کتاب پنج هفته در بالن | ژول ورن

درباره‌ی کتاب پنج هفته در بالن اثر ژول ورن

کتاب پنج هفته در بالن اثر ژول ورن با ترجمه‌ی حسین سلیمانی‌نژاد توسط نشر آفرینگان به چاپ رسیده است. دکتر ساموئل فرگوسن مرد انگلیسی ماجرا جو و جهانگردی است که این بار تصمیم دارد برای اکتشافات تازه به آفریقا برود. بسیاری از جهانگردان بیش از او این سفر را تجربه کرده‌اند، اما هیچ کدام از این سرزمین زنده بازنگشته‌اند؛ یا گرفتار حیوانات درنده شده‌اند یا به دست قبایل وحشی و آدم خوار آفریقایی جانشان را از دست داده‌اند. اما ساموئل با فکری نو و ایده‌ای بسیار جالب راهی این سفر می‌شود.

او برای فرار از این خطرها، قصد دارد که سفرش را با بالن انجام دهد. بسیاری از دوستان و نزدیکان فرگوسن معتقدند که این کار حماقتی بیش نیست و ممکن است او در بین راه با مشکلاتی چون کم شدن گاز بالن، تمام شدن سوخت و ... مواجه شود. ساموئل، دوست اسکاتلندیش "کندی" را که مردی بسیار شجاع و با تجربه است در این ماجراجویی با خود همراه می کند. کندی در ابتدا سرسختانه مخالف این سفر است اما به دلیل علاقه و اعتمادی که به فرگوسن دارد پیشنهادش را می پذیرد.

در این سفر یکی از خدمه های فرگوسن که مردی قوی با چشمانی بسیار تیز بین می باشد نیز آن ها را همراهی می کند. انجمن سلطنتی جغرافیایی انگلیس فرگوسن را حمایت کرده و یک کشتی در اختیار او قرار می دهد تا با آن بالن را به جزیره ای در نزدیکی آفریقا ببرند. در نهایت سفر این سه مرد ماجراجو آغاز می شود. آن ها پنج هفته با بالنی به نام "ویکتوریا" بر فراز آفریقا پرواز می کنند و در این مدت با مخاطرات بسیاری چون حمله ی پرندگان وحشی، قبایل آدم خوار و طوفان هایی عظیم رو به رو می شوند.

بخشی از کتاب پنج هفته در بالن از ژول ورن

هوا صاف بود و باد ملایمی می وزید. ویکتوریا به طور عمودی تا ارتفاع 1500 پایی بالا رفت . ستون فشارسنج کاهش فشاری معادل 2 اینچ منهای 2 خط را نشان می داد.

با این اوج گیری، جریان تندتری بالن را به سمت جنوب غربی برد. چه منظره ی چشم نوازی زیر نگاه مسافران گسترده شده بود! جزیره ی زنگبار تمام و کمال به چشم می آمد و با رنگ های تیره تر برجسته می شد، درست مثل یم جهان نمای مسطح؛ مزرعه ها مثل نقاشی رنگ آمیزی شده ای جلوه می کردند و توده ی سبز درخت ها نشان دهنده ی جنگل ها و بیشه ها بودند.

ساکنان جزیره مانند حشره به نظر می رسیدند. هوراها و فریادها کم کم در فضا خاموش شدند و شلیک توپ های کشتی فقط فرورفتگی زیرین بالن را می لرزاند.

جو برای اولین بار سکوت را شکست و فریاد کشید: «چقدر همه چیز قشنگ است!»

جوابی نگرفت. دکتر غرق تماشای تغییرات فشارسنج بود و از جزئیات مختلف صعودش یادداشت برداری می کرد.

کندی نگاه می کرد ولی حوصله ی دیدن همه چیز را نداشت.

پرتوهای آفتاب به کمک مشعل می آمدند و فشار گاز بیشتر می شد. ویکتوریا به ارتفاع 2500 پایی رسید.

رزولوت شبیه قایقی کدچک به نظر می رسید و ساحل آفریقا در غرب با نوار گسترده ای از کف نمایان بود.

جو گفت: «چرا حرفی نمی زنید؟»

دکتر در حالی که دوربینش را به سمت قاره ی آفریقا تنظیم می کرد، گفت: «داریم نگاه می کنیم.»

«اما من یکی باید حرف بزنم.»

«هر طور راحتی! جو، هر چه قدر دوست داری حرف بزن.»

و جو از خودش صداهای عجیب و غریبی در می آورد. صورت هایی مثل اوه اوه اوه! آه آه آه! ها ها ها! از بین لب هایش بیرون می ریختند.

هنگام عبور از روی دریا، دکتر ارتفاع را مناسب دید و گفت بهتر است در همین فاصله بمانند؛ حالا گستره ی وسیع تری از ساحل پیش چشمش بود؛ بی وقفه به دماسنج و فشارسنج، که توی چادر نیمه باز آویزان بودند، نگاه می انداخت. فشارسنج دوم که بیرون گذاشته شده بود بایست از شب تا صبح استفاده می شد.

پس از دو ساعت، ویکتوریا که با سرعتی بیش از هشت مایل جلو می رفت به ساحل نزدیک شد. دکتر تصمیم گرفت فاصله شان با زمین را کم کند. شعله را کم کرد و خیلی زود بالن به 300 پایی زمین رسید.

آن ها بر فراز مریما، بخشی از ساحل شرقی آفریقا بودند، در کناره ها، ردیف های تنکی از درختان انبه به چشم می خوردند، جزر دریا ریشه های کلفتشان را که زیر دندان های اقیانوس هند جویده شده بودند، به نمایش می گذاشت. تپه های شنی که پیش تر خط ساحلی را تشکیل می دادند، در افق کپه شده بودند و گوه نگورو قله اش را در شمال غربی برافراشته بود.

ویکتوریا از کنار روستایی گذشت که روی نقشه ی دکتر، کائول نام داشت. همه ی اهالی روستا جمع شده و فریادهایی از سر ترس و خشم سر می دادند؛ تیر و کمان های بیهوده این هیولای آسمان را، که با تمام ابهتش از روی عصبانی های ناتوان می گذشت، هدف می گرفتند.

فهرست

فهرست کتاب پنج هفته در بالن

معرفی دکتر ساموئل فرگوسن

جدال روزنامه ها

دیک کندی

کاوشگران آفریقا

دو سر پرگار

خدمتکار بی همتا

گنجایش بالن

شام خداحافظی

روی عرشه ی رزولوت

پنج صندوق دکتر

ورود به زنگبار

کوه دوتومی

تب کندی

حمله ی غیر منتظره

پسران ماه

طوفان

یدک کش

سرچشمه ی نیل

کوهستان لرزان

کشتار

نقشه ی نجات

کشیش لازاریست

معدن طلا

صحرا

سراب

انزوا

آخرین قطره ی آب

شب دلنشین

سرزمین باشکوه

کبوتران آتشین

دریاچه ی چاد

سقوط

جستجو

کاروان بلعیده شده

آخرین فریاد

تعقیب و گریز

سرگذشت جو

رود نیجر

تیمبوکتو

ابر ملخ

توقف بر فراز جنگل

آتش سوزی

سقوط ویکتوریا

بازگشت به لندن

• نویسنده: ژول ورن
• مترجم: حسین سلیمانی‌نژاد
• انتشارات: آفرینگان