loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب فرانک انیشتین و انگشتک برقی - ایران بان

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب فرانک انیشتین و انگشتک برقی نوشته‌ی جان سشکا با ترجمه‌ی زینب طاهری و تصویرگری برین بیگز از سوی نشر ایران بان به چاپ رسیده است.

فرانک همچنان مشغول آزمایش های مختلف و اختراع و اکتشاف بود؛ او این بار تصمیم گرفته بود منبعی برای تولید انرژی الکتریسیته اختراع کند و بی وقفه روی طرح و نقشه اش کار می کرد.‌البته کلینک و کلنک هم در این برنامه او را همراهی کرده و اطلاعات مفیدی را در اختیارش قرار می دادند. پدر بزرگ هم به دلیل گران شدن بیش از اندازه‌ی قبض های برق، دنبال راهی بود تا خودش بتواند نیروی برق لازم برای خانه را تولید کند و برای این کار، روی آسیاب بادی قدیمی اش کار می کرد. فرانک بالاخره بعد از تلاش های زیاد موفق شد وسیله ای به نام انگشتک برقی اختراع کند که می توانست برق تولید کند و بدون اتصال به هیچ سیمی برق را به لوازم برقی مختلف منتقل کند. از طرفی تی ادیسون و آقای چیمپ طی قراردادی کنترل اداره‌ی مرکزی برق را در اختیار گرفته بودند تا از طریق گران تر کردن قبض ها و فروش انرژی الکتریکی پول هنگفتی به جیب بزنند. اختراع جدید فرانک آینده‌ی پر از پولی را که آن دو برای خودشان ترسیم کرده بودند، به خطر می انداخت و خیلی زود تصمیم گرفتند کارهای فرانک را دچار اشکال کرده و اختراع جدیدش را نابود کنند.

مجموعه‌ی فرانک انیشتین درشش جلد مختلف برای کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است. قهرمان اصلی کتاب، پسر بچه‌ی دانشمند و نابغه ای به نام "فرانک انیشتین" است که در گاراژ خانه‌ی پدربزرگش آزمایشگاهی برای خودش دست و پا کرده و به اختراع وسایل مختلف مشغول است. در این میان یک ربات با نام "کلینک"، باهوش مصنوعی بالا که خودش توانسته خودش را سرهم کند هم به او کمک می کند. او همچنین رباتی با هوش نصفه و نیمه به نام "کلنک" دارد که او هم جز ربات های خود ساخته است. فرانک دوستی به نام "واتسون" دارد که بیشتر اوقات او را همراهی کرده و به او همفکری می دهد. آنها یک همکلاسی به نام "تی ادیسون" دارند که رقیب بدجنس و سرسخت فرانک است و همیشه در کارهای او خرابکاری به بار می آورد.


برشی از متن کتاب


کلنک آخرین تکه فلز را خم می کند. کلینک سیم مفتول را می پیچد تا نمودار تسلا را جور در بیاورد. فرانک آنتن را سر جایش قفل می کند. واتسون با نخود اندازش، یک قوطی نوشابه دیگر را امتحان می کند. فرانک می گوید: "بله." جدیدترین اختراعش را بالا می آورد. "این آنتن انرژی مغناطیسی رو از زمین بیرون می کشه و از درون حلقه ی سیمی عبور می ده. مثل آزمایشی که ما انجام دادیم." واتسون می گوید: "درسته." "وبعد الکترون های درون حلقه ی سیم رو به سمت مبدل حرکت می ده." واتسون می گوید: "بیا امتحانش کنیم." "ما با فرستنده ی نوک انگشتی جریان برق رو شلیک می کنیم، اون هم بدون هیچ سیمی." واتسون خوشحال می شود: "البته." "این لامپ رو بالا بگیر و برو اون طرف آزمایشگاه وایسا." واتسون لامپ حبابی بزرگ را بر می دارد و به طرف دیگر آزمایشگاه می رود. "چرا ازم می خوای ... " فرانک اختراع جدید را به سمت واتسون نشانه می گیرد. "هی، صبر کن! نه! من نه! ممکنه این کار برای سلامتی من خطر داشته باشه. بذار کلینک نگهش داره." اما قبل از اینکه واتسون بتواند حرکت کند، فرانک شلیک می کند. لامپ حبابی در دستان واتسون سوسو می زند، غیژغیژ می کند و سپس با نور سفید درخشانی روشن می شود. واتسون به لامپ توی دستش، که بدون اتصال به برق و یا پریز روشن شده است، خیره می ماند. ‌"این ... این کار می کنه." فرانک می گوید: "معلومه، البته که کار می کنه." کلینک اضافه می کند: "فرضیه آزمایش تایید شد." کلنک سر آبکشی سبزیجاتی بزرگش را تکان می دهد. "فکر نمی کردم جواب بده." فرانک اختراعش را به سمت ساعتی که به برق وصل نیست نشانه می گیرد. عقربه ها شروع به چرخیدن می کنند. فرانک یک رشته از لامپ های روی درخت کریسمس را هم برق دار می کند. آنها روشن و خاموش می شوند. فرانک رادیو، مخلوط کن، بخاری و پنکه را روشن می کند. همه ی این کارها را بدون استفاده از جریان برق می کند. واتسون می گوید: "آفرین. خوبه. حالا اسمش رو چی می ذاری؟" کلینک دور موتور جارو برقی اش را تند می کند. "کاملاً مشخصه که اسمش باید دستگاه انتقال الکترو مغناطیسی بی سیم باشه."کلنک می گوید: "اوه.اوه. شما باید اسمش رو کوکی کوتی زَپِر بذارید." واتسون می گوید: "این یک انگشتک برقی واقعیه." فرانک سرش را بلند می کند. "هی، این اسم فوق العاده ایه، واتسون. می تونیم ازش استفاده کنیم؟" واتسون ذوق می کند. از اینکه در بخشی از اختراع فرانک سهیم است هیجان زده می شود و می گوید: "البته." فرانک می گوید: "عالیه. حالا بیا. بیا اینو ببریم بیرون و جریان برق بی سیم رو به اهالی میدویل نشون بدیم." واتسون مکث می کند. "آ، فرانک.‌شاید بهتر باشه کمی روش فکر کنیم. یه طرحی داشته باشیم تا مثل دفعه ی پیش تو درد سر نیفتیم و البته دفعه های پیش تر و پیش ترش."فرانک پشت میز کارش به دنبال چیزی می گردد. "چرا باید یه طرح یا برنامه داشته باشیم؟ ما به مردم برق رایگان می دیم...      

  • بامزه ترین کتاب علمی که تا حالا خوندین
  • زنده یاد نیوتن و قوانینش
  • نویسنده: جان سشکا
  • مترجم: زینب طاهری
  • تصویرگر: برین بیگز
  • انتشارات: ایران بان

جان سشکا


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب فرانک انیشتین و انگشتک برقی - ایران بان" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل