کتاب آس و پاس در پاریس و لندن | جورج اورول
- انتشارات : ماهی
- مترجم : بهمن دارالشفایی
محصولات مرتبط
درباره ی کتاب آس و پاس در پاریس و لندن جورج اورول
کتاب آس و پاس در پاریس و لندن اثر جورج اورول با ترجمهی بهمن دارالشفایی توسط نشر ماهی به چاپ رسیده است. "آس و پاس در لندن و پاریس" اولین کتابی بود که در آن "اریک آرتور بلر" از نام مستعار "جورج اورول" استفاده کرد و بعدها کلا به این نام شناخته شد. "اورول" در اواخر سال 1927 برای نوشتن گزارشی از زندگی تهیدستان اقدام به نوشتن این کتاب کرده و مشکلات زیادی نیز در این راه متحمل شده است.
مطالعه ی کتاب تهیدستان جک لندن توسط "جورج اورول" او را به زندگی در میان فقرا و تجربه ی زندگی آنها ترغیب کرد. "اورول" تصمیم گرفت مدتی را در میان تهیدستان و مهاجران شهرهای پاریس و لندن سپری کند. اتفاقات کتاب "آس و پاس در لندن و پاریس" روایت رویدادهای زندگی "اورول" در میان فقرا است که چگونه در مسافرخانه ها و رستوران های پاریس با اشتغال به ظرفشویی و نظافت زندگی خود را می گذرانده است.
روایت هایی که مربوط به لندن می شوند بیشتر شرح زندگانی طاقت فرسا و نکبت بار بی خانمان های انگلیسی است که برای یافتن محلی برای گذراندن شب از نوانخانه ای به نوانخانهی دیگری پناه می برند. یا بدون اینکه مکانی را بیابند شب را در پیاده روها سپری می کنند. "اورول" در این کتاب به مخاطبانش گوشزد می کند که برخلاف تصور مردم، تمامی بی خانمان ها آدم های بی عار و بی مسولیت یا پست نیستند، بلکه در میان آنها می توان اشخاص با استعداد، هنرمند و روشنفکر نیز مشاهده کرد.
"اورول" در یادداشتی خطاب به ویراستار کتابش، تاکید کرده که همه ی اتفاقات و شخصیتهای کتاب واقعی هستند، البته در مواردی اسم شخصیتها یا ترتیب زمانی وقایع را تغییر داده است. "اورول" در پایان کتاب برای بهبود وضعیت معیشت این بی خانمان ها و فقرا پیشنهادهای راهگشایی ارائه می دهد.
بخشی از کتاب آس و پاس در پاریس و لندن؛ نشر ماهی
حس دیگری هم به همراه فقر به آدم دست می دهد که بسیار مایه ی دلگرمی است. فکر می کنم هر کسی که بی پول شده این حس را تجربه کرده است. این که ببینی بالاخره پاک مفلس و آس و پاس شده ای، یک جور حس آرامش و حتی لذت به آدم می دهد. بارها و بارها از بدبختی حرف زده اید، حالا بفرمایید این هم بدبختی، شما می توانید از پسش بربیایید. این واقعیت کلی از اضطراب آدم کم می کند.
برخلاف تصور عموم نتیجه شوم بیکار شدن از دست دادن دستمزد و حقوق نیست، بلکه برعکس برای شخص بیسواد، که عادت به کار کردن تا مغز استخوانش ریشه دوانده است، کار خود مهمتر از پول و دستمزد است. فرد باسواد و تحصیلکرده میتواند با بیکاری تحمیلی، که یکی از بدترین بلاهای فقر است، بسازد. اما وضع شخصی که وسیله پرکردن اوقات بیکاری خود را ندارد، مانند سگی است که به زنجیر کشیده شده باشد بنابراین دلسوزی به کسی که "از عزت به ذلت افتاده" دلیل موجهی ندارد بلکه آنکه در بدبختی چشم به جهان گشوده و ناچار با فقر دست به گریبان است، استحقاق دستگیری و ترحم را دارد.
وقتی به زمزمه هایش گوش می دادی می فهمیدی که بیکاری برایش چه شکنجه سختی است. این اشتباه است که فکر کنیم وقتی کسی کارش را از دست می دهد، فقط نگران از دست دادن دستمزدش است. درست برعکس، یک مرد بی سواد که عادت به کار کردن با وجودش آمیخته، به خود کار کردن بیشتر احتیاج دارد تا به پول.
آدم تحصیل کرده می تواند با بطالت تحمیل شده، که یکی از بدترین مصیبت های فقر است، سر کند. اما مردی مثل پدی که هیچ وسیله ای برای پر کردن زمان ندارد، کارش را که بگیری همان قدر بدبخت است که وقتی سگی را به زنجیر می بندی. به همین دلیل حرف مفت است که وانمود کنیم که نسبت به کسانی که به خاک سیاه نشسته اند باید بیشتر از دیگران احساس ترحم داشت. کسانی که واقعاً لایق ترحم است آدمی است که از ابتدایی زندگی در خاک سیاه بوده و با ذهنی خالی و بی توشه با فقر رو به رو میشود.
در واقع وقتی شما فقیر می شوید، به کشفی می رسید که مهم تر از بعضی اکتشافات دیگر شماست. شما ملال و دردسرهای حقیر و آغاز گرسنگی را کشف می کنید، اما خاصیت رهایی بخش فقر هم بر شما آشکار می شود: این واقعیت که فقر، آینده را از بین می برد. این حرف کم و بیش واقعیت دارد که هر چقدر پولتان کمتر باشد، نگرانی تان هم کمتر است. وقتی از دار دنیا سیصد فرانک دارید، بزدلانه ترین ترس ها احاطه تان می کند. وقتی فقط سه فرانک دارید، همه چیز برایتان علی السویه است، چون این سه فرانک شما را تا فردا زنده نگه می دارد و اساسا نمی توانید به بعد از فردا فکر کنید.
به نظرم اولین چیزی که باید گفت این است که ظرفشور یکی از برده های دنیای مدرن است. نمی گویم باید برایش ناله کرد، چون اوضاعش از خیلی کارگرهای دیگر بهتر است. با این حال الان همانقدر آزاد است که اگر خرید و فروش میشد. کارش نوکری است و هیچ ظرافتی ندارد؛ حقوقش به اندازه ایست که فقط زنده بماند و نه بیشتر؛ فقط وقتی تعطیلی دارد که اخراج شود. نمی تواند ازدواج کند و اگر ازدواج کند، زنش هم باید کار کند. راه فراری از این زندگی ندارد مگر اینکه شانس حسابی بیاورد یا به زندان بیفتد. همین حالا در پاریس کسانی هستند که مدرک دانشگاهی دارند، اما روزی ده تا پانزده ساعت ظرف میسابند. کسی نمی تواند بگوید دلیلش فقط تنبلی خودشان است، چون یک آدم تنبل نمی تواند ظرفشور شود؛ آنها صرفاً در دام یک زندگی یکنواخت افتاده اند که فکر کردن را برایشان غیرممکن می کند.
اگر ظرفشور ها کمی فکر می کردند، مدت ها پیش برای بهتر شدن وضعیتشان اعتصاب کرده بودند. اما آنها فکر نمی کنند، چون وقت آزاد برای فکر کردن ندارند؛ زندگی تبدیلشان کرده به یک سری برده.
سوال این است که چرا این برده داری ادامه میابد؟ عموم مردم این نکته را بدیهی فرض می کنند که هرکاری که انجام میشود حتماً هدف منطقی دارد. می بینند یک نفر شغل ناخوشایندی دارد؛ میگویند وجود این شغل لازم است و فکر می کنند با گفتن این حرف همه چیز حل میشود. مثلاً کار کردن در معدن زغالسنگ خیلی سخت اما لازم است، چون ما به ذغال احتیاج داریم. کار کردن در فاضلاب نامطبوع است اما بالاخره یک نفر باید در فاضلاب کار کند. کار ظرفشور ها هم همین طور است.. بعضی ها باید در رستوران غذا بخورند و بنابراین عده ای دیگر باید هشتاد ساعت در هفته بشقاب بسابند. ضرورت تمدن است و نمیشود آن را زیر سوال برد. به نظرم این نکته ارزش بحث و بررسی دارد.
آیا کار یک ظرفشور واقعا برای تمدن ضروری است؟
- نویسنده: جورج اورول
- مترجم: بهمن دارالشفایی
- انتشارات: ماهی
جورج اورول
جورج اورول کیست؟
بیشک نام «جورج اورول» را به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان جهان بارها شنیدهاید. این رماننویس بزرگ در کارنامهی خود آثار ارزشمندی از جمله کتاب قلعهی حیوانات و کتاب 1984 را دارد. همهی کتابهای این نویسنده به زبانهای بسیاری در سراسر دنیا ترجمه شده و هنوز سالانه حجم بالایی از آثار او تجدید چاپ میشوند. در این مقاله قصد داریم نگاهی به بیوگرافی جورج اورول داشته باشیم و آثار و اتفاقات مهم زندگیاش را از نظر بگذرانیم.
زندگینامه جورج اورول
نام اصلی جورج اورول، «اریک آرتور بلر» بوده است. او در سال 1903 در هندوستان متولد شد. پدر او کارمند دولت انگلیس در هند بود. یک سال پس از تولد، مادرش او و خواهرش «مارجوری» (Marjorie) را با خود به انگلیس برد. پدر خانواده تا 1912 و زمانی که بازنشسته شد تقریباً همیشه دور از خانواده بود. جورج بیماریهای زیادی را تحمل میکرد و اغلب در حال دستوپنجه نرم کردن با بیماریهای «برونشیت» و «آنفولانزا» بود. گفته میشود «وحشی» اولین کلمهایست که به زبان آورده است. همچنین در یکی از زندگینامههای او آمده که است که اولین شعرش را در چهارسالگی نوشت. خود او دربارهی کودکیاش در جایی مینویسد:
«من عادت داشتم که کودکی تنها باشم و سرم را به ساختن داستانها و گفتوگو با شخصیتهای خیالی گرم کنم».
تصویری از جورج اورول در سنین خردسالی
از اولین موفقیتهای ادبی او میتوان به انتشار یکی از شعرهایش در یک روزنامهی محلی در یازدهسالگیاش اشاره کرد. او تحصیلات خود را در انگلیس و در مدرسهی شبانهروزی گذراند و در سال 1911 به «سنت سیپریان» در شهر ساحلی «ایستبورن» رفت. او دریافت که در مدرسه با دانشآموزان ثروتمند رفتار بهتری از دانشآموزان فقیر دارند. خودش محبوبیت زیادی در بین همسنوسالانش نداشت و بیشتر زمانش را در لابهلای کتابها میگذراند و سرانجام برای ادامهی تحصیل موفق به دریافت بورسیهی تحصیلی شد و در کالج «ولینگتون» (Wellington) و کالج «اتون» (Eton) تحصیلش را ادامه داد. در ادامه به دلیل نداشتن هزینهی تحصیل در دانشگاه، در سال 1922 وارد نیروی پلیس شاهنشاهی هند شد. اما بعدها از سمت خود استعفا داد و به انگلستان بازگشت.
جورج اورول در جوانی
مرگ جورج اورول
جورج همیشه از مشکلات ریوی رنج میبرد. اما در سال 1947 بیماری «سل» او تشخیص داده شد. او در این زمان زندگیاش را در «جولا» (Jula) به همراه خواهرش «آوریل» (Avril) و پسرخواندهاش «ریچارد» (Richard) میگذراند. این منطقه نه تنها از نظر آب و هوا محل مناسبی برای او نبود، بلکه زندگی در آنجا سختیهای خاص خود را بههمراه داشت.
اورول سختیهای بسیاری را به دلیل بیماری متحمل شد. واژگون شدن قایق و در آب افتادن او به همراه دو تن دیگر باعث وخامت بیماریاش نیز شد و برای درمان بیماریاش، شروع به مصرف دارویی جدید کرد، اما بدن وی به این دارو واکنشهای منفی و وخیمی نشان داد. او در نهایت در ژانویه سال 1950 بر اثر سل، در بیمارستانی در شهر لندن درگذشت. مرگ جورج اورول 46 ساله بیشک ضربهی بزرگی به ادبیات جهان بود. چرا که او بیشک میتوانست شگفتیهای بیشتری را در این عرصه خلق کند.
سبک نگارش جورج اورول
جورج اورول علاوه بر رماننویسی، در حقیقت یک ژورنالیست حرفهای بود. از این رو سبک نگارشی او تا حد زیادی مستقیم و به دور از کنایه و استعاره بود. او هرگز در آثار خود از تصاویر غیرضروری و توصیفهای جزئینگرانهی صحنهها استفاده نمیکرد. اما تلاش او در توصیف شخصیتها بسیار موفق و اثرگذار بود. البته او در شخصیتپردازی نیز به شکلی مستقیم و مختصر عمل میکرد. سبک نگارشی جورج شامل تصاویر احساسی بسیار کمیست و او حقیقت را اغلب بدون قضاوت بیان میکند. از اورول تعداد انگشتشماری رمان وجود دارد، با این حال، همین آثار به اندازهای قدرتمند و تاثیرگذارند که از او نویسندهای بزرگ ساختهاند. آثار جورج اورول تاثیر بسیاری بر نویسندگان پس از او گذاشت. او مقالهای نگاشته است که حتی امروزه بسیاری از نویسندگان از آن میآموزند. او تاکید بسیاری بر خلاصه و روشن نوشتن داشت. او «ایهام» را ابزاری قدرتمند برای سیاست تلقی میکرد و جای آن را در ادبیات نمیدانست. او در مقالهی خود شش قانون اساسی را برای نوشتن یک اثر ادبی بیان کرده است. این شش قانون عبارتند از:
- هیچگاه از استعاره و تشبیهات رایج استفاده نکنید.
- از بین دو کلمهی کوتاه و بلند، همیشه اولی را انتخاب کنید.
- اگر وجود کلمهای در متن ضرورت ندارد، آن را حذف کنید.
- اگر امکان استفاده از لحن فعال و اکتیو وجود دارد، از لحن منفعل استفاده نکنید.
- اگر عبارت روزمرهای برای بیان آنچه میخواهید بگویید وجود دارد، هرگز از اصطلاحات علمی و ... استفاده نکنید.
- اگر تنها راه پیش رویتان چیزی خلاف قوانین بالاست، میتوانید این قوانین را نادیده بگیرید.
کتابهای جورج اورول
او در دوران زندگیاش 9 کتاب منتشر کرد. 6 اثر در بین این موارد رمان بوده و 3 اثر دیگر به نوعی نگاهی به سرنوشتی هستند که در سالهای مختلف زندگی داشته است. لیست کتابهای جورج اورول را در زیر میخوانید. رمانهای این نویسنده عبارتند از:
- روزهای برمه (1934)
- دختر کشیش (1935)
- به آسپیدیستراها رسیدگی کن (1936)
- هوای تازه (1939)
- قلعه حیوانات (1945)
- 1984 (1949)
دیگر آثار او:
- آسوپاسها در پاریس و لندن (1933)
- جاده بهسوی اسکله ویگان (1937)
- درود بر کاتالونیا (1938)
در میان این آثار، برخی از ارزش بسیار بیشتری برخوردارند. در بخش بعد شماری از آنها را بیشتر بررسی میکنیم.
آثار برجسته و معروف جورج اورول
در اینجا چند اثر از مهمترین کتابهای این نویسنده را معرفی میکنیم. البته کتاب قلعهی حیوانات از جورج اورول نیز به عنوان یکی از بهترین آثار او شناخته میشود. این اثر به عقیدهی بسیاری از نویسندگان، منتقدان و مخاطبان ادبیات به عنوان بهترین کتاب وی معرفی شده است. از این رو در بخشهای بعد نگاهی دقیقتر و مفصلتر به آن خواهیم داشت.
کتاب 1984
کتاب 1984 را به حق میتوان یکی از شاهکارهای ادبیات جهان دانست. جورج اورول در این کتاب نگاهی دقیق و موشکافانه به جوامع دیکتاتوری داشته و در حقیقت آیندهی کشورهای تحت سلطهی کمونیسم را پیشبینی میکند. روایت داستان حول شخصیت اصلی آن یعنی «اسمیت» اتفاق میافتد. او که کارمند حزب است، به تمام آنچه در حال رخ دادن است شک میکند. نحوهی کنترل حکومت بر مردم، وجود یک دشمن خارجی و ... همگی باعث میشوند تا اوج خفقان و دیکتاتوری را در جامعهای که «وینستن» در آن زندگی میکند لمس کنید. اتفاقات وقتی جذاب میشوند که پای یک شخصیت دیگر یعنی «جولیا» به داستان باز میشود.
شروع رابطهی بین این دو، آغاز یک ماجراجوییست و ... به دلیل اهمیت این کتاب در اینجا جملات تاثیرگذار و ارزشمندی از آن را با هم مرور میکنیم: «تا زمانی که عصیان نکنند، آگاه نخواهند شد و تا زمانی که آگاه نشوند عصیان نمیکنند.» «اگر کسی را دوست داشته باشی، وقتی چیز دیگری برای دادن به او نداشتید، هنوز میتوانید به او عشق بدهید.» «قدرت در تکهتکه کردن ذهن انسانها و کنار هم گذاشتن آنها به شکلیست که دوست داری.» «هدف تروریسم، تروریسم است. هدف از شکنجه، شکنجه است. هدف از قتل، قتل است. هدف از قدرت، قدرت است. حالا شما مرا درک میکنید؟» «ما میدانیم که هیچکس قدرت را به قصد انصراف دادن از آن به دست نمیگیرد.» «تودهها هرگز به خواست خودشان قیام نمیکنند. هرگز فقط به دلیل ظلم و ستم قیام نمیکنند. در حقیقت تا زمانی که آنها استانداردهایی برای مقایسه نداشته باشند نمیتوانند متوجه ظلم و ستم شوند.»
کتاب آس و پاس در پاریس و لندن
جورج اورول به خوبی توانسته است در کتاب آس و پاس در پاریس و لندن فقر مردم را به نمایش بگذارد. چرا که آن را زیسته است. این کتاب که به نوعی حاصل گردآوری یادداشتها و شرححال وی در روزگار جوانی است، شرایط سختی که در آن دوران پشت سر گذاشته را تصویر میکند. او مدتی از زندگیاش را در شهرهای لندن و پاریس گذراند و وضعیت سختی را از نظر اقتصادی و اجتماعی پشت سر گذاشت. این اثر را میتوان در حقیقت یک رمان دانست. رمانی که شخصیت اول آن نه در ذهن نویسنده، که در دنیای واقعیت اتفاقاتی که در خلال اثر میافتند را تجربه کرده است.
کتاب دختر کشیش
دختر کشیش دیگر اثر جذاب جورج اورول است. او در این کتاب تلاش کرده تا نگاهی به مذهب، سنت و مهمتر از آن نگاهی به جامعه داشته باشد. در این کتاب روایتی از دختری به نام «دوروتی» را میخوانیم که دختر کشیشی به شدت مذهبی و متحجّر است. دوروتی خود را دختری پاکدامن و مقیّد میداند. او از این قضیه بسیار خوشحال است و میتوان گفت احساس رضایت کاملی از طرز فکری که انتخاب کرده و روش زندگیاش دارد. این قضایا تا زمانی ادامه دارد که اتفاقی غیرمعمول برای او میافتد. از جذابیتهای ادبی این کتاب، سرعت رخ دادن روایت است. جورج در این اثر، اتفاقات را با سرعتهای مختلفی رقم میزند. بهگونهای که بخش قابل توجهی از کتاب تنها به توصیف یک روز اختصاص داده شده است. [caption id="attachment_273221" align="aligncenter" width="900"] تصویر سه کتاب از مهمترین کتابهای جورج اورول[/caption]
بهترین کتاب جورج اورول
بهترین کتاب جورج اورول از نگاه بسیاری از منتقدان و کارشناسان ادبی، کتاب قلعه حیوانات است. این کتاب که تمثیلی هجوآمیز از وضعیت کشور شوروی است، در آگوست سال 1945 منتشر شد. خود او درباره قلعهی حیوانات میگوید: «این اولین کتابیست که در آن سعی کردم با آگاهی کامل همزمان به دنبال نگاهی سیاسی و هنری باشم.» این کتاب توانست به عنوان یکی از صد رمان برتر «Modern Library» و «Time» باشد. در ادامه چند حقیقت مهم دربارهی این کتاب را مرور میکنیم.
حقایقی درباره قلعه حیوانات
شماره یک: انتشاراتهای بزرگی چاپ این کتاب را رد کردند. میتوان گفت تصمیم اغلب آنها بر پایهی شرایط سیاسی اتخاذ شد. اما کتاب در نهایت توسط انتشارات «Secker and Warburg» در لندن به چاپ رسید. شماره دو: «سی اس لوئیس» دربارهی این کتاب گفته است:
تنها جملهی «همهی حیوانات برابرند، اما بعضی از آنها از دیگران برابرترند.» از کل کتاب 1984 ارزش بیشتری دارد.
شماره سه: فضای مزرعه در داستان از روی یک مکان واقعی در روستای «والینگتون» توصیف شده است. شماره چهار: سازمان «CIA» از این کتاب به عنوان ابزاری برای تبلیغات استفاده کرد. آنها از طریق بالنهایی که از آلمان غربی بلند میشدند، در آسمان کشورهایی همچون لهستان و چکسلواکی رها میکردند. آنها همچنین یک فیلم کارتونی را در سال 1954 از روی این اثر ساختند. شماره پنج: اتحاد جماهیر شوروی و بسیاری از دیگر حکومتها انتشار قلعه حیوانات را ممنوع اعلام کردند. در کشور کوبا این کتاب به آتش کشیده شد. کره شمالی، کوبا، امارات متحده عربی و ... از جمله کشورهایی بودند که انتشار این کتاب در آنها ممنوع شد.
مزرعه حیوانات، بهترین اثر جورج اورول
چرا باید آثار جورج اورول را بخوانیم؟
جورج اورول علاوه بر آنکه رماننویس قابلی بود، جهانبینی و درک بسیار درستی از سیاست و شرایط موجود در کشورهای مختلف داشت. همین توان او در درست دیدن، باعث شد بتواند نگاه صحیحی را در خصوص وضعیت آیندهی کشورهای کمونیستی به خوانندگان خود دهد. او کتاب 1984 را در سال 1945 نوشت و به نوعی وضعیت آیندهی جوامعی را که رهسپار دیکتاتوری بودن پیشبینی کرد. در حقیقت میتوان گفت او آثار بسیار ارزندهای را در راستای مبارزه با اقتدارگرایی نوشت. حال آنکه این اقتدار از سوی سنتها و مذاهب یا ایدئولوژیهای نوین آن زمان بر جوامع تحمیل میشدند. از طرفی جورج اورول قدرت بسیار زیادی در حوزهی ادبیات نیز داشت. او با زبانی صریح تصاویر بسیار واضحی را از صحنهها و احساسات شخصیتهای رمانهایش به دست میدهد. خواندن آثار او به شما قدرت تفکر عمیقتری داده و باعث میشود دغدغههای زمان او را به خوبی درک کنید. دغدغههایی که حتی امروز هنوز با آنها دست به گریبان هستیم.
تقویم زندگی جورج اورول
- 1903 تولد.
- 1904 رفتن به انگلستان با مادر.
- 1908 تا 1911 تحصیل در مدرسه Anglican ایستبورن.
- 1911 تا 1916 در مدرسه شبانهروزی Cyprian به تحصیل ادامه داد.
- 1912 بازگشت پدر به انگلستان و نقل مکان خانواده به شیپلیک.
- 1914 انتشار اولین اثر، شعر جوانان بیدار انگلیس.
- 1917 حضور در کالج ولینگتون.
- 1917 تا 1921 دانشگاه اتون (Eton).
- 1922-1927 فعالیت در شغل دستیار ناظر پلیس در پلیس شاهنشاهی هند، برمه.
- 1929 زندگی در پاریس.
- 1930-1931 زندگی در لندن.
- 1932-1933 تدریس در مدرسه هاوتورنس (Hawthorns).
- 1934 رها کردن تدریس و انتشار روزهای برمه.
- 1934-1935 کار کردن به عنوان دستیار در «Booklover's Corner» و انتشار کتاب دختر کشیش.
- 1936 تحقیق در مورد زندگی طبقهی کارگر در زمینهی بیکاری در «لانکشایر» و «یورکشایر».
- 1937 پیوستن به جنگ.
- 1938 اقامت در آسایشگاه به علت بیماری.
- 1941-1943 فعالیتهای خبری بیشتر و از دست دادن مادرش.
- 1943-1946 انتصاب به عنوان سردبیر ادبی تریبون.
- 1944 قبول ریچارد به فرزندخواندگی.
- 1945 انتشار قلعهی حیوانات.
- 1949 انتشار 1984.
- 1950 مرگ ناگهانی.
خرید آثار جورج اورول از کتابانه
کتابهای جورج اورول در تمام جهان به زبانهای مختلفی ترجمه شدهاند. خوشبختانه در کشور ما نیز ترجمههای آثار این نویسندهی بزرگ به زبان پارسی انجام شده و در دسترس خوانندگان علاقهمند قرار گرفتهاند. شما میتوانید از طریق کتابفروشیها یا فروشگاههای آنلاین کتاب، آثار جورج اورول را به راحتی خریداری کنید. هماکنون امکان خرید اینترنتی کتابهای این رماننویس ماندگار قرن بیستم، از فروشگاه آنلاین کتابانه فراهم است.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران