کتاب فرانک انیشتین و موتور پادماده جلد اول از مجموعهی فرانک انیشتین نوشتهی جان سشکا و ترجمهی زینب طاهری با تصویرگری برین بیگز از سوی نشر ایران بان به چاپ رسیده است.
فرانک انیشتین پسر نابغه ای که همیشه سرش به اختراع چیزهای مختلف گرم بود، با دوست صمیمی اش واتسون که مثل خودش به کارهای علمی علاقه مند است، در گاراژی که پدر بزرگش در اختیارشان قرار داده روی اکتشافات و اختراعات جدید کار می کردند. یک روز فرانک پس از تلاش های مکرر برای ساختن ربات بالاخره موفق شد به کمک ادیسون هوش مصنوعی پیچیده ای را که ساخته بود روی بدن رباتش کار بگذارد؛ او می خواست با استفاده از نیروی الکتریکی که در رعد و برق وجود دارد، شوکی به هوش مصنوعی ربات وارد کرده و آن را به کار بیندازد. اما هنگام وقوع رعد و برق، محاسباتش با اشتباه مواجه شد و ربات بر اثر برخورد با زمین تکه تکه شد و از هم پاشید. در پایان آن روز فرانک با نا امیدی و خستگی زیاد به اتاقش رفت و خیلی زود خوابش برد. او نمی دانست وقتی در خواب است، اتفاقات عجیبی در آزمایشگاهش رخ می دهد! جرقه ای که حاصل برخورد اشعهی صاعقه با هوش مصنوعی دست سازش بود، باعث به کار افتادن هوش و اتصال تک تک اعضای بدن ربات به یکدیگر شده و فرانک را صاحب یک ربات هوشمند خودساخته کرده بود. نام این ربات که با استفاده از هوش مصنوعی توانسته بود اعضای بدنش را سرِهم کند، کلینک بود. در این میان رباتی به نام کلنک هم با هوش مصنوعی نیمه کاره ای که در گوشهی آزمایشگاه بود، خودش را سر هم کرده بود. صبح روز بعد وقتی فرانک از خواب بیدار و متوجه ماجرا شد،از خوشحالی در پوست خودش نمی گنجید و اولین کسانی که از این موضوع با خبر شدند،واتسون و پدربزرگ بودند. اما این موضوع باید تا برگزاری مسابقات علمی، از هم کلاسی موذی و رقیب سرسخت و بدجنس فرانک، یعنی ادیسون پنهان بماند تا کارها را خراب نکند ولی…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.