loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب قصه ی ما مثل شد 1 - به نشر

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب قصه ی ما مثل شد 1 نوشته ی محمد میرکیانی و تصویرگری محمد حسین صلواتیان توسط انتشارات به نشر به چاپ رسیده است.

این کتاب مجموعه ای از بیست و دو داستان کوتاه (آب و زمین، آشِ داغ، اسب و پارچه، پنده پرنده، پلو آستین، پهلوان ترسو، خربزه ی خان، خرمای فردا، خنده ی بادنجان، دَه شتر، دیو و دزد، شغال و طاووس، غذای خندان، غم جهان، فرمان حاکم، کوزه ی خیاط، گرگ و پنبه زن، ماهی و شاه، مَرد و کدو، موش و آهن، نان و چاه، هسته ی زردآلو) می باشد؛ آشِ داغ عنوان یکی از قصه های آمده در آن است که در رابطه با دو رفیق بسیار صمیمی می باشد. آنها گاه و بی گاه و به بهانه های مختلف یکدیگر را برای وعده ی شام و ناهار به منزل هم دعوت می کنند. روزی از روزها رفیق اول، آن دیگری را در خیابان می بیند و او را به صرف آش به منزل خود دعوت می کند. چند روزی می گذرد و مرد فرصت این را پیدا نمی کند که به خانه ی دوستش برود؛ از طرفی مشغله ی کاری و از سویی دیگر دندان درد مانع رفتن به این مهمانی می شدند. تا اینکه یک روز وقتی رفیق دوم از نزدیکی خانه ی دوستش می گذرد، تصمیم می گیرد همان روز برای صرف آش به آن جا برود. دوستش با خوشحالی به اسقبال او می رود و یک ظرف بسیار بزرگ آش برای ناهار آماده می کند. هنگامی که غذا حاضر می شود دو رفیق بر سر سفره می نشینند و محیایِ خوردن می شوند اما درست در همان لحظه که مرد دوم قاشق را به سمت دهانش می برد؛ دندان درد دوباره به سراغش می آید و از شدت درد در حیاط خانه شروع به دویدن می کند. مرد اول، که از همه جا بی خبر است رو به دوستش کرده و می گوید چرا صبر نکردی تا غذا کمی خنک شود تا این گونه دهانت نسوزد. به این ترتیب آشِ نخورده، دهان سوخته، حکایت حالِ او می شود.

قصه ی ما مثل شد، یک مجموعه ی چند جلدی شامل داستان های کوتاه است که خاستگاه برخی از آنها برگفته از زندگی بزرگان، آثار ادبی و بعضی هم قصه های عامیانه و شفاهی می باشد. هدف اصلی این مجموعه ریشه یابی انواع ضرب المثل هایی است که امروزه به کار گرفته می شود.

 


برشی از متن کتاب


روزی و روزگاری در شهری دو رفیق و دوست زندگی می کردند که همیشه در فکر و یاد همدیگر بودند. برای همین هر وقت که می شد به خانه ی هم می رفتند و غذایی می خوردند و گُل می گفتند و گُل می شنیدند. روزی رفیق اول، رفیق دوم را در کوچه دید و به او گفت: دوست دارم یک روز به خانه ی من بیایی و آش بخوری. رفیق دوم گفت: من به خانه ی تو آمده ام و غذا هم زیاد خرده ام. نمی خواهم به این زودی ها تو را به زحمت بیندازم. زحمتی نیست. خوشحال می شوم. باید بیایی و ببینی که من چه آشی برایت می پزم. رفیق دوم گفت: همین روزها می آیم. او این حرف را زد و این قول را داد؛ ولی هر بار که خواست برای خوردن آش به خانه ی دوستش برود کاری پیش آمد و نشد. یکی از روزها که از کنار خانه ی دوستش می گذشت، نگاهش به درِ خانه ی او افتاد و با خودش گفت: این چه کاری است که من می کنم؟ من تا کِی به این مرد قول امروز و فردا بدهم؟ نکند خیال کرده من آش دوست ندارم و برای این به خانه ی او نمی روم. نکند که فکر کند من دوست دارم غذای بهتری برای من آماده کند؟ این شد که رفیق دوم با خودش قرار گذاشت همان روز به خانه ی دوستش برود و آش بخورد و خیال خودش را آسوده کند. پس به او خبر داد که امروز ظهر برای خوردن آش به خانه ی تو می آیم. چند روزی بود که یکی از دندان های رفیق دوم درد می کرد. آن وقتی هم که می خواست به خانه ی دوستش برود کمی درد گرفت؛ ولی با خودش قرار گذاشت بعد از مهمانیِ آش پیش طبیب برود. ظهر شد. رفیق دوم خوشحال و خندان به خانه ی دوستش رفت و دَر زد. رفیق اول در را باز کرد و با دیدن او شادی ها کرد. بعد او را با احترام به اتاقی برد و بالا نشاند و سفره را هم پهن کرد و نان و پیاز را هم برایِ مهمان گذاشت. چیزی هم نگذشت که بویِ آش توی خانه پیچید. میزبان کاسه ی بزرگ آش را آورد و در سفره گذاشت. رفیق دوم تعجب کرد و پرسید: مگر به غیر از ما دو نفر کسی هم می خواهد از این آش بخورد؟ نه، فقط ما دو نفر هستیم؛ ولی این آش آن قدر خوش مزه است که هر چه بخوری، سیر نمی شوی... رفیق اول این را گفت و توی کاسه ی کوچک تری آش ریخت و آن را دو دستی پیش روی رفیق دوم گذاشت...  

فهرست


  • قصه ما مثل شد
  • آب و زمین
  • آشِ داغ
  • اَسب و پارچه
  • پندِ پرنده
  • پلو آستین
  • پهلوان ترسو
  • خربزه ی خان
  • خرمای فردا
  • خنده ی بادنجان
  • دَه شتر
  • دیو و دزد
  • شغال و طاووس
  • غذای خندان
  • غم جهان
  • فرمان حاکم
  • کوزه ی خیاط
  • گرگ و پنبه زن
  • ماهی و شاه
  • مَر و کَدو
  • موش و آهن
  • نان و چاه
  • هسته ی زردآلو
  • منابع


  • نویسنده: محمد میرکیانی
  • تصویرگر: محمد حسین صلواتیان
  • انتشارات: به نشر


محصولات مرتبط

درباره محمد میرکیانی نویسنده کتاب کتاب قصه ی ما مثل شد 1 - به نشر

محمد میرکیانی منتقد، پژوهشگر و نویسنده ایرانی‌تبار در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است. کتاب های محمد میرکیانی در حوزه کودک، با نگاه ویژه و نوآورانه به قصه‌های کهن ادبیات ایران به چاپ رسیده‌اند. مجموعه قصه ما مثل شد از آثار این نویسنده هستند. ...

نظرات کاربران درباره کتاب قصه ی ما مثل شد 1 - به نشر


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب قصه ی ما مثل شد 1 - به نشر" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل