loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب آکواریوم های پیونگ یانگ - کانگ چول هوان

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب آکواریوم های پیونگ یانگ نوشته ی کانگ چول هوان و پی یر ریگولو با ترجمه ی بیژن اشتری توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است.

کتاب آکواریوم های پیونگ یانگ، روایت گر سرگذشت واقعی و تکان دهنده ی "کانگ چول هوان" و چگونگی رهایی او از بند اسارت حاکمان سلطه طلب و ظالم کشور کره ی شمالی می باشد؛ کشوری پر رمز و راز با اتفاقات و قوانینی سفت و سخت که هم چنان نیز، مردمانش را در درد و رنج ها و هراس هایی غیر قابل تصور قرار داده است. کانگ چول هوان، در شهر "پیونگ یانگ"، پایتخت کره ی شمالی و در خانواده ای از قشر ثروتمند دیده به جهان گشوده، برهه ای از زندگی خود را در این شهر سپری کرده است. وی نقل داستان زندگی خود، را از دوره ی کودکی اش، آغاز کرده، با به کارگیری از بیانی ساده و روان، مخاطب را هم قدم لحظه های گذشته اش می سازد.

همراه با کانگ چول هوان کوچک، به زمانی می رویم که او در کنار پدر و مادر و خواهر کوچک ترش مای–هو، و هم چنین مادر بزرگ پدری و عمویش، در محله ای نوساز، آرام و خوش آب و هوا به نام "کیونگنیوم–دونگ"، روزگار خوش و آرامی را پشت سر می گذارد. پدر بزرگ کانگ چول هوان، یکی از مدیران بلند پایه ی حکومت کمونیستی می باشد که وظیفه اش نظارت بر روی شبکه ی توزیع کالاهایی است که جهت جلوگیری از کمبود غذا و انرژی، توسط دولت جیره بندی می شود. در این مقطع زمانی، کانگ چول نیز، همانند سایر دانش آموزان، تحت تاثیر آموزه های سیستم های آموزشی کشور قرار گرفته، رهبر کشور خود، "کیم ایل–سونگ" ملقب به "رهبر کبیر" و پسر او، "کیم جونگ–ایل"، ملقب به "رهبر عزیز"، را هم چون خدایانی بزرگ و بخشنده تلقی کرده، آن ها را از صمیم قلب دوست می دارد. روزها از پی هم می گذرد تا این که نویسنده در سن نه سالگی، با بحران و معضلی بزرگ در زندگی اش مواجه می شود. در واقع این بحران از جایی نشات می گیرد که پدربزرگ او، به اتهام ارتکاب خطایی بزرگ در راستای ایفای وظیفه ی شغلی اش، مجرم محسوب گشته، محکوم به مجازات می گردد. بنا بر قوانین عجیب کره ی شمالی، در صورتی که شخصی جرمی را مرتکب شود، هم خونانش نیز، باید در تحمل مجازات با او شریک باشند. از همین روی، کانگ چول هوان، مادربزرگ، پدر، عمو و خواهر او به اردوگاه کار فرستاده می شوند و مادرش نیز، به اجبار از همسرش طلاق گرفته، بدون شوهر و فرزندانش، زندگی تازه ای را از سر می گیرد. با ورود کانگ و اعضای خانواده اش به اردوگاه کار اجباری، و شرح روزهای سپری شده ی آن ها در طی ده سال اقامت شان در این مکان، توسط نویسنده، پرده از رازی بزرگ و غیر انسانی برداشته شده، جهانیان از جزئیات جنایات و رفتارهای ظالمانه ی رایج در کشور کره ی شمالی مطلع می گردند.


