loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب هری پاتر و جام آتش 1 | ناهید

5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره کتاب هری پاتر و جام آتش 1

هری پاتر که تاکنون آموزش های بسیاری در مدرسه ی هاکوارتز دیده برای شرکت در بزرگترین مسابقات سحر و جادو آماده می شود. قرار است به زودی بین سه مدرسه ی جادوگری، مسابقات مهمی برای انتخاب برترین جادوگر انتخاب شود. از مدرسه هاکوارتز "سدریک ویگوری و هری پاتر"، از مدرسه ی دورمسترانگ "ویکتور گرام" و "فلوردلاکو" از مدرسه ی بوباتون به عنوان نفرات شرکت کننده در این مسابقه انتخاب شده اند. از طرفی این مسابقات باعث بازگشت مجدد  لرد ولدمورت قدرتمندترین جادوگر تبهکار شده است. ولدمورت در تلاش می باشد تا خود را به محل برگزاری مسابقات برساند؛ تا شاید بتواند با از بین بردن هری، نیروی از دست رفته ی خود را بازیاید. ولدمورت سال ها پیش، پدر و مادر هری را به قتل رسانده و هنگامی که چوپ جادوگریش را به سمت هری کوچولو می گیرد تا او را هم از بین ببرد، ناگهان اتفاق عجیبی می افتد؛ نه تنها هری از بین نمی رود، بلکه ولد مورت قدرتش را از دست داده و به موجودی ضعیف و ناتوان تبدیل می شود. او که سال هاست به دنبال فرصتی مناسب برای گرفتن انتقام از هری است و حالا این فرصت را غنیمت شمرده و عازم محل برگزاری مسابقات می شود. در این مسابقات اتفاقات مهمی رخ می دهد که منجر به مرگ سدریک نیز می شود. آیا ولدمورت می تواند هری را از پای درآورد و قدرت خود را بازگرداند؟ هری پاتر با وجود از دست دادن دوستش می تواند برنده ی مسابقات باشد؟ ...

هری پاتر پسر چهارده ساله ایست که از یازده سالگی متوجه وجود نیروی جادویی در خودش می شود. هری، پدر و مادرش را از دست داده و به همراه تنها خویشاوندانش، خانواده ی دروسلی زندگی می کند. آن ها به سحر و جادو اعتقادی ندارند و متوجه اهمیت نیروی درونی هری نمی شوند. هری پاتر زندگی سختی را در خانه ی دروسلی ها می گذراند. او برای نجات از این زندگی و همچنین  فراگیری آموزش های لازم برای کنترل نیروی درونیش به مدرسه آموزش علوم و فنون جادوگری هاکوارتز می رود. کتاب هری پاتر و جام آتش اثر جی. کی. رولینگ و ترجمه ی ویدا اسلامیه توسط انتشارات تندیس به چاپ رسیده است.

بخشی از کتاب هری پاتر و جام آتش 1

دروازه ی قلعه در میان دو مجسمه ی گرار نر بالدار قرار داشت. کالسکه ها از دروازه گذشتند و در آن تندباد سهمگین با تکان های خطرناکی به سمت قلعه پیش رفتند. هری کنار پنجره لمیده بود و در ورای هوای بارانی و مه آلود سوسوی پنجره های بی شمار قلعه را می دید که اندک اندک نزدیک تر می شدند. وقتی کالسکه ی آن ها در مقابل درهای بزرگ چوب بلوط در پایین پلکان سنگی قلعه متوقف شد برق پهنه ی آسمان را روشن کرد. کسانی که سوار کالسکه ی جلویی بودند، شتابان از پلکان سنگی بالا می رفتند و وارد قلعه می شدند. هری، رون، هرمیون و نویل نیز از کالسکه پایین پریدند و با سرعت از پلکان سنگی بالا رفتند و تنها زمانی سرشان را بالا گرفتند که وارد سرسرای ورودی قلعه شده بودند. مشعل های نورانی که سرسرای ورودی را روشن کرده بودند بر عظمت پلکان مرمری شکوهمند آن می افزودند.

رون سرش را به شدت تکان داد و قطره های آب از موهایش به اطراف پاشید. او گفت: اگه بارون همین طور بباره آب دریاچه بالا میاد. من که مثل موش آب کشیده ... ای!

یک بادکنک قرمز پر از آب از سقف روی سر رون افتاد و ترکید. رون که از سر و رویش آب می چکید یک پهلو یک پهلو به سمت هری رفت. بلافاصله بمب آبی دیگری از کنار گوش هرمیون گذشت و درست جلوی پای هری ترکید و باعث شد آب یخ به داخل کفش ورزشی اش برود. و جوراب هایش را خیس کند. همه ی کسانی که در اطراف آن ها بودند جیغ زدند و همدیگر را هل دادند بلکه بتوانند از تیرس بمب ها دور شوند. هری سرش را بلند کرد و در ارتفاع شش متری، بدعنق، روح مزاحم را دید. او مرد کوچک اندامی بود که کلاه زنگولهع دار و پاپیون نارنجی داشت و در آن لحظه صورت پهن و خبیثش کج و معوج به نظر می رسید زیرا حواسش را روی هدف گیری بمب های آبی متمرکز کرده بود. ناگهان صدای فریادی را شنید که گفت: بدعنق! بدعنق، فورا بیا پایین! زود باش!

پرفسور مک گونگال، معاون مدرسه و رئیس گروه گریفندور، مثل برق از سرسرای بزرگ بیرون آمد. پایش روی زمین خیس سرسرای وروردی لغزید و برای این که نیفتد گردن هرمیون را گرفت و خود را سرپا نگه داشت و گفت: آخ، منو ببخشید دوشیزه گرنجر ...

هرمیون که نفسش بند آمده بود گردنش را مالید و گفت: خواهش می کنم پرفسور!

پرفسور مک گونگال کلاهش را مرتب کرد و از پشت عینکش که قاب مربعی داشت، چشم غره ای به بدعنق رفت و با بدخلقی گفت: بدعنق زود باش بیا پایین!

بدعنق کرکر خندید و یک بمب دیگر را به طرف چند دانش آموز سال پنجمی پرتاب کرد. آن ها نیز فریاد کشیدند و به سرسرای بزرگ پناه بردند. بدعنق گفت: من کاری نکردم! اینا از اول خیس بودند! ای آبدزدکای کوچولو!

بدعنق شیشکی در کرد و یک بمب آبی را به سمت دانش آموزان سال دومی نشانه گرفت که تازه از راه رسیده بودند. پرفسور مک گونگال فریاد زد: بدعنق بهت هشدار می دم، اگه یه بار دیگه تکرار کنی مدیر مدرسه رو صدا می کنم ...

 

کتاب هری پاتر و جام آتش 1 نوشته ی جی کی رولینگ و ترجمه ی پرتو اشراق توسط انتشارات ناهید به چاپ رسیده است.



  • نویسنده: ج. ک. رولینگ
  • مترجم: پرتو اشراق
  • انتشارات: ناهید

درباره جی. کی. رولینگ نویسنده کتاب کتاب هری پاتر و جام آتش 1 | ناهید

جی.کی. رولینگ نویسنده بریتانیایی است که با سری کتاب هری پاتر به شهرت جهانی رسیده است. زندگی وی با نویسندگی موفق در دنیای جادویی هری پاتر، که به میلیاردها نسخه فروخته شده و به فیلم‌های هم‌نام تبدیل شده، متحول شد. او همچنین با نثر زیبا و خلاقانه‌اش در دیگر آثار نیز شناخته می‌شود. ...

نظرات درباره کتاب هری پاتر و جام آتش 1 | ناهید


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب هری پاتر و جام آتش 1 | ناهید" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل