا شولتز[/caption]
چرا باید آثار ساموئل بکت را بخوانیم؟
نوشتههای ساموئل بکت، ذهن ما را به روی جهل، نادانی، شکست و رخوت باز میکند. همچنین با خواندن آثار وی، معنای آثار هنری را میتوان درک کرد! به این معنی که شما کتابهای ساموئل بکت را نمیخوانید تا درسی اخلاقی بگیرید، بلکه پیچیدگیهای زندگی مدرن نسلی سنتی را درک میکنید. نسلی سنتی که در دنیای مدرن و شلوغ، کمدیِ سیاهِ دوست داشتنِ همنوع را تجربه میکند.
خرید کتابهای ساموئل بکت از کتابانه
کتابانه جایی است که در آن شما میتوانید زندگینامه ساموئل بکت را به طور خلاصه بخوانید و کتابهای او را سریع و آنلاین بخرید. برای دیدن لیست کتابهای ساموئل بکت به سایت کتابانه مراجعه نمایید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران