محصولات مرتبط
دربارهی کتاب خسی در میقات اثر جلال آل احمد
کتاب خسی در میقات سفرنامهی حجِ نویسندهی مشهور ایرانی، "جلال آل احمد" میباشد. "جلال آل احمد" پس از برگشتن از سفر معنوی حج، به گفتهی خودش متوجه میشود «خسیست در میقات و نه کسی که به میعاد آمده». از این رو این کتاب سفرنامهای است که علاوه بر جنبهی زیارتی، زوایای مختلفی از این سفر اعجاب انگیز را برای مخاطب به تصویر میکشد.
او با تحلیل مسائل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاحتی، سفرنامه ای پر و پیمان می سازد و دنیایی را پیش چشم مخاطب ترسیم می کند که قبلاً آن را ندیده است. این سفرنامه از فرودگاه جده آغاز می شود و مسافرانی را معرفی می کند که در فرودگاه در پی آشنایی اولیه با یکدیگر هستند. مسافرانی که از قشرهای مختلف و با شخصیت های متفاوت دور هم جمع شده اند و هدفی خاص را دنبال می کنند.
همه ی آن ها قرار است دردسرها و کمبود امکانات سفر را در شرایطی یکسان، تحمل کنند تا به زیارت خانه ی خدا نائل شوند. "جلال آل احمد" از مشهورترین چهره های ادبی ایران است و در کتاب "خسی در میقات" با متنی روان و پرداختن دقیق به جزئیات، کتابی نگارش کرده که مخاطب از مطالعه ی آن سیر نخواهد شد.
بخشی از کتاب خسی در میقات
جناب سرگرد بازنشسته شهربانی حالش خوب نیست. کیسه ی یخ گذاشته ایم روی سرش و به زور خوابانده ایمش. گمان می کنم از آن هاست که به تنهایی خو می کنند و حالا وسط جمع دست و پایش را گم کرده و وضع این سفر طوری است که اگر بخواهی مبادی آداب باشی، بهت خیلی سخت می گذرد.
و این بابا، که تازه امروز کت کلفت زمستانه اش را از تنش درآورده ایم، گمان نمی کنم سفر را به آخر برساند. غیر از او، دایی خودمان است که فشار خونش رفته بالا. شده بیست. من که هنوز از این اعداد سر در نمی آورم اما برادرزاده اش که برادر جواد هم هست، عضو هیئت بهداری خودمان است. امروز آمده او را برده بهداری که بهش گفته اند: «آخر چرا آمده اید؟» و حالا سخت ناراحت است. غذا باب میلش نیست. نمی تواند راه برود. ما هم که نمیتوانیم مدام پا به پای او باشیم...
و الان توی اتاق زن ها حسابی دعوا است. فحش و فحش کاری. گویا خواهرم به آن پیرزن هم اتاق مان حالی کرده بود که چنین پارچه ای مناسب یک زائر خانه خدا نیست. و او رفته پارچه را به یکی دیگر از زن ها آب کند و آنها از هم همین ایراد را گرفته اند، و دست انداخته اند، و حالا بیا ببین چه قشقرقی است! از خواهرم خواستم برود پیرزن را بیاورد بیرون و دیگران را آرام کند. حمله دارمان هم آمد که: آ«خر خجالت بکشید حاجیه خانم ها» و به چنان فریادی، که گفتم الان جناب سرگردمان سرسام می گیرد.
دیگر اینکه جواد امروز دو تا از قالیچه هایش را به سیصد و هفتاد ریال سعودی فروخته. خوش و خوشحال می گوید صد و پنجاه تومنی نفع برده. قالیچههای خرسک دمپایی. حسابش را که می کنم می بینم انگار خودم یکی از فقیرترین این حضراتم. حقوق یک ماهم را پس انداز کرده ام؛ با حق البوق یکی دو تا از همین اباطیل، و راه افتاده ام. با چهار پنج هزار تومن سفر حج. خیلی ارزان است.
در این خانه وضع مان جوری است که انگار نه انگار که به سفر آمده ایم یا به سفر خاصی توی همین خانه که شباهت کامل دارد به عادی ترین مسافرخانه های خیابان ناصریه - منتها در بوشهر - الان یک اتاق هیئت داریم برای نماز و روضه خوانی و غیره... یک اتاق زنانه داریم برای دعوا و قال و مقال. و مدام. و یک مریض خانه هم. رفتم احوال سرگرد بازنشسته را بپرسم.
دیدم دو نفر دیگر هم، طرف دیگر اتاق، خوابیده اند. یکی شان اسهال گرفته. دیگری سرما خورده. به قول خواهرم گرماچا شده. از توی بساطم ویتامین سی پیدا کردم و برایش بردم. وقتی خوردش دادم گفت: به نظرم خودم هم دارم. و داشت. قرار شد تا شب دو تای دیگر بمکد تا حالش جا بیاید. و اصلا خود من هم حالم خوش نیست. سرم از ظهر تا به حال درد می کند. یعنی می شود میان جماعت تا آخر سفر تنها ماند؟ تا حالا که ما با اشرافیت خانوادگی مان آسوده بوده ایم.
صفحه 60
کتاب خسی در میقات به قلم جلال آل احمد توسط نشر جامه دران به چاپ رسیده است.
فهرست
جمعه 21 فروردین 1343
شنبه 22 فروردین 43
یکشنبه 23 فروردین 43
دوشنبه 24 فروردین
سه شنبه 25 فروردین 43
سه شنبه 25 فروردین
چهارشنبه 26 فروردین
پنجشنبه 27 فروردین
جمعه 28 فروردین
شنبه 29 فروردین
یک شنبه 30 فروردین
دوشنبه 31 فروردین
سه شنبه اول اردیبهشت 43 ( 9 ذی حج)
چهار شنبه دوم اردیبهشت 43 (عید قربان)
پنج شنبه 3 اردیبهشت 43
جمعه 4 اردیبهشت 43
شنبه 5 اردیبهشت 43
یکشنبه 6 اردیبهشت
دوشنبه 7 اردیبهشت
سه شنبه 8 اردیبهشت
چهارشنبه 9 اردیبهشت
پنج شنبه 10 اردیبهشت 1343
یک شنبه 13 اردیبهشت 1343
- نویسنده: جلال آل احمد
- انتشارات: جامه دران
نظرات کاربران درباره کتاب خسی در میقات | جلال آل احمد
دیدگاه کاربران