کتاب جسیکا کجاست؟ نوشته ی لیز کسلر و ترجمه ی شهلا انتظاریان توسط نشر ایران بان به چاپ رسیده است.
بعد از ظهر یک روز جمعه، سر کلاس جغرافیا جسیکا به خواب می رود. ایزی، دوست صمیمی او ناگهان متوجه نامرئی شدن جسیکا می شود و از دیدن این صحنه حسابی تعجب و البته وحشت می کند. جسیکا چون در خواب بوده خودش اصلا متوجه این موضوع نمی شود و به محض ظاهر شدن از خواب بیدار می شود. ایزی درباره ی اتفاقی که دیده با او صحبت می کند؛ اما جسیکا اصلا حرفش را باور نمی کند. بعد از آن روز این حالت چندین بار و در بیداری برای جسیکا اتفاق می افتد؛ بنابراین او کنجکاو می شود تا علتش را دریابد. جسیکا این داستان را برای دوست مادرش، نانسی که در واقع همان مامائی است که او را به دنیا آورده تعریف می کند . نانسی با شنیدن این موضوع مجبور می شود رازی را که سال ها از همه مخفی نگه داشته بازگو کند؛ در روز تولد جسیکا، وقتی نانسی در آزمایشگاه بیمارستان مشغول کار روی دارویی خاص بوده، دارو به طور اتفاقی روی او می ریزد. نانسی همه ی لباس هایش را عوض می کند اما ظاهرا دستش را به درستی پاک نکرده است و احتمال می دهد که دارو در زمان تولد جسیکا وارد بدن او شده و حالا بعد از گذشت سال ها سبب نامرئی شدن لحظه ای جسیکا می شود. جسیکا با خودش فکر می کند که می تواند از این ویژگی اش به خوبی استفاده کند؛ اما اول باید کنترل آن را در دست بگیرد و بداند که در چه مواقعی این اتفاق می افتد. جسیکا متوجه می شود که همزمان با به دنیا آمدنش سه کودک دیگر نیز توسط نانسی متولد شده اند؛ او علاقمند است بداند آیا آنها هم می توانند نامرئی شوند یا نه؟
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.