کتاب خدا و محدوده عقل - ویلنبرگ

کتاب خدا و محدوده عقل (سی. اس. لوئیس، دیوید هیوم، برتراند راسل) نوشته اریک جی ویلنبرگ با ترجمه امیر سلطان زاده توسط نشر علم به چاپ رسیده است.

این کتاب اثری فلسفی می باشد که به نظریات سه متفکر به نام های "سی.اس.لوئیس، دیوید هیوم و برتراند راسل" اختصاص یافته است. هر کدام از این سه متفکر، فیلسوفی بوده اند که برای جهان بینی و تقابل با دیدگاه های رقیب، برهان های خاص خودشان را داشته اند. کتاب حاضر قصد دارد با بررسی فلسفیِ برخی از این برهان ها، مسائلی مانند رنج، اخلاق، منطق، شادی، معجزات، ایمان و خدا را با نگاهی متفکرانه بررسی کند و دیدگاه های این سه متفکر را درباره ی این مسائل مهم بیان نماید. " اریک جی ویلنبرگ" فیلسوف و نویسنده ی این اثر، کتاب حاضر را در قالب چهار فصل تنظیم کرده و در هر کدام از فصول به تحلیل و بررسی دیدگاه های این سه فیلسوف می پردازد و مسئله ی "خدا و محدوده ی عقل" را با نگاهی تیزبین مورد بررسی قرار می دهد. او در فصل اول از این کتاب، بر این چالش تمرکز دارد که رنج، باور به خدا را نشان می دهد؛ این چالش توسط "هیوم" به راه افتاده است. در فصل دوم روی برهان اصلی "لوئیس" مبنی بر وجود یک قدرت برتر متمرکز است. فصل سوم هم چون فصل اول، چالشی را در بر دارد که روی معجزات و احکام الهی متمرکز است و در نهایت فصل چهارم شامل شرح بیش تر در مورد فصول قبلی می باشد و به حیطه های تعجب آور توافقات این سه متفکر می پردازد.

فهرست

• فصل اول
• مهر خداوندی و رنج بشریت
• مسئله
• ارائه هیوم از مسئله
• تلاش لوئیس برای حل مسئله
• مورد ایوان ایلیچ
• نقص راه‌حل لوئیس
• نتیجه گیری
• فصل دوم
• فراتر از طبیعت
• مقدمه
• برهان استدلال
• برهان میل
• نتیجه گیری
• فصل سوم
• معجزات
• مقدمه
• مورد بحث قرار دادن معجزات در قرن هجدهم
• مشاجره آغازین
• حمله اصلی هیوم
• تناسب و به هنگامی حلول
• موفقیت کاهش یافته لوئیس و سه راهی معماگونه
• نتیجه گیری
• فصل چهارم
• ایمان، طراحی و مذهب حقیقی
• مقدمه
• ایمان
• سرسختی مسیحیت
• طراحی
• مذهب واقعی

برشی از متن کتاب

به نظر می ‌رسد که تنها دو توضیح ممکن برای این واقعیت داریم که شادی بخشی از ذات انسان است. توضیح اول این است که گرایش به تجربه شادی توسط تکامل انتخاب شده است زیرا شایستگی انسان هایی که آن را دارند، افزایش می ‌دهد حتی اگر این شادی وجود نداشته باشد. توضیح دوم این است که ما خواستار جاودانگی هستیم زیرا خدا چنین میلی را در قلب های ما نهاده است. قلب های ما نا آرام هستند تا وقتی که در نزد خداوند آرام بگیرند. زیرا به گونه ‌ای توسط خدا طراحی شده اند که تنها نزد خدا آرام بگیرند. اولین توضیح ممکن است کمی عجیب به نظر برسد زیرا شامل ادعایی است که در ذات میلی برای چیزی است که وجود ندارد. همانطور که لاول نتیجه گیری می کند. به جای کمک به بی خدایی، از نتیجه اجتناب کنید که جهان در نهایت بدون منطق است، این انتقاد به سادگی به ما راه درک این را عرضه می کند که چگونه جهان چنین باطل است. این دقیقا درست است اما من این حقیقت صرف را نمی فهمم که دیدگاهی که مشوش کننده است یا بدین معنی است که جهان بیهوده است، دلیلی را برای این تفکر به دست می دهد که دیدگاه مورد بحث غلط است. در واقع روانشناسی تکاملی چیزهای عجیب و غریب مشابه بسیاری را پیش ‌بینی می ‌کند. برای مثال پیش‌بینی می ‌کند که انسان متمایل به داشتن باورهای غلط زیادی است که خانواده‌ها واحدهای کاملا هماهنگ نیستند اما در عوض انواع تعارض میان اعضای آنها به وجود می آید و اینکه انسان های معاصر مستعد فوبیاهای گوناگون شامل چیزهایی هستند که برای بیشتر ماه‌ها، نشان دهنده خطر کم یا کلا بی خطر هستند مانند عنکبوت ها و حیوانات کوچک. برخی متفکرین پوچی های شدیدتری را به تکامل نسبت می دهند برای مثال آرتور کوستلر بیان می کند که فرایندهای تکاملی مسئول عدم وجود هماهنگی میان بخش های جدیدتر و قدیمی تر مغز انسان هستند و این عدم وجود هماهنگی یک علت مهم تاریخچه خشونت‌آمیز نژاد انسان است. کوستلر می نویسد: هنگامی که ما درباره میل دیوانگی در طی تاریخچه بشر به تفکر می پردازیم، به نظر کاملا محتمل می رسد که انسان اندیشه ورز یک موجود عجیب و غریب بیولوژیکی است که نتیجه برخی اشتباهات چشمگیر در فرآیند‌های تکاملی می باشد. از نقطه نظر روانشناسی تکاملی، وجود میلی در ذات انسان (که قابل ارضا شدن نیست)، اصلا تعجب آور نیست. نتیجه تمام این ها این واقعیت است (اگر یک واقعیت باشد) که شادی بخشی از ذات انسان است که دلیل چندان برای این تفکر به دست نمی ‌دهد که یک ماهیت متعالی وجود دارد. نسخه ابتدایی برهان میل که ما مورد ملاحظه قرار دادیم غیر متقاعد کننده بود زیرا هیچ راهی برای پشتیبانی از فرضیه مقدمه دوم آن وجود نداشت (تمام امیال طبیعی می توانند ارضا شوند) نسخه اصلاح شده برهان نیز شکست خورد  زیرا یک توضیح طبیعی برای این واقعیت وجود دارد که شادی بخشی از ذات انسان است که حداقل باورپذیرتر از توضیحی است که شامل یک وجود متعالی است. صفحه 154

(سی. اس. لوئیس- دیوید هیوم - برتراند راسل) نویسنده: اریک جی. ویلنبرگ ترجمه: امیر سلطان زاده انتشارات: علم