کتاب شاهزاده خانم و کره اسب نوشته ی استیسی گرگ و ترجمه ی معصومه رستم زاد توسط نشر آفرینگان به چاپ رسیده است.
کتاب فوق رمانی پرکشش و جذاب است که بر اساس زندگی واقعی شاهزاده هیا بنت الحسین دختر شاه اردن به رشتهی تحریر درآمده است. هیا، شاهدخت کشور اردن دختری باهوش و زیباست که همراه برادر کوچکش علی و مادرش ملکه علیا در قصر زندگی می کند. وقتی هیا سه ساله است، مادر برای کمک رسانی به مردم نیازمند به وسیلهی یک هلی کوپتر به شهری دور می رود و هنگام بازگشت بر اثر یک حادثهی هوایی جان خود را از دست می دهد. از آن به بعد هیای کوچک همیشه غمگین و ناراحت است و کمتر با کسی حرف می زند. پدر برای او پرستاری جدید می گیرد تا شاید بتواند تغییری در روحیهی هیا بدهد. اما پرستار جدید، فرانسیس که می خواهد از هیا یک شاهدخت کامل بسازد، با قوانین و رفتارهای سختگیرانه اش گاهی باعث آزار او و برادرش می شود و نمی تواند خودش را در دل هیا و برادرش علی جا کند و با آنها رابطهی خوبی برقرار کند. هیا علاقهی بسیار زیادی به اسب سواری دارد و گاهی علیرغم میل فرانسیس که محیط آنجا را برای یک شاهدخت آلوده و کثیف می داند، به اصطبل سلطنتی سر می زند و با اسبی به نام امینه ارتباط محبت آمیزی برقرار می کند. پدر وقتی می بیند برقراری ارتباط با اسب ها موجب شادی و نشاط هیا می شود به او اجازه می دهد که مرتب به اصطبل سلطنتی برود. در همین رفت و آمدها هیا چیزهای زیادی در مورد اسب ها و سوارکاری از مسئول آنجا،که سانتی نام دارد، یاد می گیرد و علاقه اش به سوارکاری بیشتر و بیشتر می شود. امینه، اسب مورد علاقهی هیا که قرار بود کره اسبی به دنیا بیاورد، پس از به دنیا آوردن کره ای زیبا، به خاطر سختی زایمان، جانش را از دست می دهد. پدر که از علاقهی زیاد هیا به اسب ها باخبر است، در روز تولد شش سالگی او، کرهی امینه را به او هدیه می کند و از او می خواهد که خیلی خوب از کره اسب نگهداری کند. از آن به بعد هیا با عشق و علاقه ای وصف نشدنی اوقات زیادی را با اسبش می گذراند و آرزوی سوارکار شدن را در سر می پروراند. اما اسب ها تا سه سالگی مناسب سوارکاری نیستند و هیا برای رسیدن به این آرزو باید تا سه سالگی کره اسبش صبر کند اما…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.