کتاب بشو و نشو سومین جلد از مجموعه ی قصه های تصویری، اثر فرهاد حسن زاده با تصویرگری عطیه مرکزی توسط نشر چکه به چاپ رسیده است.
کوچه ای بود که در آن دو گربه به نام بشو و نشو زندگی می کردند. یکی از روزها که خروس قوقولی کرد و همه از خواب بیدار شدند. نشو اصلا حال نداشت که چشمهایش را باز کند به همین خاطر یکی از چشم هایش را باز کرد و به اطراف نگاهی انداخت. بشو چشمهایش را باز کرد و به کوچه خیره شد. نشو دلش می خواست سلام کند ولی حالش را نداشت به جای سلام کردن خمیازه کشید. بشو سلام کرد و صبح بخیر گفت. نشو خیلی گرسنه بود ولی چیزی نگفت انگار لب هایش به هم چسبیده بود. بشو که خیلی گرسنه بود گفت دلم می خواهد برای سیر شدن از صبح تا شب ظرف های یک رستوران را تمیز کنم البته با زبانم. نشو هم می خواست چیزی راجع به غذا بگود ولی حالش را نداشت و فقط به گوشت های چسبیده به استخوان مرغ فکر کرد آن هم با سس و سوپ ، اوحتی حال بو کشیدن هم نداشت. حالا تنها چیزی که شنیده می شد صدای قار و قور شکم نشو بود. بشو از نشو خواست تا با هم دنبال غذا بروند و … این قصه هم جز داستان های تصویری است که بخش عمده ای از روایت داستان را تصاویر به عهده دارند به همین خاطر تصاویر بسیار زیبا، فانتزی وجذابی در میان داستان دیده می شود.
نقد و بررسی‌ها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.