محصولات مرتبط
دربارهی کتاب اسب ها؛ اسب ها از کنار یکدیگر دولت آبادی
کتاب اسب ها؛ اسب ها از کنار یکدیگر به قلم محمود دولتآبادی توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است. رمان "اسب ها؛ اسب ها از کنار یکدیگر" روایتگر داستان زندگی مردی سالخورده است که به دنبال یافتن پاسخهایی برای سوالات ذهنی خود میباشد. شخصیت اصلی قصه، "کریما مروا" نام دارد. وی مردی تنها و ناامید از زندگی میباشد. شخصی سردرگم و خسته که ظاهرا هویت و گذشتهی خود را از دست داده است. حالا با ذهنی پر از سوال، به دنبال ردی آشنا و قانعکننده برای ابهامات متعدد زندگی و پدر گمشدهاش میباشد.
داستان از شبگردیهای مکرر کریما آغاز میگردد. وی خسته، دلتنگ و بیرمق، خود را در کوچهای با خانههای محقر و قدیمی پیدا میکند؛ کوچههایی به ظاهر آشنا که چیز زیادی از آن به خاطر نمیآورد و ارتباط آن با گذشتهاش را نمیتواند تشخیص بدهد. در همین هنگام، حسی غریب و عجیب، تمام توجه کریما را به سوی خانهای مخروبه جلب میکند؛ خانهای که درب آن باز میباشد.
کریما با مشاهدهی درب نیمه باز، بیاراده و بدون فکر وارد ساختمان شده و پیرمردی شکسته و مبهوت به نام "ملک پروان" را در آن، ملاقات میکند؛ پیرمردی که چهره و ظاهرش، یادآور گذشتههای دور و آشنای کریما است. ملک پروان نیز همچون مرد قصه، حس و حالی عجیب دارد و با ذهنی مشوش، زندگی میکند. در واقع او نیز مانند کریما، به دنبال پاسخگویی به ابهامات و یافتن ردی از پسر گمشدهاش میباشد.
با ورود کریما به داخل منزل، پیرمرد هیچ توجهی به او نمیکند. بنابراین کریما برای لحظاتی کوتاه، و بدون گفتن سخنی به صاحبخانه، خیره میماند. پس از درنگی کوتاه، متوجه رفتار عجیب خود میشود. در نتیجه، از جا برمیخیزد تا به بیرون از خانه برود. اما درست در همین هنگام، مردی جوان و پرخاشگر به نام "مردی"، او را غافلگیر میکند و از وی دلیل حضور بیدعوتش، در خانه را جویا میشود؛ اتفاقی که آغازگر آشنایی کریما با مردی و ملک پروان است و مرد قصه را با ماجراهایی غیرقابل پیشبینی و دنبالهدار مواجه میکند.
بخشی از کتاب اسب ها؛ اسب ها از کنار یکدیگر
وقتی کریما به خانه برگشت که از نیمهشب گذشته بود، اما سر نینداخت ببیند چه ساعتی است. وقت شبانه را معمولا پیرزن همسایه معلوم میکرد. حالا هم کریما رسیده – نرسیده پیدایش شد با لخکشیدنش و در بازگشت از دستشویی بود که ایستاد کنار در اتاق کریما و گفت «هستی یا نیستی پیرمرد؟ برق را روشن گذاشته بودی! بیداری یا خواب؟ رفتی، آمدی؟ هستی؟!»
کریما ناچار سر از دهانهی در بیرون برد و گفت «هستم، شما خوبی؟» زن گفت «نبودی عصری یک زن آمده بود سراغ میگرفت. کامله زنی بود. اسمی از تو نبرد. گفت گمشده بوده، تو همچه زنی میشناسی مگر؟ یک بقچهای هم تو بغلش بود.» کریما گفت «شاید». و تا پرگویی پیرزن دامنه باز نکند گفت «شاید، بله، ممنون.» و پیرزن که لخکشان دور میشد، غرولند کرد که نیستی پیرمرد. «هیچوقت دیده نمیشوی. جغدی؟»
کریما در اتاق را روی خود بست، چفت پشت را انداخت و نشست دچار فکری که مردی به سرش انداخته بود؛ اینکه یک تک پا با هم بروند کشتارگاه. «قول؟» «قول!» یک دست زیر بازوی او گرفته بود و دست راست مردی دست کریما را میفشرد وقتی از او قول میگرفت.
حالا با خود کلنجار میرفت که آیا میتوانسته قول ندهد و فکری بود که چاقوی آدمی مثل مردی دو دم دارد. هر دو دم آن... که باز هم صدای لخکشیدن پیرزن شنیده شد که داشت میآمد تا بپرسد «خواب که نرفتی پیرمرد؟ خواستم بگویم اسمش را پرسیدم اما جواب نداد. یا گنگ شد در جا، یا اسمش فراموشش شده بود. به پاهاش نگاه کردم. برهنه بود. تا بروم برایش یک دمپایی نیمدار بیاورم رفته بود! پاهای پهن و بزرگ! شنیدی؟!»
کریما ناچار بود بگوید «شنیدم» و امیدوار باشد شببیداری مکرر پیرزن یکجوری درمان بشود و سایهاش را از سر او کم کند. به نظرش رسید تشک را پهن کند دراز بکشد و لحاف را بکشد روی سرش و فکر کند به راههایی برای آنچه مردی از او خواسته بود به جز همراهی تا کشتارگاه. اما او با چه گمان و درکی از کریما، فکر کرده بود بیمقدمه، میتواند مکان دفن جوان ملک پروران را پیدا کند یا کمک کند به یافتنش؟ چهطور فکر کرده بود آدمی که...
- نویسنده: محمود دولت آبادی
- انتشارات: چشمه
مشخصات
- نویسنده محمود دولت آبادی
- نوع جلد جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 2
- سال انتشار 1399
- تعداد صفحه 131
- انتشارات چشمه
محمود دولت آبادی
محمود دولت آبادی کیست؟
«محمود دولتآبادی» رماننویس، نمایشنامهنویس و بازیگر ایرانی، در 10 مرداد 1319 (1 اوت 1940) در «دولتآبادِ» سبزوار متولد شد. دولتآبادی یکی از تأثیرگذارترین و شناختهشدهترین نویسندگان قرن گذشته خاورمیانه است و معروفیت او به سبب ارتقاء آزادی اجتماعی و هنری در ایران معاصر و به تصویر کشیدن واقعگرایانه زندگی روستایی بر اساس تجارب شخصیاش است.
محمود دولتآبادی در طی بیش از 50 سال فعالیت نویسندگی خود، آثار جذاب و ماندگاری را به جای گذاشته است که از معروفترین این آثار میتوان به رمانهای کلیدر، جای خالی سلوچ، سلوک و کلنل اشاره کرد. برخی از آثار او به 11 زبان دنیا ترجمه شدهاند و به عنوان رمان ایرانی فاخر و ماندگار در سطح جهانی شناخته میشوند. وی در سال 2020 نویسنده و گویندهی اثری به نام سرباز (چکمههای نیمسوز) برای پروژه جهانی هنر صلح بود که توسط «مهران علیرضایی» تنظیم شد.
زندگی نامه محمود دولت آبادی
کودکی محمود دولت آبادی
محمود دولتآبادی در خانوادهای فقیر در روستای دورافتاده دولتآباد سبزوار در استان خراسان متولد شد. پدرش کفاش بود. دولتآبادی از همان کودکی در مزرعه کار میکرد، او دوران تحصیلات ابتدایی خود را در «دبستان مسعود سلمان» سپری کرد. کتابها برای این پسر جوان نوعی الهام بودند. او تمامی کتابهای موجود در روستا و توابع آن را خوانده بود. به گفته خودش: «هنگام زندگی در تهران با یک چراغ بر روی پشتبام خانه مطالعه میکردم، کتاب جنگ و صلح را اینگونه خواندم.» پدر دولتآبادی سواد اندکی داشت، اما او را با شاعران ایرانی همچون «مصلحالدین سعدی شیرازی»، «حافظ» و «حکیم ابوالقاسم فردوسی» آشنا کرده بود. پدرش عموماً به زبان شاعران بزرگ ایرانی صحبت میکرد.
محمود دولت آبادی در عرصه نویسندگی و تئاتر
در نوجوانی در روستای خود یک آرایشگاه مردانه باز کرد. یک روز بعدازظهر در سال 1338، خسته و بیحوصله، مغازه را بست، کلیدها را به پسری را داد و از خواست به پدرش بگوید محمود رفت. محمود دولتآبادی به مشهد رفت در آنجا با دیدن تئاتر، به تئاتر و بازیگری علاقهمند شد. قبل از عزیمت به تهران برای پیگیری تئاتر، به مدت یک سال در مشهد کار کرد. در دههی 1340 و پس از ورود به تهران فعالیت هنری را با جدیت بیشتری دنبال کرد و در کلاسهای هنری تئاتر شرکت کرد و به درجه ممتازی در کلاس خود رسید. او همچنان به پرداختن به مشاغل متعدد همچون بازیگری، کفاشی، آرایشگری، تعمیر دوچرخه، حروفچین چایخانه، کارگر در کارخانه پنبه، بلیت گیر سینما و ... ادامه داد و همزمان به روزنامهنگاری، داستاننویسی و فیلمنامهنویسی پرداخت. محمود دولتآبادی در بخشی از خاطرات خود میگوید:
مادامیکه کارم تمام میشد، در پی یافتن غذا و چیزهای دیگر نبودم، مینشستم و فقط مینوشتم.
در سالهای 1353-1340 تئاتر و داستاننویسی ذهن دولتآبادی را بهشدت مشغول کرده بود. در همین سالها با پیوستن به گروههای تئاتر در آثاری همچون چشماندازهای سیمون ماشار اثر «برتولت برشت»، نمایی از پل اثر «آرتور میلر» و ضیافت و عروسکهای اثر «بهرام بیضایی» و بسیاری تئاتر دیگر به ایفای نقش پرداخت. محمود دولتآبادی داستاننویسی را در سال 1341 با انتشار ته شب در مجلهای در تهران بهطور رسمی آغاز کرد. پس از آن داستانهای زیادی را به رشته تحریر در آورد و از سال 1347 داستانهایش چه بهصورت کتاب و چه در نشریات ادبی به چاپ رسید. ازجمله آثار وی در این سالها میتوان به لایههای بیابانی در سال 1347 باشبیرو و گاواربان در سال 1350 و عقیل، عقیل در سال 1351 اشاره کرد. بعدها کار در سینما و تئاتر را بهطور کامل رها کرد و تبدیل به چهرهای مشهور در ادبیات شد. دولت آبادی در سال 1353 توسط ساواک، نیروی پلیس مخفی شاه دستگیر شد. رمانهای دولتآبادی توجه پلیس محلی را به خود جلب کرده بود. وقتی جرمش را پرسید، به او گفتند:
چیزی نیست، اما انگار هرکسی که ما دستگیر میکنیم، نسخهای از رمانهای تو را دارد، همین مسئله تو را به یک تحریککنندۀ انقلابیون تبدیل میکند.
دولتآبادی بیش از دو سال از زندگیاش را در زندان سپری کرد. به گفته خودش بسیاری از داستانهایش در زندان به ذهنش میآمد. پس از آزادی از زندان، ظرف هفتاد روز جای خالی سلوچ را نوشت، در همین دوران کار بر روی معروفترین اثرش کلیدر را آغاز کرد، کلیدر همچون آینهای، حقایق زندگی روستاییان و عشایر خراسان را آشکار میسازد. محمود دولتآبادی دارای آثار داستانی و نمایشنامهای بسیار زیادی است. از دیگر آثار مشهور این نویسنده میتوان به رمانهای سلوک در سال 1382 و زوال کلنل در سال 1388 اشاره کرد.
زندگی شخصی محمود دولت آبادی
دولتآبادی در سال 1349 با «مهرآذر ماهر» ازدواج کرد. آنها دارای 3 فرزند به نامهای «سیاوش»، «فرهاد» و «سارا» هستند. محمود دولت آبادی در کنار همسرش
مطالعهی بیشتر: آثار و زندگینامه محمد چرمشیر
سبک ادبی محمود دولتآبادی
آثار محمود دولتآبادی دارای نثری جذاب، تأثیرگذار با قدرت انتقالی و تصویرسازیهای شگفتانگیز است، توصیف شخصیتها، مناظر، چهرهها و حالات روحی قهرمانان آثارش بهگونهای است که انگار شخص خواننده تمامی آنان را به چشم خود میبیند. از مهمترین مضامین داستانها و رمانهای او میتوان از مسائل و مشکلات اقتصادی طبقات ستمدیده جامعه همچون چادرنشینان، دهقانان و روستائیان، فقر و ظلم به زنان نام برد. تمامی این افراد قربانی شرایط و بیعدالتیهای اجتماعی هستند.
آثار او متأثر از دوران کودکیاش و زندگی در روستا است. از ویژگیهای مهم سبک دولتآبادی میتوان به نثر آهنگین و بهکارگیری ساختارها و واژههای محلی و قدیمی در کنار توصیفات منحصربهفرد و نیز انعکاس مسائل سیاسی و اجتماعی زمان همچون اصلاحات اراضی اشاره کرد. ازلحاظ مکتب ادبی، علیرغم مشاهدۀ مکتبهای ادبی متنوع، بیشتر آثار او دارای مکتب رئالیسم یا واقعیتگرایی هستند.
کتاب های محمود دولت آبادی
- کتاب ته شب
- کتاب سفر
- کتاب آوسنه بابا سبحان
- کتاب لایههای بیابان
- کتاب تنگنا
- کتاب گاواربان
- کتاب هجرت سلیمان
- کتاب باشبیرو
- کتاب عقیل، عقیل
- کتاب از خم چنبر
- کتاب دیدار بلوچ
- کتاب کلیدر
- کتاب جای خالی سلوچ
- کتاب ققنوس
- کتاب آهوی بخت من گزل
- کتاب کارنامه سپنج
- کتاب ما نیز مزدمی هستیم
- کتاب روزگار سپری شده مردم سالخورده
- کتاب اتوبوس
- کتاب آن مادیان سرخ یال
- کتاب سلوک
- کتاب قطره محال اندیش
- کتاب روز و شب یوسف
- کتاب طریق بسمل شدن
- کتاب گلدستهها و سایهها
- کتاب زوال کلنل
- کتاب نون نوشتن
- کتاب میم و آن دیگران
- کتاب وزیری امیر حسنک
- کتاب تا سر زلف عروسان سخن
- کتاب بنی آدم
- کتاب این گفت و سخنها
- کتاب بیرون در
- کتاب اسبها اسبها در کنار یکدیگر
آثار برجسته و معروف محمود دولت آبادی
بیوگرافی محمود دولتآبادی سرشار از خلق رمانها، نمایشنامهها، سفرنامهها و نوشتههای جذاب دیگری است. در زیر به برخی از مهمترین آثار محمود دولتآبادی اشاره نمودهایم.
کتاب کلیدر
کتاب کلیدر حماسه یک خانواده کرد کوچنشین است که به سبزوار خراسان نقلمکان میکنند. داستان بر اساس فضای سیاسی بسیار شدید ایران پس از جنگ جهانی دوم، در سالهای 1327-1325 تنظیم شده است. کلیدر دنبال کنندۀ مصائب و مشکلات خانواده «کلمیشی» است. داستان با صحنهای بهیادماندنی آغاز میشود که با لحنی قهرمانانه، غنائی و حسی توصیف میشود. «مارال»، دختر جوان کرد، با افتخار و شکوه اسب خود را بهسوی زندان شهر روانه میکند تا از پدر و نامزدش، «دلاور»، دیدن کند. مارال دختری عشایری است که پس از مرگ مادرش و به توصیه پدر به سرزمین پدریاش نقلمکان میکند. در سفر مارال به شهر و بازگشت او به کلمیشیها است که دیگر شخصیتهای اصلی رمان معرفی میشوند. «بلقیس»، عمه پدری مارال، مادر خانواده و پیونددهنده رویدادها و شخصیتهای رمان و همسرش کلمیشی، دارای سه پسر و یک دختر به نامهای «خان محمد»، «گل محمد»، «بیگ محمد» و «شیرو» هستند. خشکسالی شدید معیشت این خانواده دامدار نابود کرده و کشاورزی دیمی آنها نیز هیچ محصولی ندارد. کوچ مارال و عشق او با گل محمد سرآغاز ماجراهای جذاب و طولانی این کتاب است.
کتاب جای خالی سلوچ
کتاب جای خالی سلوچ یکی از بهترین رمانهای دولتآبادی و اولین رمان اوست که به زبان انگلیسی ترجمه شده است. این رمان روایت داستان فقر و مشکلات زنی فقیر و فرزندانش در روستایی دورافتاده، پس از ناپدید شدن مرد خانواده است. روایت رنج، تسلیمناپذیری و جسارت زنی روستایی با نام مرگان که پس از رفتن همسرش سلوچ سعی بر حفظ کانون خانواده و بزرگ کردن دو فرزندش «عباس» و «ابراو» دارد. جای خالی سلوچ، به بررسی مبارزات «مرگان» با فساد سیاسی، اقتدارگرایی و فقر روستا میپردازد. تناقض میان عشق به سلوچ، عصبانیت از فقدان او و تلاش برای تربیت فرزندان بدون پدرش است. این رمان بهطور انتقادی تداعیکنندۀ آرمانهای تحققنیافته ایران مدرن است و تصویری از جامعهای ارائه میدهد که بین گذشته و آینده گیر کرده و به همان اندازه تحتفشار بیعدالتی قرار گرفته است.
کتاب سلوک
کتاب سلوک، روایت دلباختگی «قیس» به دختری به نام «مهتاب» است که 17 سال از او کوچکتر است. این دلباختگی مهتاب را نیز گرفتار آتش عشق میکند. عشق در نظر قیس دیده شدن و طلب کردن خود است و همین خودشیفتگی و تفکرات سنتی قیس باعث میشود که مهتاب را جزئی از اموال خود تلقی کند. سن کم مهتاب باعث میشود که با این مسئله کنار بیاید، اما به مرور و با افزایش درکش این خودخواهی به دغدغهای مبدل میشود و مهتاب تصمیم به جدایی و استقلال میگیرد. سلوک تصویری جذاب از فراز و نشیبهای عشق، خاموشی آتش عشق و تبدیل آن به نفرت است.
کتاب زوال کُلُنِل
داستان کتاب زوال کلنل در شبی سیاه و بارانی آغاز میشود، هنگامیکه زنگ در خانه «سرهنگ» به صدا درمیآید. دو پلیس برای احضار او برای جمعکردن جسد شکنجهشدهی دختر کوچکش آمدهاند. تمامی وقایع این داستان در طول یکشب اتفاق میافتد، سرهنگ برای گرفتن جسد دخترش به دادن رشوه متوسل میشود و سپس برای دفن او قبل از طلوع آفتاب عجله دارد. کلنل هنگام دستوپنجه نرم کردن با مرگ فرزند بیگناهش، سرشار از احساس گناه و عصبانیت نسبت به وضعیت کشورش است. او به فرزندان خود فکر میکند، یکی از آنها در حمایت از شاه جان باخته است، یکی دیگر برای آیتالله جنگید و دیگری-دختر چهارده سالهاش- در حال توزیع اعلامیههایی علیه رژیم دستگیر شده است. کلنل علیه انگلیسیها جنگیده است، برای شاه جنگیده است، برای آیتالله جنگیده است و زندگی خود را وقف کشورش کرده است... زوال کلنل رمانی فوقالعاده قدرتمند درباره ملت، تاریخ و خانواده و همینطور راجع به پیامدهای جنبشهای سیاسی ایران است.
بهترین کتاب محمود دولت آبادی
رمان کلیدر بیشک یکی از شاهکارهای ادبی ایران و از مهمترین رمانهای فارسی معاصر بشمار میرود. ایده اصلی این کتاب از مشقتها و محرومیتهای دوران کودکی نویسنده در یکی از روستاهای سبزوار گرفتهشده و حاکی از سرنوشت غمانگیز دهقانان ایرانی و قبایل کوچنشین در دوره قدرت سیاست است. "کلیدر" یا بر اساس تلفظ نویسنده، "کلیدار" نام کوه و روستایی در شمال شرقی ایران است. این کتاب بلندترین رمان ایرانی با حدود 3000 صفحه است که سالهای زیادی از عمر این نویسنده را به خود اختصاص داده و مشتمل بر 10 جلد است؛ نوشتن مجموعۀ کامل کلیدر 15 سال (1357-1342) به طول انجامید. کتاب دارای لحنی فخیم و حماسی با بیش از 60 شخصیت است که به زندگی تکتک آنها بهطور کامل پرداخته شده است. کلیدر رمانی در ستایش کار، زندگی و طبیعت است که خود نویسنده در مورد آن چنین میگوید: «گمان نکنم که توان و قدرتم اجازه دهد اثری کاملتر از کلیدر خلق کنم. کلیدر برخی جهات فراتر از آن چیزی است که خودم تصور میکردم». کلیدر از محبوبیت بینظیری برخوردار بوده و هست و حتی قبل از انتشار جلدهای نهایی آن، در محافل روشنفکری هیاهو ایجاد کرد. سه جلد اول در سالهای آشفته قبل و بعد از انقلاب 57 ظاهر شد و موفقیت تجاری بزرگی داشت. تصویر یک جلد از مجموعه کلیدر، بهترین اثر محمود دولت آبادی
ترجمه کتاب های محمود دولت آبادی به سایر زبان ها
همانطور که قبلاً گفته شد، برخی از آثار محمود دولتآبادی به 11 زبان زنده دنیا ازجمله عربی، انگلیسی، فرانسه، ایتالیایی و ... ترجمه شده است. برخی از ترجمههای آثار او به زبانهای مختلف عبارتاند از:
- ترجمه جای خالی سلوچ به زبان سوئدی توسط «استفان لیندگرن»، 1999.
- ترجمه جای خالی سلوچ به زبان نروژی توسط «ن. زندجانی» به نروژی، 2008.
- ترجمه کلیدر به زبان آلمانی در سوئیس توسط «سیگرید لطفی»، 1999.
- ترجمه کلنل به زبان آلمانی در سوئیس توسط «بهمن نیرومند»، 2009، بعدها به انگلیسی و ایتالیایی ترجمه شد.
- ترجمه کلنل به زبان عبری، توسط «اورلی نوی»، 2012.
- ترجمه جای خالی سلوچ به زبان انگلیسی در ایالاتمتحده توسط «کامران رستگار»، 2007.
- ترجمه کلنل به زبان انگلیسی در بریتانیا توسط «تام پتردیل»، 2012.
- ترجمه عطش به زبان انگلیسی در انگلستان توسط «مارتین ای. ویر»، 2014.
- ترجمه جای خالی سلوچ به زبان فرانسه، ایتالیایی و هلندی.
جوایز و افتخارات محمود دولت آبادی
محمود دولتآبادی در طول دوران پرافتخار فعالیتهای ادبی خود جوایز و افتخارات زیادی را از آن خود کرده است. برخی از شاخصترین این جوایز و افتخارات عبارتاند از:
- جایزهی ادبیات بینالمللی خانهی فرهنگهای جهان در برلین، 2009
- برنده جایزه ادبی واو، 2010
- نامزد دریافت جایزهی ادبی من بوکر آسیا در جشنواره کتاب سنگاپور، 2011
- نامزد دریافت جایزهی ادبی آسیایی، رمان کلنل، 2011
- دریافت جایزه ادبی «هوشنگ گلشیری» برای یکعمر فعالیت، 2012
- برندهی جایزه ادبی «یان میخالسگی» سوئیس، 2013
- نامزد جایزه بهترین کتاب ترجمه شده در آمریکا، برای ترجمه انگلیسی کلنل، 2013
- نشان شوالیه هنر و ادب فرانسه، 2014
- جایزه ادبی واو، 1390
- لوح زرین بیست سال داستاننویسی (همراه با امین فقیری) برای کلیهی آثار، 1376
در اوت 2014، یک تمبر پستی یادگاری برای محمود دولتآبادی با شعار «آقای رمان ایران» به چاپ رسید.
نظر سایرین دربارهی محمود دولت آبادی
«ناهید مظفری»، ویراستار گلچین ادبیات ایران معتقد است محمود دولتآبادی حافظهای باورنکردنی از رسوم اجدادی دارد که احتمالاً از دوران بازیگری وی یا از ریشههای او ناشی میشود، دولتآبادی بهعنوان فردی که تحصیلات رسمی زیادی نداشته است، همهچیز را با حفظ شعر محلی و شنیدن داستانهای محلی آموخته است. مطالعه آثار محمود دولتآبادی نظر هر نویسندهی صاحبنظری را به خود جلب مینماید و میتواند الهامبخش بسیاری از علاقهمندان نویسندگی باشد. کلیدر یکی از این آثار برجسته این نویسنده توانمند است، اثری بدیع که «احمد شاملو» از آن بهعنوان «قلهی بیرون از مه» یاد میکند و «بزرگ علوی» در مورد آن میگوید: «این کتاب تاریخ سههزار ساله ایران را در خود دارد».
چرا باید آثار محمود دولت آبادی را بخوانیم؟
محمود دولتآبادی یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایران است. آثار محمود دولتآبادی حاوی توصیفات و تشبیهات بسیار دقیق و ظریفی است که از همان ابتدا خواننده را مسحور خود میکند و با خود به عمق داستان میبرد، گویی که خواننده نیز جزئی از داستان است. داستانهایی با درونمایهای اجتماعی، رنگ و بوی زندگی روستایی و عشایری سالیان گذشته و مسائل و مشکلاتی که این مردمان با آن دستوپنجه نرم میکردند. قهرمانانی چنان واقعی که برای مدتها در ذهن خواننده باقی میمانند. داستانهای وی پر از جزئیات و شخصیتهای متنوعی است که هرکدام نمایندهی گرایش و گروهی خاص هستند. توصیفات طبیعی و زنده دولتآبادی از تجربیات زندگی شخصی او نشئت گرفته است. مطالعهی آثار این نویسنده برجسته معاصر را بهتمامی علاقهمندان مطالعه آثار خوب و تأثیرگذار توصیه مینماییم.
تقویم زندگی محمود دولت آبادی
- 1319: تولد محمود دولتآبادی
- 1337: مهاجرت به مشهد
- 1338: مهاجرت به تهران
- 1341: انتشار اولین داستان با عنوان ته شب در مجله
- 1349: ازدواج با مهرآذر ماهر
- 1353: افتادن به زندان
- 1357: انتشار کلیدر (جلد اول، دوم و سوم)
- 1358: انتشار جای خالی سلوچ
- 1363: انتشار جلد آخر کلیدر
- 1382: انتشار رمان سلوک
- 1388: انتشار زوال کلنل
- 1389: برنده جایزهی ادبیات بینالمللی خانه فرهنگ جهان
- 1390: برنده جایزه ادبی واو
- 1392: برنده جایزه ادبی هوشنگ گلشیری
- 1393: برگزیده جایزه ادبی یان میخالسگی سوئیس
- 1394: جایزه شوالیه ادب و هنر فرانسه
خرید آثار محمود دولت آبادی از کتابانه
سایت کتابانه کوشیده است تا مجموعهی کاملی از آثار محمود دولتآبادی را برای شما مخاطبان و علاقهمندان کتاب و کتابخوانی فراهم سازد. برای مشاهده و خرید لیست کتابهای محمود دولتآبادی به وبسایت کتابانه مراجعه نمایید. این فروشگاه اینترنتی کلیهی آثار جذاب، آموزنده و تأثیرگذار این نویسندۀ توانمند را بهتمامی علاقهمندان به مطالعه عرضه میکند. آثار موردعلاقهی خود را بهصورت اینترنتی سفارش دهید و درب منزل تحویل بگیرید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران