کتاب سقای آب و ادب – مهدی شجاعی
۷۵,۰۰۰ تومان
- نویسنده: سید مهدی شجاعی
- انتشارات: کتاب نیستان
توضیحات
کتاب سقای آب و ادب به قلم سید مهدی شجاعی در انتشارات کتاب نیستان به چاپ رسیده است.
در کتاب سقای آب و ادب، شجاعی از دیدی متفاوت و با محوریت حضرت عباس (ع) واقعه عاشورا را به تصویر می کشد. سقای آب و ادب، هم یک کتاب داستانی است و هم یک کتاب تاریخی. در واقع این کتاب، داستان گونه بیان می شود، اما کاملاً مستند است. به طوری که می توان به آن به عنوان یک منبع تاریخی، اتکا کرد. سقای آب و ادب، از نظر زبان ادبی و روایت ادیبانه هم کم نظیر است.
کتاب، کلام شیرین و بسیار دلنشینی دارد. قلم سید مهدی شجاعی، به طور باورنکردنی و به شکل تحسین بر انگیزی، زیباست. به گونه ای که، بعضی او را حافظ نثر فارسی می خوانند. نویسنده، می کوشد همه حقایق تاریخی را به دور از هرگونه شبهه، در ظرفی از عشق ریخته و با بیانی عاشقانه، به خواننده منتقل کند. این کتاب، درباره زندگی یکی از قهرمانان بزرگ کربلا، درباره حضرت عباس(ع)، است.
کتاب شامل ۱۰ فصل است و در هر فصل از منظری خاص و در ارتباط با شخصیت های مختلف تاریخ، به زندگی و خصوصیات اخلاقی و ایمانی و ویژگی های حضرت عباس(ع) اشاره می کند. آنقدر لطیف، که خواننده بی اختیار مطالب را پی می گیرد و از صمیم دل اشک می ریزد و درباره چنین قهرمان و انسان بزرگی، می اندیشد. نویسنده در این کتاب یک روایت مبتکرانه دارد. این بار از قول فرشتگان درباره حضرت عباس(ع) سخن می گوید. او می خواهد محاسن حضرت عباس را از این طریق بیان کند. راه دروغ یا زیاده روی را نمی پیماید. حقیقت است، اما به قصد گفتن محاسن.
ویژگیها
توضیحات تکمیلی
وزن | 290 گرم |
---|---|
ابعاد | 210 × 140 میلیمتر |
تعداد صفحات | 264 |
قطع | رقعی |
نوبت چاپ | 20 |
نوع جلد | جلد نرم |
نویسنده
نویسنده
سید مهدی شجاعی، داستان نویس ایرانی، متولد سال ۱۳۳۹ در تهران است. او علاوه بر داستان نویسی به روزنامه نگاری هم پرداخته است. از دیگر کتاب های او می توان به دست دعا، چشم امید، کشتی پهلو گرفته، پدر، عشق و پسر، مردان و رجزهایشان، کمی دیرتر، آسمانی ترین مهربانی و از دیار حبیب اشاره کرد.
برشی از متن کتاب
برشی از متن کتاب
عباس که همچنان سراپای نگاهش مجذوب حضرت حسین است، با اراده و خودآگاه می پرسد؛ کجا!؟
و ملائک که گویی یک تن اند تکثیر شده در هزاران هزار، با دست نشان می دهند و به زبان – یکصدا- می گویند: بهشت!
عباس که روی سخنش با آنهاست اما روی دل و دیده اش، همچنان به حسین می پرسد:
– شما کی؟ کجا؟ دیده اید که این بنده از مولایش، گامی فراپیش بگذارد!؟
آنان، سوال عباس را شنیده یا نشنیده پاسخ می دهند:
– تا بهشت راهی نمانده است.
و اشاره میکنند به فاصله فراوانی که تا زمین پدید آمده است.
عباس به خود یا به آنان می گوید: این خلاف ادب، خلاف مروت، خلاف اخوت، خلاف ارادت، خلاف مواسات و خلاف عاشقی است که من پیش از حسین، قدم به بهشت بگذارم. و بعد با لحنی که از حضور آشکار و استوار پاسخ، در دل سوال حکایت میکند، می پرسد:
– اگر حسین، پشت سر است، اصلا بهشت پیش رو کجاست؟ به چه معناست؟
و میشنود: آنجا که وعده گاه حضرت حق به انبیا و اولیاست. آنجا چشم انتظار و لحظه شمار ورود شماست.
عباس – که اکنون میان او و زمین هزاران گام، فاصله افتاده است – محکم و قاطع می گوید:
– اگر به اختیار من است قدم از قدم بر نمی دارم.
ملائک خاضعانه توضیح می دهند:
– اینجا معیار و ابزار پیش رفتن قدم نیست. مژه برهم زدن است.
عباس – که همچنان تصویر حسین را در قاب چشمهایش، نگاه داشته است – پلک و مژگان را از هر تحرکی باز میدارد و تحرکات ناخودآگاه پیشین را هم بازپس میگیرد. و زیر لب زمزمه میکند.
– من بی حسین کیستم!؟ من بی حسین نیستم. من از حسین آمده ام و به حسین باز می گردم. حاشا که طرفه العینی، از حسین فاصله بگیرم.
فهرست
فهرست
1) عباس علی
2) عباس ام البنین
3) عباس عباس
4) عباس سکینه
5) عباس مواسات
6) عباس زینب
7) عباس ادب
8) عباس حسین
9) عباس فرشتگان
10) عباس فاطمه
نظرات
هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است