معرفی کتاب شعله طور اثر دکتر عبدالحسین زرین کوب
این اثر که درباره زندگی و اندیشههای حسین بن منصور حلاج معروف به منصور حلاج است؛ شامل هفت بخش میباشد. از آنجایی که منصور حلاج؛ شخصیتی است که به گفتهی نویسنده، یک قهرمان و یک قدیس و یک قربانی حقیقت است و تصویری که از او در اذهان دنیای بعد از او باقی است، در هالهای از قدس و عصمت یا در مه و دودی از تهمت و سوء تفاهم ناپیداست؛ به خاطر نبود اسناد موثق و واقعی است.
دکتر زرین کوب در مقدمه این اثر خواندنی، اذعان میدارد که مدارک و اسنادی که بر اساس آنها این نگاره را قلم زده، از حیث واقعیت، صحت و درستی، مورد تردید است و این اسناد یادداشتهای شخص نویسنده بوده که هیچ به یاد ندارد چه زمان و از چه منبع یا منابعی گرفته شده و به صورت اتفاقی لابلای ورق پارههای فراموش شدهای در کشوهای میز تحریرش یافته است. با این حال این اسناد اگر تصویر واقعی از احوال روحی یک قدیس و یک قهرمان مانند حلاج نباشد به هر حال سعی مجدانهای برای بازسازی عصر اوست.
همان طور که بیان شد، کتاب شامل هفت بخش است که در بخش اول آن داستان زندگی حلاج از کودکی و از زبان خود او بیان میشود. قلم زیبا و رسای نویسنده، این بخش را خواندنیتر نموده و اتفاقات مهم زندگی این شخصیت در این جا با جزئیات و تعابیر ادبی، خواننده را مجذوب خویش مینماید.
فصل دوم شامل نامههایی است که یکی از شاگردان وی به نام احمد بن فاتک به الزام شیخ و مولای خود -منصور حلاج- برای دوستی خیالی مینویسد و امید دارد؛ جمع آوری این نامهها، در هنگام ضرورت، حقیقت حالات و مقالات حلاج را به قرنها و نسلهای بعد منتقل نماید. همین نامههاست که مسیری جهت آشنایی با روحیات و اندیشههای منصور حلاج به ما میدهد. در ادامه، نحوهیقضاوت او در دادگاهی که پشت درهای بسته تشکیل شد و اخبارش توسط منشی محکمهای که حلاج در آن قضاوت شد؛ بیان میگردد.
سرانجامش دستور تازیانه، دار، کشتن و سوختن این شخصیت بود؛ که ابن فاتک روایت میکند. در فصل ششم، گفت و گوهایی که بین ابن فاتک و دوستی که نامهها را برای او ارسال میکرده؛ اتفاق میافتد و این دوست از اینکه حلاج را در سیمای ابن فاتک میبیند و وی را نمودی عینی از حلاج مییابد خرسند میشود. در این گفت و گوها بازهم از حلاج سخنها رانده میشود. تا اینجا اگرچه به اذعان نویسنده در اسناد مطالب تردید وجود دارد اما در فصل پایانی که گواهی تاریخ در مورد منصور حلاج است؛ اشاره شده و این مجموعه را مستند میکند.
فهرست
طومار حیرت بوته شعلهور سرریز الهام از پشت پرده حلاج بر سر دار جستجوی گمشده آخرین روایت روایات در متون شطحیات و روایات از اشعار حلاج کتابنامه
برشی از متن کتاب
من جویبار خُردی هستم که از سرچشمه و نَفَختُ فیه مِن روحی میجوشد و میپوید و در دریای انّا الیه راجِعون غرق و محو میشود. با همه خردی از همان سر چشمه که میجوشد از صخرههای وحشی میگذرد، از درههای تنگ و تاریک عبور میکند؛ در بستر ریگهای تفته فرو میغلتد و بیآنکه بداند کدام خط سیر را در پیش دارد به دریای بیپایان هستی، که در دور دستها برایش آغوش گشاده است؛ فرو میریزد و خودیِ جویبار را به خودیِ دریا تبدیل میکند. جویبار در پایان راه از خودی میرهد اما پیش از آنکه راه او به پایان آید؛ بارها مبدل میشود و در هر بدل که به سوی سرنوشت میپوید؛ چیز دیگری میشود و آنگاه که در دریا محو میگردد همه خودیها را در ساحل میشوید و آنچه در پایان راه به دریا میریزد؛ دریاست، جویبار نیست. خُردی او در بزرگی دریا محو میشود و آنجا که دریاست؛ هر چه هست بزرگی است. خُردی جویبار دیگر در آنجا گنجایی ندارد و هیچ کس آن را به اندیشه در نمیآورد.
نویسنده
دکتر عبدالحسین زرین کوب،در سال 1301ه.ش در بروجرد پا به عرصه گیتی نهاد. ایشان در سال 1327 لیسانس خود را از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران دریافت کرده و در سال 1334 موفق به اخذ درجه دکترا از همین دانشگاه گردید. از سال 1341 به بعد در دانشگاههای هند، پاکستان، آکسفورد، سوربن، پرینستون و... به تدریس پرداخت و در اواخر عمر گرانمایهاش، به مطالعه و تحقیق و تدریس مباحثی در عرفان، ادیان و تاریخ روی آورد. ایشان در تاریخ 24 شهریور 1378 دار فانی را وداع گفت.
(درباره زندگی و اندیشه حلاج) مولف: عبدالحسین زرین کوب انتشارات: سخن
نظرات کاربران درباره کتاب شعله طور - عبدالحسین زرین کوب
دیدگاه کاربران