برشی از متن کتاب


آزادی ما از اردوگاه بر معالجه ی پدرم تاثیر کمی گذاشت. او از سال ها قبل بیمار بود اما در معالجه ی خود اهمال می کرد. زمانی که در پیونگ یانگ بودیم بهترین زمان برای عمل جراحی ش بود اما از این فرصت استفاده نکرد. در آن ده سالی هم که اردوگاه بودیم عملا هیچ امکانی برای جراحی پدرم وجود نداشت. البته اگر راستش را بخواهید من با توجه به وضع اسف بار بیمارستان های کره ی شمالی، اصولا احتمال کمی می دادم که پدرم از عمل جراحی احتمالی جان سالم به در ببرد. تنها حسن این بیماری برای پدرم معاف شدن از انجام کارهای سخت بدنی در اردوگاه بود. پدرم نجار بسیار ماهر و قابلی بود. او در کارگاه نجاری اردوگاه کار می کرد. پدرم آدم ساکت، کم حرف و توداری بود که تسلیم سرنوشت تلخش شده و با آن کنار آمده بود. پدر در تمامی دوران زندانی بودنش در اردوگاه هرگز حاضر نشد برای نگهبان ها و زندانبان هایش جاسوسی کند. طوری رفتار کرده بود که آن ها وی را آدم نامناسبی برای کار جاسوسی و خبرچینی تشخیص داده بودند. بدون شک دوره ی ده ساله ی اقامت در اردوگاه جزو سال های تلف شده ی زندگی پدرم بود. اما او با آرامشی بسیار عجیب این سال های دشواری دوری از همسر را پشت سر گذاشت. با این وصف، سخت هایی که او تحمل کرد فراتر از تاب و توانش بودند. حکومت کره ی شمالی بلندپروازی های پدرم را در هنر عکاسی نقش بر آب کرده، همسرش را از او گرفته و وی را وادار کرده بود بخش عمده ای از سال های عمرش را صرف ساختن دسته ی جارو و چارپایه کند. تحمل این مصایب بی دلیل برای پدرم خیلی رنج بار و ناراحت کننده بود اما او خاموش و بردبار تحمل کرد. بیماری پدرم در اواخر نوامبر 1987 وخیم تر شد. دردهایش به حدی شدید بود که زمین گیرش کرد. آخرین روز زندگی اش را خوب به یاد دارم. آرام روی تخت دراز کشیده و چشم هایش را بسته بود که ناگهان دیدم بدنش از حرکت بازایستاد. در آخرین لحظه دستانش را کمی تکان داد و لبخند ملایمی بر چهره اش نشست. او این طوری مرد، آرام و بی صدا؛ بدون این که توجه اطرافیانش را به مرگ خود جلب کند. مردنش شبیه به زندگی کردنش بود. صحنه ی مردن پدرم، برداشت و درک مرا از مرگ تغییر داد. تصور قبلی ام این بود که مرگ همیشه نقابی از وحشت و ترس بر چهره ی خود دارد. هرگز تصورش را هم نمی کردم که مرگ می تواند آرام و عاری از وحشت اتفاق بیفتد. بعد از مرگ پدرم، مرگ دیگر مرا نمی ترساند. پدرم با مرگ خود نشان داد که لحظه ی مرگ را می توان به لحظه ای برای خندیدن تبدیل کرد. ما سنت کره ای ها را به جا آوردیم و دو روز بعد را در کنار جنازه ی رو باز او سپری کردیم. قوم و خویشان و دوستان در خانه ی ما جمع شده بودند و بساط نوشابه ی الکلی و ماکارونی و دیگر خوردنی ها به راه بود. همسایه ها در طبع غذا ...

فهرست


مقدمه ی مترجم مقدمه ی ویراستار انگلیسی کودکی شاد در پیونگ یانگ پول و انقلاب می توانند با هم تفاهم داشته باشند سال بعد در پیونگ یانگ اقامت در اردوگاه کار اجباری در نه سالگی گروه کاری شماره ی 10 گراز وحشی: معلم مسلح و آماده ی حمله مرگ قهرمان سیاه ذرت، سوسک ها  کنیاک مار مرگ در یودوک خرگوش های بسیار غبطه برانگیز جنونی که به تدریج بر زندانیان غلبه می کند جلسه های انتقادی و انتقاد از خود اعدام در ملا عام عشق در یودوک زندگی رد کوهستان ده سال در اردوگاه: متشکرم پیشوای کبیر! بهشت کره ی شمالی اردوگاه دوباره تهدید می کند فرار به چین خودفروشی سطح پایین و قاچاقچی گری سطح بالا آمدن به کره ی جنوبی کنار آمدن با دنیای سرمایه داری نوشتار واپسین؛ درخواست کمک از جهانیان

  • یک داستان واقعی از پشت پرده آهنین کره شمالی
  • نویسندگان: کانگ چول هوان - پی یر ریگولو
  • مترجم: بیژن اشتری
  • انتشارات: ثالث

مشخصات

  • مترجم بیژن اشتری
  • نوع جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 9
  • سال انتشار 1399
  • تعداد صفحه 340
  • انتشارات ثالث

نظرات کاربران درباره کتاب آکواریوم های پیونگ یانگ - کانگ چول هوان


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب آکواریوم های پیونگ یانگ - کانگ چول هوان" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل