کتاب درس‌های درست اندیشیدن

درباره‌ی کتاب درس‌ های درست اندیشیدن

موضوع کتاب درس‌ های درست اندیشیدن، اثر ادوارد دوبونو، ارائه‌ی اطلاعات در خصوص مهارت‌های تقویت قدرت تفکر است. عامه‌ی مردم، میان هوش و قدرت تفکر تفاوتی قائل نیستند و به انسانی که توانایی درست اندیشیدن و تجزیه و تحلیل مطالب را دارد، به همان دید نگاه می‌کنند که به انسان باهوش می‌نگرند. در حالی که چنین نیست و اساساً هوش، مقوله‌ای جدا از تفکر است. فکر وسیله‌ی تجزیه و تحلیل است، اما هوش ابزاری در اختیار آن است تا قدرت تحلیل را دو چندان کند.

در راستای ذکر تفاوت های فکر و هوش و کارکرد این دو در حل مسائل، کتاب درس های درست اندیشیدن توضیحات کامل و شاملی را ارائه داده و هم چنین تفاوت فرد متفکر با فرد باهوش را ذکر کرده است. نویسنده معتقد است هوش بالا در مورد حل مسائل پیچیده کاربرد دارد. در حالی که تفکر، همچون مهارتی است که با روش‌ها و ابزارهای متفاوت قابل تقویت است و روزانه می توان از آن استفاده های گوناگون داشت.

نویسنده سعی داشته تا کلیه این روش ها را در کتاب خود ارائه دهد و خواننده را به تحلیل بهتر مسائل و داشتن دیدی همه جانبه کمک کند. ضمن این که اصطلاحی به نام" دام هوش" را به کار برده است و آن را فریبی می داند که به ضرر افراد است و گاها مانع تفکر آنان می شود. کتاب از 11 فصل تشکیل شده که در هر فصل به بعد خاصی از تفکر اشاره و راه کارهای تقویت آن شرح داده شده است. راه کارهای مذکور در کتاب به زبانی ساده و قابل فهم بوده و کلیه افراد اعم از دانشجویان، روان شناسان و می توانند بهره ای مفید را از آن داشته باشند.

فهرست کتاب درس های درست اندیشیدن

• تفکر به عنوان یک مهارت
• م م ج
• گزینه ها
• ادراک و الگوها
• تفکر جانبی
• اطلاعات و تفکر
• سایر مردم
• عواطف و ارزش ها
• تصمیم گیری
• تفکر و عمل
• تفکر سنجیده
• خلاصه
• تشکیل باشگاه تفکر

بخشی از کتاب درس های درست اندیشیدن

هدف اصلی تفکر چیست؟ هدف اصلی تفکر، از میان بردن تفکر است. کار ذهن، فهمیدن امور گیج کننده و تردید آمیز است. کار ذهن تشخیص الگوهای مشابه در دنیای خارج از ذهن است. همین که ذهن این الگو را شناخت در آن راه می‌یابد و آن را پی می گیرد_ فکر کردن بیشتر در این باره لزومی ندارد. این کار ذهن شبیه رانندگی است. به محض رسیدن به مسیر آشنا، بدون توجه به نقشه، استفاده از جهت نما، پرسیدن مسیر یا حتی خواندن علایم راهنمایی می توانید به مسیر خود ادامه دهید.

از نظری، تفکر ما، ادامه ی جستجوی مسیرهای آشناست که فکر کردن درباره ی آن ها لازم نیست. اما، این الگوها چگونه شکل می گیرند و ذهن چگونه از آن ها استفاده می کند؟ این امر چگونه بر تفکر ما تاثیر می گذارد و در این باره چه باید کرد؟ برای پی بردن به تفکر، به دانستن چیزی درباره چگونگی کارکرد ذهن به عنوان یک دستگاه پردازشگر اطلاعات نیاز داریم. این همان چیزی است که می خواهم در این بخش از کتاب بدان بپردازم. این بخش، بخش« آگاهی» است. «م م ج» و« گ م الف» ابزاری بودند که می توانستیم آن ها را به کار گیریم و استفاده کنیم. امیدوارم در این بخش، برخی از ابعاد چگونگی کارکرد مغز را توضیح دهم. چنین آگاهی، بخش مهمی از مهارت کلی تفکر است.

ادراک: در کتابم به نام« ساز و کار ذهن» داستان زیر را نقل کردم: در اولین روز ورودم به آکسفورد، به یک مهمانی در لندن رفتم. درهای دانشکده در نیمه شب بسته بود و می دانستم که دیر وقت باز خواهم گشت. از این رو، از کارگر پیری سوال کردم چگونه می توانم با بالا رفتن از در و دیوار، وارد دانشکده شوم. او گفت که این کار کاملا آسان است. از دیوار اول و دوم برو بالا و بعد از بالای پارکینگ دوچرخه ها بپر پایین. در حدود ساعت سه بامداد بازگشتم و از روی اولین دیوار که در حدود پنج متر ارتفاع داشت به آن طرف دیوار پریدم و به راه افتادم تا به دومین دیوار رسیدم که بلندی آن به همان اندازه بود. از روی دیوار دوم خودم را بالا کشیدم و به آن سوی دیوار پایین پریدم.

این کار کاملا تا روشن شدن هوا از من وقت گرفت، بعد متوجه شدم که باز هم روی چمن دانشکده هستم. همان طور که در تصویر نشان داده شده است، من از طول و عرض گوشه ای، بالا رفته بودم. دوباره همان کارها را از سر گرفتم. این بار در جستجوی دیوار، دقیق تر شدم. دری آهنی را پیدا کردم که جا پای راحت تری داشت. بالای در رفتم، در به آرامی چرخید و باز شد. این در اصلا بسته نبود. من این موضوع را آخر سر فهمیدم.

خرید کتاب درس های درست اندیشیدن

کتاب درس های درست اندیشیدن نوشته ی ادوارد دوبونو، با ترجمه ی ملک دخت قاسمی نیک منش در نشر اختران به چاپ رسیده است.