loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب بیرون در | محمود دولت آبادی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب بیرون در محمود دولت آبادی

کتاب بیرون در به قلم محمود دولت آبادی توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است. شخصیت اصلی داستان زنی سی و پنج ساله به نام "آفاق" است که در آغاز روایت کتاب، به تازگی از زندان آزاد شده و همچنان، متاثر از محیط و شرایط زندان، اوقات تلخی را سپری می‌کند. وی در گذشته حدود سه ماه، با مردی در ارتباط بود که او را وارد گروهی خطرناک کرده و گرفتار بند و زندان می‌کند؛ مردی که پس از مدت کوتاهی خبر کشته شدنش به گوش آفاق که در زندان به سر می‌برد، رسیده و او را به شدت افسرده و غمگین می‌سازد.

در دوران پس از آزادی، آفاق طبق عادت همیشگی به کافه قنادی فرانسه رفته و در حال قهوه نوشیدن است که مردی خوش چهره به سوی او رفته و خیلی مودبانه و با وقار درخواست آشنایی و دوستی به وی می دهد. این اتفاق، آفاق را با حس تازه و متفاوتی آشنا نموده و زندگی جدیدی را برایش رقم می زند و ماجراهایی جذاب را به دنبال  خود می آورد؛ ماجراهایی که نویسنده با بهره گیری از توانایی و مهارت های هنرمندانه خویش، به گونه ای جذاب آن ها را روایت نموده و تمام فکر و ذهن خواننده را به سوی داستان جلب می کند.


بخشی از کتاب بیرون در؛ نشر چشمه

یقین داشت آن آدمی که می شناخت - یسنا - از دور و اطراف خانه دور نمی شد اگر وظیفه ی دیگری به او واگذار نشده بود. بلکه می ماند ببیند و بداند که آفاق کی از خانه بیرون خواهد شد، کدام سوی خواهد رفت؛ اگر هم در باب مراقبت از او سفارشی نگرفته باشد. پس هم چنان نشسته ماند سر جایش به بازی از انگشت ها، اما فارغ نمی توانست باشد از حس مگسی که به ذهنش چسبیده بود و این چیزی نبود که بتوان گذرا از آن گذشت.

فکر می کرد می رود بیرون، از نزدیک ترین تلفن عمومی زنگ می زند رده ی بالا و می خواهد که رابط او را عوض کند. اگر چه نمی توانست به زبان بیاورد که حساسیت پیدا کرده است به این شخص خاص. و نیازی به توضیح نداشت که پسند - نا پسند افتادن دیگری ربطی به همراهی و هم فکری ندارد. انسان نسبت به برخی کسان حساسیت پیدا می کند. خاصه وقتی آن کسان، کسی شده باشد به دو گوش و دو چشم سمج که تمام به زیر و بالای زندگی آدم نگاه می کند - صرف نظر از زخم زبان و کتره کنایه هایش.

اگر علاقه ی بی نسبت یک سویه ای هم پا در میان داشته باشد، ببین چه عسل - خربزه ای دست در هم می پیچند و چه قلنج نفرتی را درون تو می کارند. بله، «همین کار را می کنم» و در جا به نظرش رسید اتومبیل آژانس خبر کند. اگر یسنا هم مراقب است بگذار احساس حقارت بیش تری کند و چیز تازه ای هم برای خبر چینی داشته باشد علیه «زندگی شخصی و حقوقی من!» پس ساک اغذیه را که بر می داشت به مامان ملوک گفت که مواظب مهمان ها باشد و او هر طوری شده خودش را سر وقت می رساند. «آن ها نه و نیم شب می آیند.

دو نفر. یک مرد و یک زن. با یک اتومبیل نقره ای. آرم که... همان رنگ نقره ای که گفتم. هر دو لنگه ی در را باز کن ماشین بیاید داخل.» پیشانی مادر را که می بوسید گفت: «می آیند آن دو تا کارتن قند و شکر را ببرند. خیال تو هم راحت می شود؛ خیال هر دو تامان!» بیرون رفت و امیدوار بود به موقع خواهد رسید.

وقتی که پیرمرد با فنجان قهوه اش از ورودی خانه بیرون آمد، با مراقبتی ممکن از قدم برداشتن برداشتن های خود رفت و سر جایش نشست، هم چنان پشت به دیوار و رو به حیاط. کوشش در این که لرزش دست را در اختیار بگیرد و فنجان را بی لب ریختگی بگذارد روی میز فلزی. جز به جزئش در نگاه آفاق با دقت انجام گرفته بود و او با شجاعتی که در خود می شناخت و زبان زد هم بود، مستقیم رفت مقابل پیرمرد نشست و ساک را گذاشت کنار دستش روی زمین - نه چنان که به آشکار به چشم آید - خاموش ماند و منتظر که پیرمرد قهوه اش را بنوشد هر چند به تدریج و پر حوصله. در چنین لحظاتی زمان جور دیگری گذر می کند. هیچ ویژگی ای نمی توان...



  • نویسنده: محمود دولت آبادی
  • انتشارات: چشمه

درباره محمود دولت آبادی نویسنده کتاب کتاب بیرون در | محمود دولت آبادی

«محمود دولت‌آبادی» رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و بازیگر ایرانی، یکی از تأثیرگذارترین و شناخته‌شده‌ترین هنرمندان قرن گذشته خاورمیانه است و معروفیت او به سبب ارتقاء آزادی اجتماعی و هنری در ایران معاصر و به تصویر کشیدن واقع‌گرایانه زندگی روستایی بر اساس تجارب شخصی‌اش است. ...

نظرات کاربران درباره کتاب بیرون در | محمود دولت آبادی


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب بیرون در | محمود دولت آبادی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل