محصولات مرتبط
کتاب احضار روح نوشته میخائیل بولگاکف و ترجمه مهناز صدری در نشر ثالث به چاپ رسیده است.
این کتاب مجموعهای است از 10 داستان کوتاه و برجسته بولگاکف که از زبان روسی به فارسی برگردانده شده است. داستان های این کتاب هرچند کوتاه هستند اما قلم توانا و طنز "بولگاکف" تصویری روشن از فضای سیاسی و اجتماعی شوروی سابق را نشان می دهد. داستان های این کتاب شامل 1- "نامه به استالین" 2- "چشم انداز آینده" 3- "جام حیات" 4- "مومیایی مصری" 5- "احضار روح" 6- "گزارش های طلایی خبرنگار" 7- "سرپناه روی چهار چرخ" 8- "زبور" می توان اشاره کرد. بولگاکف در آثارش، از ژانرها و سبک های روایی گوناگون بهره گرفته است و توانایی عجیبش در تبدیل حقایق تلخ به داستان های طنز و نیز طنز تلخ، زبانزد است. بسیاری از آثار او از جمله این کتاب به جنایاتی که در طول جنگ داخلی، که خود نیز شاهد شان بوده اشاره و اعتراض دارد. "چشم انداز آینده" یکی از داستانهای این کتاب است که شامل اولین سخنرانی به چاپ رسیده بولگاکف می باشد. این مقاله مضمون اجتماعی- سیاسی بسیار تندی است که در آن عقاید میهن پرستانه ی بولگاکف ذکر شده است. موضوع آن آینده روسیه است که در آن، سال های سخت بعد از انقلاب کبیر سوسیالیستی، آرامش را از مردم و او گرفته بود. ایمان نویسنده به روزهای روشن آینده کاملاً از پس این مقاله احساس می شود. او در نامه اش به حکومت استالین در تاریخ 28 مارس 1939 می نویسد: "من عمیقاً به جریان های انقلابی که در کشور عقب مانده ام رخ داده است، هیچگونه باوری ندارم." او معتقد است اگر میخواهیم کشورمان را از این عقب ماندگی نجات دهیم چارهای نداریم که کشور را به قشر روشنفکر که از نظر او بهترین طبقه کشور محسوب می شود، بسپاریم.
برشی از متن کتاب
"همشهری ها، خدا را شاهد می گیرم که دارم از دست این پال واسیلیچ لعنتی به خاک سیاه می نشینم... این نامرد با یک شب خوش گذرانی فریبم داد و بعد خود ناکسش مرا لو داد: جریان از این قرار بود. بنده ساکت و آرام در خانه ام نشسته بودم و با ماشین حساب کار می کردم. البته همین جوری می گویم با ماشین حساب، در حقیقت حقوق من فقط 210 روبل است. آن شب فقط 50 روبل ته جیبم مانده بود. تا اول ماه آینده هم ده روز باقی مانده بود که اگر حساب کنی می شود روزی 5 روبل. نمی دانستم می توانم بکشم یا نه؟ میتوانستم! ولی فقط با ماشین حساب. اوضاع محشری بود! یک دفعه در باز شد و پال واسیلیچ وارد شد. نمی دانید چه پالتویی پوشیده بود و چه کلاهی سرش گذاشته بود. پدر سوخته! صورتش قرمز بود و بوی تندی می داد. یک نفر دیگر که هم شیک و پیک بود پشت سرش آمد تو."
فهرست
درباره ی نویسنده بخشی از نامه ی بولگاکف به استالین در ژوئیه1929 چشم انداز چهار پرتره جام حیات مومیای مصری احضار روح گزارشهای طلایی خبرنگار؛ فراپونت فراپونتوویچ کاپورتسف سرپناهی روی چهار چرخ سرگردان ناکس زبور موخره مترجم
نویسنده
میخائیل بولگاکف نویسنده و نمایشنامه نویس مشهور روسی بود. او در ماه مه 1891 در خانوادهای فرهیخته در" کیف" اوکراین متولد شد. بسیاری از منتقدان و نویسندگان بولگاکف را همواره یک نابغه ادبی معرفی کرده اند. بولگاکف معتقد بود ادبیات شوروی بدون بهره گیری از ادبیات کلاسیک روسیه رشد و شکوفایی شایسته ای نخواهد داشت. مشهورترین اثر او" مرشد و مارگاریتا" است. اعتقاد بر این است که همسر سوم او "یلنا شیلوفسکی" منبع الهام شخصیت مارگاریتا در رمان "مرشد و مارگاریتا" بوده است. از دیگر آثار او میتوان به "تخم مرغ های شوم"، "دل سگ" و "مورفین" اشاره کرد. او سرانجام در 10 مارس 1940 در اثر نوعی بیماری کبدی در مسکو چشم از دنیا فروبست.
نویسنده: میخائیل بولگاکف ترجمه: مهناز صدری انتشارات: ثالث
مشخصات
- نویسنده میخاییل بولگاکف
- نوع جلد جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 2
- سال انتشار 1392
- تعداد صفحه 94
- انتشارات ثالث
میخاییل بولگاکف
میخائیل بولگاکف کیست؟
میخائیل بولگاکف، پزشک و نویسنده نمایشنامه های شهیر روسی در قرن بیستم است. در این مطلب قصد داریم تا به بررسی بیوگرافی میخائیل بولگاکف و آثار مهم میخائیل بولگاکف بپردازیم.اگر از علاقه مندان به مطالعه رمان خارجی، بخصوص مطالعه ادبیات روسیه هستید، با وبسایت کتابانه همراه باشید.زندگینامه میخائیل بولگاکف
میخائیل آفاناسیویچ بولگاکف در پانزدهم می 1891 در کییف اوکراین چشم به جهان گشود. پدرش استاد آکادمی علوم الهی و مادرش دبیر دبیرستان بود. او فرزند ارشد خانواده بود و شش خواهر و برادر کوچکتر از خود داشت. میخائیل تحصیلات خود را در کییف گذراند و در سال 1909 وارد دانشکده پزشکی دانشگاه کییف شد. در سال 1910 با تاتیانا نیکلا لاپا آشنا شد و در سال 1913 با او ازدواج کرد که عمر این ازدواج یازده سال بود و آنها در سال 1924 از هم جدا شدند. او در سال 1916 فارغالتحصیل رشته پزشکی شد و به خدمت سربازی رفت. علاقه او به زبان و ادبیات باعث شد که او در کنار پزشکی، ادبیات را نیز دنبال کند و کمکم شروع به نوشتن کرد. او پس از دانشگاه در جبهههای جنگ داخلی روسیه، بهعنوان پزشک، خدمت کرد. اولین کتاب او، مجموعه خاطراتش در خدمت در روستای نیکلسکی، با نام «یادداشتهای پزشک جوان روستا» بود. او تا سال 1920 در ارتش ماند و پس از شکست ارتش سفید و طیکردن یک دوره بیماری سخت، پزشکی را کنار گذاشت و به سمت فعالیتهای فرهنگی و خبرنگاری رفت. بولگاکف پس از این تصمیم به شهرهای مختلفی برای زندگی رفت و در نهایت در سال 1921 در مسکو ماندگار شد. او بین سالهای 1922 تا 1925 در مسکو، در روزنامههای مختلفی بهصورت ناشناس و یا با نامهای مستعار فعالیت داشت. از سال 1925 زندگی او در مجامع ادبی و فرهنگی تکانی خورد و با انتشار داستانها و رمانهایش، به او بهعنوان نویسنده برجستهای نگاه میشد، هرچند که برخی از کتابهایش به دلایل سیاسی اجازه انتشار نداشتند و یا تنها بخشی از آنها منتشر میشد. بولگاکف در سال 1925 با لوبوف بلوزسکی ازدواج کرد که عمر این ازدواج تنها هشت سال بود و آنها در سال 1931 از هم جدا شدند. او با دیدن محدودیتهای زیاد و عدم اجازه چاپ کتابهایش، از آنها، بهصورت اقتباسی نمایشنامه نوشت و آنها را به روی صحنه برد. این محدودیتها زندگی وی را سخت کرده بود و او در تئاتر مشغول به فعالیت ماند و به هر نحوی که میتوانست، دیکتاتوری را به نمایش میکشید و انتقاد میکرد و همین امر باعث شد تا کار در تئاتر را نیز در مقاطعی از دست بدهد. ازدواج بعدی بولگاکف در سال 1932 با یلنا شیلوفسکی بود. گفته میشود یلنا الهامبخش شخصیت مارگریتا در داستان مرشد و مارگریتا است. بولگاکف در دهم مارچ 1940 بر اثر بیماری کبدی که از پدر به ارث برده بود درگذشت. مزار او در گورستان نووودویچی در مسکو است. بسیاری از لیست کتاب های میخائیل بولگاکف بهصورت گسترده و کامل، پس از مرگ او منتشر شدند.موضع گیری سیاسی بولگاکف
یکی از برادران بولگاکف در ارتش سرخ و دیگری در ارتش سفید میجنگیدند. خود او نیز در ارتش پزشک بود. با شکست ارتش از انقلابیون، برادرانش از شوروی گریختند؛ همچنین همانطور که پیشازاین نیز اشاره شد، پدر آنها نیز مدرس مذهبی بود. ازاینرو، این عقبه خانوادگی بولگاکف، باعث شده بود که پس از پیروزی بلشویکها، علیرغم اینکه او اعلام کرده و نشان داده بود که وابسته به هیچ گروه سیاسی نیست، اجازه فعالیت ادبی چندانی نداشته باشد. اما او همواره در آثارش دیکتاتوری را نقد میکرد. حتی در زمانی که اجازه انتشار کتابهایش وجود نداشت، در تئاتر بهصورت سمبولیک این انتقادات را نشان میداد.ممنوعیت آثار بولگاکف در روسیه
بسیاری از کتاب های میخائیل بولگاکف، توسط دولت شوروی و شخص استالین ممنوع شده بودند؛ هرچند که استالین خود آثار او را دوست داشت، اما چون در آنها نکوهش و انتقاد از دیکتاتوری به چشم میخورد، انتشار این آثار ممنوع بود.کتاب های میخائیل بولگاکف
- کتاب گریز
- کتاب مرفین
- کتاب سعادت
- کتاب آدم و حوا
- کتاب جزیره سرخ
- کتاب ایوان واسیلوویچ
- کتاب برف سیاه
- کتاب نفوس مرده
- کتاب مرشد و مارگاریتا
- کتاب یاداشت های یک پزشک جوان
- کتاب قلب سگی
- کتاب خانه زویا
- کتاب احضار روح
- کتاب تخم مرغ های شوم
- کتاب مولیر
- کتاب ژوردن کم عقل
- کتاب جنگ و صلح
- کتاب دن کیشوت
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران