محصولات مرتبط
کتاب آدونیس خوانی در تهران نوشته رضا عامری توسط نشر ثالث به چاپ رسیده است.
آدونیس، درواقع، لقب "علی احمد سعید" شاعر، محقق و آفرینشگر فرامنطقهای است که نام مستعارش را از نام خدای باروری فنیقیهای باستان گرفته است. او در سال 1930 در "سوریه" متولد شد و سالها بعد با انتشار آثارش بهعنوان مدرنترین شاعر معاصر عرب شناخته شد. در ایران، به غیر از اشعار و مقالات، کتابهایی مانند مجموعه شعر" ترانههای دمشقی" نیز از او چاپ شده است. از وی آثار انتقادی زیادی وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به "زمان شعر" و "مقدمهای بر پایانه قرن" اشاره کرد. فعالیتهای ادبی و فرهنگی آدونیس هیچوقت به کشور خودش محدود نبوده است و او در سال 1987 جایزه انجمن جهانی شعر بلژیک را از آن خود کرد. با وجود اینکه شعر آدونیس در تجربه و نگاه از شعر اروپایی متأثر است، هیچوقت شخصیت و اصالت خود را از دست نداده است. سرچشمههای اندیشههای آدونیس در شعرش از یک سو به زبان عربی و تاثیرپذیری از عارفان مسلمان و از سوی دیگر به بزرگان مدرنیته غرب، میرسد. شعر آدونیس پیام مهمی برای همه دنیا دارد و آن این است که: نگاهی تازه به هستی جهان داشته باشیم و با کنار زدن حجابها و فراروی از معناهای ظاهری، بینشهای علمی دور از دسترس را، میسر کنیم. نگاه آدونیس به شعر اینگونه است که شعر میانه خوشی با زیادهگویی ندارد و در پی وضوح نیست، بلکه ناقل تجربه روحی پیچیدهای است.
برشی از متن کتاب
این است کز سر آستین افق، پیراهن تازهای برای روزی تازه میبافد، به میمنت این تولد ضیافتی بگیرید و مشک و بخور را با غبار مرگ بیامیزید، و نامهای نوزادان را بر دروازههای مقابر تکرار کنید، و فرشتگان را بگویید که صندلیها را برای میهمانان آماده کنند، و یادتان نرود که مسیرها را با تمثالها و پرچمها مزین کنید. پرندگانی از آهن متولد میشوند تا مسافتها را در دامان بگیرند، و زنجیرهایی به دنبال میآیند تا روشنایی را در آغوش تاریخ کلاهخود آغشته به خون خود را برداشت و در دامان بحر واژگون افکند، واژگان، تورها به هوا پرتاب کردند، برای صید ماهیانی که به وهم میپنداشتندشان: ماهیانی که متولد میشند، میمیرند و بعثتی دوباره میکنند. روزهایی که از شنا در بحر واژگون خسته نمیشوند، روزهایی واژگون مثل همین دریاچه. بحر واژگون: آتش- آبی در یک پیاله. دریاچه بدون موج و زندگی، دریغا دریاچهای که خود هم، در دام واژگان میافتد. کسی جرأت لمس این آب را ندارد، آبهایی که در آن مزارع معنا ملتهبند: گفتند: در هر نقطهای که آبی است، واژهای کاشتیم. گفتند: رویاها و دردهای خود را در کوزهای گذاشتیم، تا کهنه شود. گفتند: دروازههای آسمان برای هر که بخواهد، راه رفتن روی زمین برای ما. گفتند: در خواب فریاد می زدیم تا به پلکهای خود ثابت کنیم که واقعیت چیز دیگری جز گام هایمان نیست. گفتند این است واژگانی که در گامهای خود سبک نایی از زمرد و یاقوت دارند. و نگهبانانی نشسته بر دروازههای آسمانند. بحیره المنتنه چیزی نیست جز آینهای کبود که اسمها در آن خود را نگاه میکنند؛ اسمهایی که همه به قدرت و سطوتی نازل شدهاند. کوهی از واژگان چشمهای از خون جاری میکند، چه غریبانه ات چیزی که واقع مینامیم: چیزی که هیچ نیست جز مزارعی که با شهوت تخیل شخم میخورد، و کاشت میشود، و برداشت. مزارع و کوهها وصیتهای خود را با آههای بادها مینویسند و لباس باد به تن میکنند، باری نوشتم: ملاحت آدمی و مرارتش آتشی از ملاحت و مرارت بحرالمنتنه است.
فهرست
نقد و نظر آدونیسخوانی در تهران(1) آدونیسخوانی در تهران(2) آدونیسخوانی در تهران(3) گفتگوها آدونیس و رضا عامری آدونیس و صقر ابوفخر شعرها ارواد، شاهزاده وهم گوری برای نیویورک اسماعیل واژهنامه کوچکی برای زنان کنسرت راهی به سوی کلیسای دانته کنسرت تأویلی دیگر برای دستنوشتههای بحرالمیت زندگی و شعر آدونیس آثار شعری
نویسنده
رضا عامری در سال 1332 در آبادان متولد شد. آثاری که او از عربی به فارسی ترجمه کرده، باعث شده که یکی از مترجمان مطرح ادبیات عرب شناخته شود. البته او را بیشتر با نقد و نوشتههایش میشناسند.
نویسنده: رضا عامری انتشارات: ثالث
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران