loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب توطئه علیه فرمانده

5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره کتاب توطئه علیه فرمانده 

این کتاب داستان ماجراجویانه ی دختر و پسری را تعریف می کند که می خواهند پرده از راز یک دزدی غیر عادی بردارند. اسم آن ها ” تازیرات ” و ” سیردان ” است. تازیرات، دختری فوق العاده مهربان باهوشی ست که دوازده سال سن دارد و در میهمانسرای خانم ” آسپازیا ” کار می کند.

وضع زندگی آن ها خوب نیست و با اینکه پدرش در بندر کار می کند و مادرش هم آشپز است، او مجبور شده تا از همین سن کم کار کند و دوستش سیردان هم گاهی اوقات که کارش در اصطبل فیل تمام می شود، به کمک او می آید. سیردان باید هر روز به فیل های سپاه شهرشان، غذا دهد. تا آن ها را آماده ی نبرد با رومی ها کنند. اما حالا کارش تمام شده و به میهمانسرا آمده تا کمک دست تازیرات باشد چرا که سرباز های ” هانیبال ( رئیس سپاه ) همه آمده اند تا استراحت کنند و غذا و نوشیدنی بخورند.

” قادر ”، برادر سیردان هم جزو این سربازان است و با دوستانش آن قدر خوردند و نوشیدن که وقتی از مهمانسرا بیرون رفتند، سنگین شدند و دزدانی به آن ها حمله کردند و زره و شمشیر و همه لباس هایشان را دزدیدند. سیردان و تازیرات که این صحنه را دیدند به کمک آن ها رفتند و تازیرات از آن جایی که دید، دزدان با سکه های سربازان کاری نداشتند، به نظرش دزدی مشکوکی آمد...

 

 

برشی از متن کتاب توطئه علیه فرمانده

 

کوچه های کارتاژ در نیمه شب آوریل پر از جمعیت بود. از وقتی که فرمانده ی مشهور، هانیبال، ارتش قدرتمند خود را مقابل دروازه های شهر بندری گرد هم آورده بود، میهمان خانه ها و قهوه خانه ها جایی برای نشستن نداشتند. نزدیک به پنجاه هزار پیاده نظام و نه هزار سواره نظام همراه با سی و هفت فیل در اردوگاهی با حصار های چوبی محکم ساکن بودند.

این سوال که نقشه ی دشمن سر سخت روم چیست، مانند شعله های آتش همه جا را گرفته بود. همه می خواستند در این باره چیزی بشنود یا بیشتر بدانند. برای کسب خبر های تازه هیچ جا بهتر از آمپور نبود. این میهمانسرا نزدیک معبد آسکلپیوز، کنار بند قرار داشت. از قاچاقچی ها و بازیگران گرفته تا نجیب زادگان، شعبده باز ها، آکروبات باز ها، پیشگویان، ماهیگیر ها، سرباز ها، تاجران و صنعتگران آن جا رفت و آمد می کردند.

در میهمانسرای آمپور همیشه بخار غذا ها از روی میز ها بلند بود. نوشیدنی های مختلف در کوزه هایی کوچک ریخته می شد و بوی غلیظ ادویه جات، عسل شیرین و دریا و جلبک های دریایی به مشام می رسید. تازیات به پنجره ای تکیه داده بود و با افکاری به هم ریخته به مشعل هایی که روی دیوار بندر قرار داشت، به دقت نگاه می کرد. ساعت حدود ده بود و او برای چند لحظه دست از کار کشیده بود. مدت ها بود که دخترک دوازده ساله در این میهمانسرا کار می کرد. مادرش در آشپزخانه ی آمپور مشغول بود و پدرش در بندر، به صورت روز مزد کار می کرد.

چون هر دوی آن ها در آمد کمی داشتند، تازیرات مجبور بود با این سن کم کار کند و پول به دست بیاورد. تازیرات دستمزد خود را از آسپازیا، صاحب قهوه خانه که پشت صندوق می نشست، می گرفت. آسپازیا از هر لحاظ زن مرموزی بود. هیچ کس نمی دانست از کجا آمده و اهل کجاست. او با هوش و زیرک بود و همواره از اخبار روز آگاهی داست.

در ضمن، زنی بسیار زیبا و خود خواه بود که به جواهرات گران قیمت علاقه ی زیادی داشت. آن روز هم زنجیری طلا با نشانی که هلال ماه بر آن نقش بسته بود، بر گردن داشت. اغلب، لبخند مبهمی بر لب های آسپازیا نقش می بست که نمی شد چیزی از آن فهمید. صدای خشن آسپازیا در فضای آرام میهمان سرا طنین انداخت: ” تازیرات باز رفتی توی فکر و خیال؟ ” تازیرات به سرعت جواب داد: ” نه، ببخشید. ” آسپازیا با سر، میزی را نشان داد که گوشه ای قرار داشت و سربازی لاغر پست آن نشسته بود. قادر با دو سرباز دیگر که مانند او از گروه هانیبال بودند و از خوردن و آشامیدن سیر نمی شند، آن جا نشسته بود.

لباس فرمشان این بود: کت کوتاه، زره چرمی با نقوش فلزی بر روی آن، زانوبند برنزی و صندل هایی که کف ضخیمی داشت. تازیرات به طرف مرد ها دوید. قادر پرسید: ” پس نوشابه ی من چی شد؟ ” تازیرات جواب داد: ” همین الان می آورم. ” و به سرعت به سمت میز پیشخوان بزرگی دوید که جلوی آشپزخانه قرار داشت.

دوستش سیردان مشغول پر کردن کوزه های کوچک نوشابه از بشکه بود. تازیرات با خنده ای تمسخر آمیز گفت: ” برادر بزرگت باز هم تشنه اش شد. ” سیردان جواب داد: ” کلمه ی بزرگ را به احتمال زیاد برای مبالغه گفتی! اما این موضوع ربطی به جثه ی بدنی برادر من ندارد،

 

 

فهرست کتاب توطئه علیه فرمانده 


غافلگیری کشتی مرموز جمله ای که بسیار ووو در خیابان بادبان سازها نقشه ی اسرار آمیز مشتری ترسناک در تنگه ی گرگها مداخله بوو آخرین نیرنگ پاسخ پرسش ها

نویسنده: رنه هولر مترجم: طاهره السادات رضوی 

 


مشخصات

  • نویسنده رنه هولر
  • مترجم طاهره السادات رضوی
  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 1
  • سال انتشار 1403
  • تعداد صفحه 104
  • انتشارات پنجره
  • شابک : 9789642221806


نظرات کاربران درباره کتاب توطئه علیه فرمانده


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب توطئه علیه فرمانده" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل