محصولات مرتبط
دربارهی کتاب آرتمیس فاول و معمای زمان
کتاب آرتمیس فاول و معمای زمان، جلد ششم از مجموعه داستانهای آرتمیس فاول میباشد. این اثر، از شخصیتهای افسانهای اروپایی تشکیل میشود؛ شخصیتهایی از جنس جن و پری، مانند لپرکانها، دورفها و بسیاری دیگر که روایتی تخیلی و هیجانانگیز را در اختیار مخاطب نوجوان قرار میدهد.
ماجرای این جلد، از ابتلای مادر آرتمیس به یک بیماری نادر آغاز میشود. بیماریای بسیار سخت و کشنده که در حال حاضر، هیچ دارو و درمانی ندارد. حتی حضور دکتر هانس شالکه، (معروفترین متخصص بیماریهای نادر اروپا) بر بالین این زن، و اطلاعات پزشکی او نیز هیچ کمکی در جهت مهار بیماری ارائه نمیکند. بنابراین آرتمیس تصمیم میگیرد با استفاده از قدرت جادویی خود، شخصا، مادرش را معالجه نماید. غافل از اینکه، قدرت او، نه تنها بیماری را کاهش نمیدهد بلکه آن را بیش از پیش نیز تشدید میکند.
در مقدمهی کتاب، نویسنده ابتدا به معرفی شخصیتهای افسانهای موجود در داستان خود و تشریح ویژگیهای ذاتی و ظاهری هر یک از آنها میپردازد. او با این کار، ذهن خواننده را به طور کامل با این اشخاص آشنا میسازد تا او بتواند به راحتی با آنها ارتباط برقرار نماید.
شخصیت اصلی قصه، آرتمیس نام دارد؛ او پسری نوجوان، باهوش و شجاع است که از قدرتی جادویی برخودار میباشد. قدرتی که هیچ انسانی غیر از او در دنیا، از آن بهرهمند نیست. آرتمیس، در کنار پدر و مادرش و همچنین دو برادر دوقلو و کوچکترش، بکت و مایلز زندگی میکند.
بخشی از کتاب آرتمیس فاول و معمای زمان
بیست دقیقه بعد، آرتمیس بچه داشت آخرین کارهای پروژهاش را تمام میکرد که باتلر از لای در کابین خلبان سرش را بیرون آورد.
- گرسنهای؟ توی یخچال کمی حموس لبنانی و سس ماست و عسل داریم.
آرتمیس فیلمش را در آخرین وبسایت هم گذاشت و زیر لب گفت: «نه، متشکرم. گرسنه نیستم.»
باتلر همانطور که از توی یخچال برمیداشت رک و پوست کنده گفت: «به خاطر احساس گناهیه که داره روح تو عذاب میده. مثل خیانتی که به یه دوست قدیمی کرده باشی.»
- از مثالی که زدی خیلی ممنون باتلر. به هر حال، کاریه که شده.
- واقعا لازم بود اسلحه شو هم به کرونسکی میدادیم؟
- باتلر، خواهش میکنم. حتی منم روی وسایلم خود نابودگرهای کنترل از راه دور نصب کردم. واقعا فکر میکنی همچنین نژاد پیشرفتهای فناوریشو بیدفاع میذاره؟ من که تعجب نمیکنم اگه بفهمم اسلحهاش همین الان داره توی دستهای کرونسکی آب میشه. مجبور بودم واسه خود شیرینی این کار رو بکنم.
- احتمالا خود بدبختش هم داره آب میشه.
-باتلر، بسه دیگه. من یه معاملهی عادلانه کردم، حالا هم تمام شده و رفته.
باتلر مقابل آرتمیس نشست.
- آهان، پس پایبند به اصول هم هستی. جالبه، یه خلافکار محترم. ببینم، حالا چه آشی داری با اون رایانهات میپزی؟
آرتمیس عضلهی گردنش را که به خاطر عصبی شدن گرفته بود، مالید.
- باتلر، خواهش میکنم. خودت هم میدونی که مجبور بودم این کار رو بکنم. اینا همش به خاطر پدره.
باتلر نایلون قاشق و چنگال را پاره کرد و گفت: «یه سوال. فکر میکنی اصلا پدرت بخواد تو اینجوری این کار رو بکنی؟»
آرتمیس جواب نداد. فقط سر جایش نشست و گردنش را مالید.
پنج دقیقهی بعد باتلر دلش به حال پسر ده ساله سوخت.
- فکر کردم شاید بهتره برگردیم و به اون موجود یه کم کمک کنیم. فرودگاه فز دوباره باز شده، یکی دو ساعت دیگه میرسیم.
آرتمیس اخم کرد. کار درستی بود، ولی توی برنامهاش نبود.
برگشتن به فز پدرش را نجات نمیداد. باتلر بشقاب کاغذیاش را تا کرد و خردههای غذا را از روی لباسش تکاند.
- آرتمیس، من شخصا دلم میخواد این جت رو برگردونم، این کارم میکنم، مگر اینکه بهم دستور بدی که نکنم. فقط کافیه که بگی...
کتاب آرتمیس فاول و معمای زمان اثر اُ این کالفر و ترجمه ی شیدا رنجبر توسط نشر افق به چاپ رسیده است.
فهرست
فهرست کتاب آرتمیس فاول و معمای زمان
دربارهی نویسنده
مقدمه
پیشگفتار
قهوهی اسپرسو و ملاس چغندر
بزرگترین دنیا
ته ماندهای از جادو
عمو میمون
و حالا من شما دو نفر را...
توافق
حرفزدن با حیوانها
یک قلنبه خلط
آتش عشق من و تو، دیگه سرده...
خلق فاولی
فضلهی کبوتر
برای همیشه از بین رفتند
موبلنده مرد
برگ برنده
قتل عام فاولها
تیم آرایشگر
موخره
نویسنده: اُ این کالفر مترجم: شیدا رنجبر انتشارات: افق
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران