کتاب ابن مشغله | نادر ابراهیمی

معرفی کتاب ابن مشغله اثر نادر ابراهیمی

این کتاب اولین جلد از زندگینامه‌ی "نادر ابراهیمی" نویسنده و کارگردان ایرانی می‌باشد که اولین بار در سال 1365 به چاپ رسید و پس از آن چندین بار تجدید چاپ شد. داستان "ابن مشغله" یا "ابوالمشاغل" از روزی شروع می‌شود که پدر "نادر ابراهیمی" به او می‌گوید: «می‌خواهیم آب حوض را بکشیم. آب حوضی، سه تومان می‌گیرد. تو همان سه تومان را می‌گیری بکشی؟»

"نادر" با اشتیاق فراوان قبول می کند و پس از آن در می یابد، طبیعتش این گونه است که هر شغل شرافتمندانه ای را بلافاصله می پذیرد. از این رو، کار او به جایی می رسد که از کار در چایخانه گرفته تا حسابداری حجره ی فرش فروشی و خلاصه همه ی شغل ها را امتحان می کند و "ابن مشغله" نام می گیرد.

این زندگی نامه در واقع روایت ساده ای از تلاش های "نادر ابراهیمی" می باشد که سعی دارد سربلند و با عزت زندگی کند و همواره به دنبال روزی حلال است. خط به خط نوشته های این کتاب، به قدری جذاب و دلنشین است که مخاطب تا انتهای داستان به دنبال آن کشیده می شود و در کنار قلم فوق العاده گیرای نویسنده، از ترسیم دقیق اتفاقات لذت می برد. "ابن مشغله" زندگی نامه ی منحصر به فردی می باشد که شیوه ی نگارش آن با بسیاری از آثار موجود در بازار کتاب، متفاوت است، از این رو پیشنهاد می کنیم مطالعه ی آن را از دست ندهید.

بخشی از کتاب ابن مشغله

ابن مشغله خط نسبتا خوبی دارد. آقایان، کارگران چاپخانه گواهی می ‌کنند، اما عیب این کار این است که توی چاپخانه، خط خوب را همیشه به دست حروفچین تازه کار می دهند تا بتواند به راحتی بخواند و بچیند. و خط بد ناخوانا را به دست حروفچین ماهر می دهند که واقعا به کارش مسلط است و می ‌تواند به مدد کشف و شهود، جمله ها را بخواند و بچیند. در نتیجه، من همیشه با خط خوبم خیلی بیشتر غلط کرده ام و اشتباه تا آدم هایی با خط بی ربط معیوب. و این خط خوب، اولین وسیله کسب من بود. برای آشنایان خطاطی می‌کردم و پول می‌گرفتم - مختصری.

یک بار، تازه پزشکی که نامش را هم فراموش کرده ‌ام از من خواست که برایش یک تابلوی دکتر بنویسم و 25 ریال هم بگیرم. نوشتم و بردم تا تحویل بدهم و 25 ریالم را بگیرم. دکتر، خط را نگاه کرد، کمی دور و مختصری نزدیک شد، گره بر ابرو ها انداخت و گفت: «کتر» ش کج است.  کمی عقب رفتم، کمی جلو آمدم و نتوانستم بفهمم کجای «کتر» ش کج است. اما او تحصیل کرده و باسواد بود و من کم و بیش بی ‌سواد.

ممکن نبود حرف مرا قبول کند. گفتم حالا فرض کنیم «کتر» ش کمی کج باشد به کجای قضیه برمی ‌خورد؟ تو دکتری، مواظب مریض هایت باش، چه کار به «کتر» کجش داری. اوقاتش تلخ شد و گفت به درد نمی ‌خورد. چانه زد و پنج ریال به خاطر کجی «کتر»  از دستمزدم را کم کرد.

این کجی «کتر»  که من بر وزن چطور تلفظش می کنم هرگز از خاطرم نمی رود. هنوز هم وقتی تابلو های شکیل این همه پزشک را به در و دیوار این شهر بیمار می بینم و به یاد آن «کتر»  کج می افتم، خنده ام می گیرد.

راستی چرا هیچ مریضی حق ندارد به پزشک بگوید نسخه ات مرا خوب نکرد، پولم را پس بده. یا نسخه ات فقط کمی حال مرا بهتر کرد، نصف پولم را پس بده. هیچ می دانید اگر روزی چنین چیزی رسم بشود، بدون تردید همه ی دکترها حتی بی استعدادترین های شان به فکر معالجه جدی مریض های شان می افتد یعنی قضیه طب و معالجه به کلی شکل دیگری پیدا می کند؟

پدرم نقاش بود و چند صباحی هم در مکتب استاد کمال الملک نقاشی کرده بود و از او چیزهایی آموخته بود بعد رفته بود یک دکان نقاشی باز کرده بود و همه کار هم می ‌کرد. از رنگ کردن شیروانی تا ساختن تابلوهای طبیعت بی جان. قرقاول آویخته، وسیع و چاقو و شله زرد.  یک روز یک سرجوخه سیبیل کلفت 45 ساله می آید توی دکان مرحوم ابوی و می‌گوید عکس مرا بکش می ‌خواهم بفرستم ننه ام که توی ده زندگی می‌کند تماشا کند و کیف کند که پسرش سرجوخه شده.

پدرم می‌گوید پانزده ریال خرج دارد. سرجوخه قبول می کند و دو سه ریالی بیعانه می دهد. پدرم طرحی از روی صورتش برمی دارد و می گوید برو سه روز دیگر بیا عکست را بگیر. سرجوخه می رود و سه روز بعد برمی‌گردد. پدرم با مداد تصویر سرجوخه را سایه روشن انداخته بود سرجوخه نگاهی به عکس می اندازد کمی دور و مختصری نزدیک می شود و بعد می‌گوید بارک الله نقاش بارک الله. عین خود من است. مو نمی زند.

صفحه 21

خرید کتاب ابن مشغله

کتاب ابن مشغله اثر نادر ابراهیمی از انتشارات روزبهان، به همراه سایر کتاب های رمان را از فروشگاه اینترنتی کتابانه خریداری نمایید.

فهرست

پیشگفتار

• فصل اول: ابن مشغله در جست و جوی نخستین راه های کسب درآمد

• فصل دوم: چگونه ابن مشغله یک شغل عوض کن حرفه یی از آب در می آید؟

• فصل سوم: ابن مشغله هم گاهی گرفتار بیکاری های طویل مدت می شود و خیلی غصه می خورد

• فصل چهارم: بن مشغله چند عنوان و لقب احترام انگیز و دهان پر کن به خود تقدیم می کند تا در جامعه سربلند باشد

• فصل پنجم: چگونه ابن مشغله صاحب اسم و رسم و یک باب دکات می شود و دوره های متناوب بیکاری به پایان می رسد.

• از مجموعه‌ی مردان کوچک
• نویسنده: نادر ابراهیمی
• انتشارات: روزبهان