کتاب گاو طلایی جلد اول از مجموعه حیوانات در قرآن نوشته ی علی باباجانی با تصویرگری علی باباجانی توسط نشر جمال به چاپ رسیده است.
کتاب جلد اول از مجموعه حیوانات در قرآن می باشد. قرآن کریم کتاب مقدس مسلمانان حاوی داستان های مهمی از انسان ها و احوال آنهاست. در این بین نام برخی از حیوانات نیز در قرآن آمده و گاهی نام بعضی از سوره ها از اسامی حیوانات می باشد. در این مجموعه نویسنده سعی داشته در کنار نثری روان و تصاویری زیبا داستان های قرآنی را که حیوانات در آن ها نقش دارند برای مخاطب کودک بازگو شود. هدف اصلی این مجموعه عبرت گرفتن و آشنا شدن با داستان های تاریخی و سرگذشت اقوام و گذشتگان، صرفنظر از محل زندگی و اختلاف زبان آن هاست. در این جلد بخشی از داستان قوم بنی اسرائیل و گوساله سامری آورده شده است. داستان از جایی آغاز می شود که در زمان حضرت موسی (ع)، اتفاق بدی در شهر افتاد و مرد تاجری کشته شد. بحث و جدل درباره ی این که چه کسی این مرد را کشته بالا گرفت. مردم شهر نزد حضرت موسی (ع) رفتند و از او خواستند که راهنمایی شان کند. حضرت موسی (ع) فرمودند خداوند امر کرده تا گوساله ای را قربانی کنید، سپس یکی از استخوان های گوساله را بر بدن مرده بزنید، او زنده خواهد شد و نام قاتلش را خواهد گفت. از آنجایی که قوم بنی اسرائیل مردمانی ایراد گیر بودند، از حضرت موسی (ع) خواستند تا مشخصات گوساله را به آن ها بگوید. حضرت موسی (ع) فرمود خداوند امر کرده تا گوساله ای زرد رنگ و زیبا که نه بزرگ و نه کوچک باشد. بچه دار نشده باشد. صاحبش هم از او کار نکشیده باشد و حتی یک لکه هم نباید در بدن این گاو زرد باشد، پیدا کنید. مردم بنی اسرائیل گفتند: وای چه سخت! ما این گاو را چگونه پیدا کنیم؟ موسی (ع) گفت: خودتان این طور خواستید. اگر به خاطر خدا گاوی را قربانی می کردید بهتر بود، اما شما لجبازی کردید. حالا بگردید تا آن گاو را پیدا کنید....
برشی از متن کتاب
در زمان حضرت موسی علیه السلام پسری با پدر و مادر فقیر خود زندگی می کرد. همه ی دارایی این خانواده، یک گاو زرد بود. پسر گاو را خیلی دوست داشت. از شیر گاو پنیر و کره و خامه درست می کردند. پسر هر روز وقتی که شیر گاو را می دوشیدند، گاو را به چراگاه می برد تا حسابی از علف و سبزه های تازه بخورد او از پدر و مادرش هم به خوبی مراقبت می کرد. مردم پسر قصه ی ما را به خاطر اخلاق و رفتار خوبش دوست داشتند. او به گاو خودش خوب می رسید. ازش کار اضافی نمی کشید. از او برای شخم زدن استفاده نمی کرد. مراقب گاو هم بود و همیشه آن را تمیز نگه می داشت. یک روز اتفاق بدی در شهر افتاد. مردی از قوم بنی اسرائیل به قتل رسیده بود و جسدش نزدیک خانه اش افتاده بود. مردم اطراف جسد جمع شدند. هر کس چیزی می گفت و خودشان حکم می دادند. یکی گفت: «فلانی این تاجر را کشته.» دیگری گفت: «نه، خودکشی کرده.» هرکسی حرفی می زد. داشت دعوای بزرگی اتفاق می افتا. تا این که چند نفر پیش حضرت موسی علیه السلام رفتند و گفتند که فلان تاجر کشته شده و به خاطر او مردم دارند به جان هم می افتند. حضرت موسی علیه السلام به آنان گفت: «خدا به شما فرمان می دهد که گاوی را قربانی کنید. یکی از استخوان های گاو را به جسد مرده بزنید. آن وقت مرده با دستور خدا زنده می شود و نام قاتل را می گوید.» از این دستور حضرت موسی علیه السلام آن ها تعجب کردند و گفتند: «اگر این حرف ها را به مردم بگوییم، به ما می خندند و مسخره مان می کنند.» حضرت موسی علیه السلام گفت: «نه کسی شما را مسخره نمی کند. این تنها راهی است که خدا دستور داده تا بین مردم دعوا و جنگ اتفاق نیفتد.» آن ها پیام حضرت موسی علیه السلام را به مردم دادند؛ اما مردم توجهی نکردند. دوباره بگومگو شد و با هم دعوا کردند. چند نفر باز پیش حضرت موسی علیه السلام رفتند. یکی از آن ها گفت: «ما نمی دانیم چه گاوی را انتخاب کنیم. تو باید رنگ و سن گاو را بگویی.» موسی علیه السلام آهی کشید و گفت: «فرقی نمی کند. اگر به خاطر خدا هر گاوی را سر می بریدید، بهتر بود. اما شما لجبازی می کنید. حالا که این طور می خواهید، خداوند به شما دستور می دهد که یک گاو زرد رنگ و زیبا پیدا کنید و سر ببرید. گاوی که نه بزرگ باشد و نه کوچک. بچه دار نشده باشد. صاحبش هم از او کار نکشیده باشد.حتی یک لکه هم نباید در بدن این گاو زرد باشد.» دیگری گفت: «وای چه سخت! ما این گاو را از کجا پیدا کنیم؟» موسی علیه السلام گفت: «خودتان این طور خواستید. بگردید تا پیدا کنید.»...
نویسنده
" علی باباجانی " شاعر و نویسنده کودک و نوجوان، در سال 1352 در روستایوفس اراک متولد شد. بعدها به همراه خانواده به شهر مقدس قم آمده و دوران نوجوانی و جوانیاش را در این شهر سپری کرده است. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی و سردبیر مجله سنجاقک است. از سال 1377 به صورت جدی فعالیت خود را در حوزه نویسندگی و شاعری آغاز کرد. در دوره کودکی، پدرش با اینکه سواد نداشت، همیشه برای او قصه و حکایت های قشنگی را تعریف می کرد. همچنین شرکت در جشنواره های دانش آموزی مدارس باعث شد که با استعداد نویسندگی اش بیشترآشنا شود، وبه طور تخصصی وارد این عرصه شود. از دیگر آثار او می توان به آنجا که دلم جا ماند، با اجازهیتمام شاعران (مجموع شعر نوجوان)،اوزون حسن،اتل متل یه بابا و تو را صدا میزنم اشاره کرد.
نویسنده: علی باباجانی تصویرگر: زهره طباطبایی انتشارات: جمال
نظرات کاربران درباره کتاب گاو طلایی (مجموعه حیوانات در قرآن 1)
دیدگاه کاربران