loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب براندویی که عرق گیر خیس پوشیده - ابراهیم پور

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب براندویی که عرق‌گیر خیس پوشیده اثر حامد ابراهیم‌پور می‌باشد که توسط نشر فصل پنجم به چاپ رسیده است.

حامد ابراهیم‌پور، خالق آثاری چون «به هزار دلیل دوستت دارم»، «آلن دلون لاغر می‌شد و کتک می‌خورد» و «به احترام سی و پنج سال گریه نکردن» می‌باشد، در کتاب «براندویی که عرق‌گیر خیس پوشیده»، غزل‌هایی به سبک امروزی یا به تعبیر خودش «فرافرم» را سروده که در آن نگفته‌هایش در تمامی جنبه‌ها را پیش کشیده، چه اجتماعی، چه تاریخی؛ چه داستانی و چه فلسفی. یعنی دامنه پرداختن به موضوعات کتاب فراگیر است و کلی؛ وبه دنبال آن سلیقه‌های بیشتری از مخاطبان را پاسخ‌گوست. غزل‌های این مجموعه که تماماً شعر سپیدند و نهمین اثر ابراهیم‌پور است که به مرحله چاپ می‌رسد؛ سرشار از به کارگیری اِلمان‌های (مفاهیم، شخصیت عرق‌گیر خیس پوشیده»‌، «همین جای فیلم چاقو خوردی» و «کتک خوردن در باشگاه مشت‌زنی». ابراهیم‌پور را می‌توان شاعری آگاه و باسواد دانست که با به کارگیری چنین مفاهیمی در اشعارش عشق و مرگ را ستوده و از اندیشه‌های فیلسوفانی چون سارتر و کامو و پیش کشیدن کم و بیشی از اگزیستانسیالیسم در آن‌ها بهره برده است و محتوای معنایی شعرها را پربارتر نموده است. «غزل فرافرم» که مبدع و پیشنهاد دهنده‌اش خود همین شاعر است، گونه‌ای جدید از غزل‌سرایی است و با ویژگی‌های خاصش که بهره‌گیری از شگردهای سینمایی مانند تدوین موازی، فلش‌بک و فلش فوروارد و است؛ سروده می‌شود. او این شیوه را در کتاب «دروغ‌های مقدس» به کار گرفت و پس از موفقیت آن و کسب جایزه شعر قیصر امین‌پور، تلاش داشته تا در «براندویی که عرق‌گیر خیس پوشیده»، آن را پرورش دهد. این کتاب شامل دو دفتر می‌باشد؛ در دفتر اول سی و یک قطعه شعر و در دفتر دوم شش قطعه شعری گنجانده شده است.


فهرست


دفتر اول شاعر ترانه‌ای برای شاعر مرده پریچه سناریو کافه لاته پنگوئن معجزه در میلان حمام مرثیه‌ای برای یک بازیگر فیلم فارسی شعر شدن دو کوه خط کشیدن در دفتر روزنامه عشق- یک غار زیباترین غریق جهان ….. کتک خوردنی با شکوه با سرگیجه‌ای ابزورد کلاغ کروزوئه لطفاً مرا دل بستن سایه میان جنگ مردن نصیب تیر خوردن در بی‌نوا قسمتی از یک فیلم‌نامه کوتاه عاشقانه عشق- دو طهران فلسفیدن در مطب دکتر دفتر دوم - ما عاشقی کردیم و جان دادیم ترسیدن ترسیدن - دو راه‌های افتخار قسم به شعر تکرار

برشی از متن کتاب


شعر شدن: و رد پای زنی مرده روی صورت من که رد پای زنی مرده بوده قاعدتاً! زنی که فرق نمی‌کرد کرد یا گرجی زنی که فرق نمی‌کرد روس یا ارمن زنی که گیشایی ساده بود در اوزاکا زنی که کارگری ساده بود در لندن زنی که در خوابم گفته بود: شعر بگو… زنی که در گوشم گفته بود: داد بزن … زنی که بر سر من می‌وزید: هو هو هو… زنی که در تن می تپید: تن! تن! تن! هنوز تکلیفش با من و تو روشن نیست منی که در بیت اول است، این من نیست منی که در سر من شاعری بدون سر است که در سرش هیجان‌های شعر گفتن نیست منی که وزن ندارد، منی که گم شده است منی که مفتعلن فاعلن فعولن نیست منی که رفتارش مثل قبل بد شده است منی که مثل من دیگرش فروتن نیست منی که اخلاقش باز هم عوض شده است منی که سیگارش مثل قبل بهمن نیست! زنی که در سطر اول است، پنجره‌ای‌ست به سمت باغچه کوچکی که اصلاً نیست! زنی که در بیت اول است مطمئن است هویتش در این سطرها معین نیست زنی که می‌رقصد روی خودنویس زولا زنی که می‌میرد روی دست خط بوبن زنی که می‌رقصد روی عینک پینوشه زنی که می‌میرد گوشه کلاه پتن زنی که زخم «تیان آن من» است در بدنش زنی که می‌رقصد زیر تانک‌های پکن زنی که عاشق موسیقی است … می‌رقصد مرا گرفته به آغوش … در غروب وین زنی که مرز ندارد … زنی که چلچله است زنی که نعش مرا می‌برد به سمت وطن: . . دوباره آمده و زنگ خانه را زده است و چای می‌نوشد تا شروع شعر شدن   دو کوه: شبیه عشق دو تا جوجه یاکریم به هم شبیه عشق دو تا مرده از قدیم به هم شبیه ربط دو گنجشک روی سیم به برق شبیه ربط دو گنجشک روی سیم به هم شبیه حس دو تا کرم ناامید به بال شبیه حس دو پروانه یتیم به هم نشسته‌ایم و فقط فکر می‌کنیم به مرگ نشسته‌ایم و فقط فکر می‌کنیم به هم میان تنگ، ازین بیشتر نخواهد شد امیدهای دو تا ماهی عقیم به هم من و تو دود شدیم و به آسمان رفتیم شبیه آتش شلیک مستقیم به هم من و تو چاه شدیم و نمی‌رسیم به آب من و تو کوه شدیم و نمی‌رسیم به هم   خط کشیدن در دفتر روزنامه: سقوط یک جوجه داخل سس چیلی! شروع مردن در بیمه‌های تکمیلی سقوط بن‌لادن در گلوی اقیانوس! شروع پینوشه روی نقشه شیلی! دلیل ماندن در حبس‌های بی‌تعلیق دلیل مردن در مافیای سیسیلی به نقش موسیقی در شروع دلتنگی شروع ولگردی در سه ماه تعطیلی! کلافه بودن در جمع‌های بیý‌åãÏã غریبه بودن در پیک‌نیک فامیلی شروع رویایی مثل سینما رفتن شروع کابوسی مثل سال تحصیلی دلیل گریه در غصه‌های دستوری دلیل شادی در جشن‌های تحمیلی

شاعر: حامد ابراهیم پور انتشارات: فصل پنجم



نظرات کاربران درباره کتاب براندویی که عرق گیر خیس پوشیده - ابراهیم پور


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب براندویی که عرق گیر خیس پوشیده - ابراهیم پور" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل