محصولات مرتبط
دربارهی کتاب اعتراف من تولستوی
کتاب اعتراف من، اعترافنامهی دو نویسندهی روسی به نام ماکسیم گورکی و لئون تولستوی میباشد. بخش اول به نظرات گورکی دربارهی تولستوی میپردازد و بخش دوم یادداشتهای تولستوی پیش از مرگش میباشد.
گورکی در جایی درباره ی تولستوی می گوید: دیدن دستهای او مرا شگفت زده میکرد، دستهایی زمخت با رگهایی بر آمده و در هم گره خورده داشت. اما این دستها نشانی از وجود آفرینش گری بزرگ بود... در جایی از سخنان خود اشاره می کند که تولستوی همیشه به او نصیحت می کرده تا دستورات بودا را بخواند.
"لئون تولستوی" همیشه به جهان هستی و فلسفه ی زندگی می اندیشیده اما به ندرت جواب قانع کننده ای پیدا میکرد. هرچه بیشتر تلاش نمود تا از طریق مذهب به سوال های خود پاسخ بدهد و هدف از زندگی را بفهمد، نا امیدتر شد تا اینکه در سن نوجوانی تصمیم میگیرد باورهای مذهبی خود راکنار بگذارد. اما هیچ وقت کنکاش در نظام هستی را رها نکرد. برای یافتن پاسخ، به علم روی آورد و سپس به بررسی نظریات فیلسوفانی چون شوپنهاور پرداخت.
وی همیشه به دنبال این بود که بداند چرا بشر خلق شده است؟ چرا باید بمیرد؟ و چگونه باید زندگی کند تا سعادت مند شود؟ گفتنی است، او در زمانی که به اصول و پیام های دینی پای بند بود به این نتیجه رسید که صاحبان دین بیش از هر کس دیگری فریبکاری میکنند و قوانین را می شکنند، برای همین از این گروه خود را جدا کرد. اما این جدایی از دین او را راحت نگذاشت و همیشه نسبت به دین و دین داران کنجکاو بود.
بالاخره تا موقع مرگ چیزی که از فلسفه ی زندگی فهمید این بود که زندگی پوچ است وسایهی بیهودگی بر آن استوار، و تنها عشق میتواند دنیا را قابل تحمل کند.
بخشی از کتاب اعتراف من تولستوی
بارها به سادگی و ناآگاهی روستاییان حسد می بردم! آخر هر چه برای من پوچ و بیهوده بود، در نظر آنان درست و منطقی بود. من بیچاره به حقیقت این امور باور داشتم، اما در عین حال می دانستم که تاری از دروغ نیز در این پارچهی زرببفت کشیدهاند و نمی توانستم آن حقیقت را به این گونه بپذیرم.
بدین سان، سه سال تمام زندگی کردم. ابتدا چون شاگردی اندک اندک با حقیقت آشنا می شدم، در این راه خویش را تنها می دیدم و در پی سرشت خویش ره می سپردم، اما از این آمیزهی حقیقت و دروغ چندان شگفت زده نمی شدم. هر بار که امری را در نمی یافتم ، به خود می گفتم: من خود بد هستم و گناه بر گردن خود من است.
اما در گذر زمان من بیشتربا این حقیقت ها آشنا می شدم و آن ها را اساس زندگی می دانستم. در عین حال هر بارکه نکته ای را نمی فهمیدم، رنج بسیاری می بردم و برایم دشوارتر می شد که بین آنچه میفهمیدم و آنچه باید پی به آن می بردم و آن چه در ک آن برایم ناممکن بود، تفاوتی قایل شوم. به رغم این تردید و رنج هنوز هم ایمان داشتم، ولی این پرسش های مهم زندگی، آن روزها چنان بر من تاثیر نهاد که چارهای جز پاسخ به آن ها نداشتم.
چون پاسخی که کلیسا ارائه میکرد، خلاف آموزه های دینی حقیقی بود ، من ناگزیر از کلیسای ارتدوکس دل کندم. این پرسش ها در وهلهی نخست مربوط به رابطهی این کلیسا با دیگر کلیساها، یعنی با کلیسای کاتولیک و پروتستان بود. در این هنگام باز هم همان علاقه به دین در وجودم پدید آمد و می خواستم مومنان دیگر کلیسا چون کاتولیک ها، پروتستان ها، مومنان قدیم و ملکانیها و دیگران را بشناسم.
در بین این مومنان بسیاری از جنبهی اخلاقی به خوبی تربیت شده بودند و افرادی با ایمان بودند. آرزو داشتم چون برادری با آنان زندگی کنم. اما این آموزههای ارتدوکس که بر آن اساس همگی ما ایمانی واحد داریم در نهایت به راه راست خواهیم رفت و دیگران گمراه هستند، این تصور را به وجود میآورد که جز ما دیگران دروغ می گویند و تنها انگیزی آنان برای ادامه ی زندگی نیروی ابلیس است و حقیقت تنها در نزد ماست.
می دیدم که ارتدوکس ها هر کس را که جز به آیین آن ها به آیین دیگری باور داشت، کافر و ملحد می خواندند. همین شیوهی تفکر را میان پیروان دیگر آیین ها چون کاتولیک ها نیز می توان دید. آنان هم ارتدوکس ها را کافر می دانند.
هم چنین می دیدم هر کس را که به آیین ارتدوکس معتقد نبود و در مراسم کلیسای آنان شرکت نمی جست، با خشم از خود می راندند، زیرا بدیهی است هرکس به دیگری میگوید که او در گمراهی و فریب زندگی می کند و تنها باورهای من حقیقت دارد، در نهایت میخواهد فرزندان و برادران آن دیگری را نیز به کیش خود در آورد و آنان را از آیین خود باز دارد. هرچه فرد در الهیات علم بیش تری داشته باشد، خصوصیت و کینه اش فزونتر می گردد.
من که فکر می کردم حقیقت را با عشق همه جا می توان یافت، با مشاهدهی قدرت ویرانگر کلیسا در اموری که میتواند به همدلی مردم جهان منجر شود، بس مایوس و سر خورده شدم.
کتاب اعتراف من اثر لئون تولستوی با ترجمهی سعید فیروزآبادی توسط انتشارات جامی به چاپ رسیده است.
فهرست
فهرست کتاب اعتراف من تولستوی
یادداشت مترجم
یادداشت های ماکسیم گورکی
متن اعتراف های من
- نویسنده: لئون تولستوی
- مترجم: سعید فیروزآبادی
- انتشارات: جامی
مشخصات
- نویسنده لئو تولستوی
- مترجم سعید فیروزآبادی
- نوع جلد جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 4
- تعداد صفحه 168
- انتشارات جامی
نظرات کاربران درباره کتاب اعتراف من | لئون تولستوی
دیدگاه کاربران