محصولات مرتبط
دربارهی کتاب بچه مدیر دیوید بدیل
کتاب "بچه مدیر" روایتگر داستانی جذاب و خواندنی است که بکه به عنوان کتاب کودک و نوجوان کاملا مناسب میباشد.
شخصیت اصلی قصه "رایان وارد" نام دارد. او پسری نوجوان و بسیار بازیگوش است که در مدرسهی قدیمی "برکتوود" تحصیل میکند. رایان، یکی از دانشآموزهای دردسرساز و غیرقابل کنترل برکتوود محسوب میگردد. او خود را استاد شوخیهای شیطنتآمیز میداند؛ شیطنتهایی مبتکرانه و جذاب که ماجراهایی خندهدار و پرکشش را در کلاس و محیط تحصیلیاش ایجاد میکند. ماجراهایی که آقای "فاست"، مدیر مدرسه نیز نمیتواند از آنها پیشگیری کند.
"بادابادا" یک سازمان دولتی است که وظیفهی بررسی و تحقیق دربارهی وضعیت مدارس مختلف کشور را برعهده دارد؛ کارکنان شعب این سازمان، بر اساس نتایج تحقیقات بازرسان خود، سطح علمی و آموزشی هر یک از این آموزشگاهها را درجهبندی مینماید؛ درجهای که نشاندهندهی اوضاع کلی مدارس میباشد و آنها را به سایرین معرفی میکند.
برکتوود، از زمان تاسیس خود تا کنون، هیچگاه موفق به اخذ رتبهی خیلی خوب در سیستم "بادابادا" نشده؛ تنها یکبار، به درجهی قابل قبول ارتقا یافته و در مواقع دیگر، همیشه در جایگاه خیلی بد قرار گرفته است؛ موضوعی که موقعیت برکتوود را به خطر میاندازد و آن را به عنوان مدرسهای ضعیف و ناکارآمد نشان میدهد.
کارکنان بادابادا، همواره این مدرسه را به دلیل برخورداری از چنین رتبهای، مورد تمسخر قرار میدهند. مسالهای که موجب ناراحتی و سرشکستگی مدیر، معلمها و حتی اولیا دانشآموزان میشود. اما هیچ یک، نمیتوانند برای رفع مشکل همیشگی مدرسهی خود، راه چارهای کارساز و موثر پیدا کنند.
از بخت بد برکتوود، طبق مصوبات سازمان بادابادا، ظرف یک ماه آینده، بازرسانی جهت بازدید از مدرسه به این مکان آموزشی مراجعه خواهند کرد؛ اتفاقی که با وجود و حضور رایان در مدرسه، حتما نتیجهی ناخوشایندی در پیش خواهد داشت. به ویژه اینکه، بخش آموزش انجمن برکتوود نیز اعلام کرده است، در صورتی که مدرسه مجددا رتبهی خیلی بد را اخذ نماید، این مرکز را برای همیشه تعطیل خواهد کرد.
تحت چنین شرایطی، مسئولان مدرسه باید دست به عمل شوند و برنامههایی را ترتیب بدهند که مانع از فروپاشی برکتوود گردد. اما آیا آنها میتوانند به هدف خود، یعنی حفظ مدرسه و پیشرفت آن دست یابند؟!
برشی از متن کتاب بچه مدیر
فصل سی و چهار
همهمه
آقای برینگتون داشت میگفت: «خیلی خب دیگه برکتوودیها! ساکت باشین! ساکت!» آقای کارتر درخواست یک جلسهی فوری داده بود. «صبحتون بخیر، برکتوودیها!»
بیشتر بچهها جواب دادند: «صبح بهخیر، آقای بنگبونگتون!» از شانس بد آقای بنگبونگتون – نه، آهان! ببخشید برینگتون – رفتارهای آقای کارتر یا بهتر بگویم رایان توی بدن آقای کارتر به تمام بچههای برکتوود سرایت کرده بود. آن چند نفری هم که در جواب این اسم بی ادبانه را تحویلش ندادند یا مشغول ادا درآوردن بودند، یا داشتند میخندیدند، یا با زبان صداهای بی ادبانه درمیآوردند، یا شکلات میخوردند، یا بالا و پایین میپریدند، یا کلا گوششان بدهکار نبود.
آقای برینگتون گفت: «وای خدا، خدا، خدا.»
خانم وانگ داد زد: «ساکت!»
خانم فنچ داد زد: «بس کنین!»
خانم جرار داد زد: «ای خدا! سرم داره میترکه!»
آقای برینگتون رو به معلمهای دیگر که همه از سر و صدا کلافه شده بودند، گفت: «چی کار کنیم؟ بازرسهای بادابادا قراره برگردن! همه شغلمون رو از دست میدیم!»
خانم وانگ پرسید: «مدیر کجاست؟»
«نمیدونم! غیبش زده! ببین مدرسه رو چیکار کرده! حالا هم گذاشته رفت....»
سوووووووووووووت!
صدای خیلی بلند و خیلی تیزی همهمهی توی سالن را قطع کرد. همه این طرف و آن طرف را نگاه کردند و دیدند آقای کارتر سوت به دست دم در ایستاده.
آقای کارتر گفت: «خیلی خب! کلی کار داریم که باید انجام بدیم!»
آقای برینگتون گفت: «واقعا؟»
آقای کارتر شلنگتختهانداز آمد روی سن و گفت: «بله آقای برینگتون. صبح به خیر، برکتوودیها!»
همه جواب دادند: «صبح به خیر آقای کارتر!» به جز یک نفر.
«کی بهم گفت ترتر؟»
بری بنت دستش را بلند کرد.
«خیلی خب، بری. خیلی بامزه بود. با اسمم همقافیهست، ولی دیگه تکرارش نکن، کار محترمانهای نیست.»
«ولی آخه فکر کردم ک...»
«مهم نیست فکر کردی که چی. دیگه تکرارش نکن.»
بری، که حسابی ضایع شده بود، دستش را آورد پایین.
«خب، ببینین. بچهها. ما یه مشکلی داریم. احتمالا یادتون هست که دیروز دو نفر یهو موقع ناهار سرزده اومدن توی مدرسه. باید بگم که اونها از بادابادا اومده بودن. بله!»
اسکارلت گفت: «بادابادا چیه؟»
استرلینگ پرسید: «مثل اپل یا مایکروسافته؟»
«اونها بازرس بودن؛ بازرس دولتی. خیلی راحت میتونن مدرسه رو تعطیل کنن...
کتاب بچه مدیر اثر دیوید بدیل با تصویرگری استیون لنتون و ترجمهی مریم رئیسی توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.
- نویسنده: دیوید بدیل
- مترجم: مریم رئیسی
- تصویرگر: استیون لنتون
- انتشارات: پرتقال
مشخصات
- نویسنده دیوید بدیل
- مترجم مریم رئیسی
- نوع جلد جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 2
- سال انتشار 1400
- تعداد صفحه 286
- تصویرگر استیون لنتون
- انتشارات پرتقال
نظرات کاربران درباره کتاب بچه مدیر | دیوید بدیل
دیدگاه کاربران