معرفی کتاب قنات مظهر روشنایی نوشته ی محمدرضا افضلی
این کتاب در قالب داستانی ساده و جذاب، کودکان و نوجوانان را با جزئیات طراحی و احداث قنات، که مظهر سخت کوشی و ابتکار گذشتگان می باشد، آشنا می کند. شخصیت اصلی قصه، کاوه پسر نوجوانی است که به همراه پدرش برای دیدن پدربزرگ و مادربزرگ به روستای شمس آباد می رود. کاوه برای تفریحاتی مانند شنا کردن در رودخانه، تماشای پرندگان، ماهیگیری، چیدن میوه از درخت و... از قبل برنامه ریزی کرده است و به همین دلیل دلش می خواهد زودتر به آن جا برسند.
برشی از متن کتاب
نزدیک نیم ساعت بود که از جاده اصلی خارج شده بودند. جیپ در جاده خاکی زوزه می کشید و جلو میرفت و گرد و خاک به هوا بلند میکرد. کاوه خسته شده بود و کم کم حوصله اش سر می رفت. به غروب آفتاب و تاریک شدن هوا چیزی نمانده بود. دهانش طعم خاک گرفته بود. مو های پدرش خاک آلود بود و حتی روی مژه هایش خاک نشسته بود. جیپ بین تپه ها بالا و پایین می رفت. کاوه پیش خودش فکر میکرد که مگر روستاهای خوش آب و هوا و سرسبز پیدا نمی شد که پدر بزرگ این بیابان خشک و بی آب و علف را برای زندگی کردن انتخاب کرده بود. تا چشم کار می کرد خاک و شن دیده می شد. البته گاهی تک درختی هم در دور دست به چشم میخورد. پدربزرگ را چند بار دیده بود و چهره ی مهربانش را خوب به یاد داشت.
(کتاب های سبز) نویسنده: محمدرضا افضلی تصویرگر: نوشین ناهیدی انتشارات: فنی ایران
نظرات کاربران درباره کتاب قنات مظهر روشنایی (کتاب های سبز)
دیدگاه کاربران