loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب اتاق در بسته (ماجراهای شرلوک هلمز 4)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب اتاق در بسته چهارمین جلد از مجموعه ی ماجراهای شرلوک هلمز نوشته ی آرتور کانن ئویل و ترجمه ی سید حبیب الله لزگی توسط نشر ذکر به چاپ رسیده است.

در این داستان شرلوک هلمز به شرح حوادثی پرداخته می شود که برای دختر جوانی به نام ویولت هانتر روی می دهد. ویولت به عنوان پرستار سال ها در خانواده ی یک کلنل به کار مراقبت از فرزندان او مشغول بوده است، تا این که کلنل و خانواده اش به کشور دیگری نقل مکان می کنند و به این ترتیب ویولت شغل خود را از دست داده و برای پیدا کردن شغلی دیگر در روزنامه آگهی می دهد. پس از مدتی مردی با نام جفرو روکاستل به همراه همسر دومش به ویولت پیشنهاد می دهند که به عنوان پرستار در خانه ی آن ها کار کند، آن ها حاضرند به عنوان دستمزد، سالیانه مبلغ 300 پوند به او بدهند. این مقدار دستمزد تقریبا ده برابر درآمد سالیانه ویولت است و البته آقای روکاستل حاضر است مقداری از این مبلغ را در ابتدا به او پرداخت کند، تنها به این شرط که ویولت موهایش را کوتاه کند و لباس هایی را به تن کند که خانم روکاستل به او می  دهد. این پیشنهاد وسوسه انگیز است و از طرفی ویولت را می ترساند، چون خانواده ی روکاستل می توانند با مبلغی بسیار پایین تر از 300 پوند نیز پرستاری پیدا کنند. ویولت به دفتر کارآگاه مشهور شرلوک هلمز می آید و شرح تمام اتفاقاتی که برایش روی داده را می دهد و از آقای هلمز می خواهد در مقام یک مشاور او را راهنمایی کند که آیا این شغل را بپذیرد یا خیر؟ در نهایت ویولت به پیشنهاد شرلوک هلمز پا به خانه ی روکاستل ها در همپشایر می گذارد، اما پس از دو هفته تلگرافی از ویولت به کارآگاه هلمز می رسد که در آن ویولت درخواست دارد تا آقای هلمز را در هتلی در وینچستر ملاقات کند و درباره ی اتفاقاتی که در این مدت در خانه ی جدید برایش روی داده و او را به شدت گیج کرده است صحبت کند و .... .

شرلوک هلمز که بزرگترین شخصیت کارآگاهی در ادبیات انگلستان است توسط نویسنده ای که شغل اصلی اش چشم پزشکی بود به رشته ی تحریر در آمد. آرتور کانن دویل شخصیت شرلوک هلمز را از یک جراح به نام جوزف بل الهام گرفته است. جوزف بل با دیدن ظاهر مردم می توانست از شخصیت درونی آن ها آگاه شود. در داستان های شرلوک هلمز او به همراه دوست و همکار صمیمی اش دکتر واتسون، پزشک بازنشسته ی ارتش، پرده از رازهای موجود در پرونده ها برمی دارند. مجموعه ی شرلوک هلمز از 36 جلد تشکیل شده که به صورت مجزا و همچنین در 4 کتاب که هر یک از 9 داستان تشکیل شده اند نیز به چاپ رسیده است. این مجموعه توسط کتابنامه ی آموزش و پرورش به عنوان اثری مناسب معرفی شده است.


برشی از متن کتاب


صبح سردی بود. دکتر واتسون و دوستش شرلوک هلمز روی صندلی های راحتی کنار آتش گرم شومینه نشسته بودند. تازه صبحانه خورده بودند. هلمز در سکوت مشغول پیپ کشیدن بود و افکار زیادی از مغزش می گذشت. دکتر واتسون مدت کوتاهی به هلمز نگاه کرد. هلمز به طرف او برگشت و گفت: «بیا نگاهی به این بینداز.» و تلگرافی را به او داد. روی تلگراف نوشته شده بود: «مشتاقانه منتظر ملاقات و مشورت با شما هستم. صبح ساعت 10:30 خواهم آمد. ارادتمند. ویولت هانتر.» وقتی ساعت 10:30 را نشان داد، زنگ خانه به صدا درآمد. پیشخدمت در را باز کرد و بانوی جوانی وارد شد که لباس ساده و مرتبی پوشیده بود. هلمز از او خواست مقابل آتش بنشیند. زن گفت: «آقای هلمز، من برای مشورت و راهنمایی پیش شما آمده ام. داستان عجیبی برای گفتن دارم.» هلمز گفت: «لطفا ادامه بدهید.» زن گلویش را صاف کرد و گفت: «کار من نگهداری و مراقبت از بچه هاست. در پنج سال گذشته برای خانواده ی یک کلنل کار می کردم. یک ماه قبل کلنل به کشور دیگری منتقل شد و خانواده اش را هم با خود برد. بعد از رفتن آنها بیکار شدم. برای پیدا کردن کار به روزنامه ای آگهی دادم. اما هیچ نتیجه ای نگرفتم. بعد به یک دفتر کاریابی مراجعه کردم. هر هفته به آن جا می رفتم ببینم کار پیدا کردهاند یا نه؟ مدیر آن موسسه دوشیزه استوفر است.» «وقتی هفته قبل مراجعه کردم، دوشیزه استوفر از من خواست به دفترش بروم. وارد دفتر که شدم، مردی را در آن جا دیدم . مردی قد بلند، چاق و عینکی. تامرا دید از جا پرید و به دوشیزه استوفر گفت: «این همان شخصی است که دنبالش می گردم.» بعد شادی دست هایش را به هم مالید و نشست. از من پرسید: «شما دنبال کار می گردید؟» جواب دادم: «بله.» مرد گفت: «اسم من جفرو روکاستل است. درآمد شما در شغل قبلی چقدر بود؟» گفتم: «چهار پوند در ماه.» مرد سرش را تکان داد و گفت: «تأسف بار است. خیلی هم تأسف بار است. خانم هانتر من سالی 300 پوند به شما حقوق می دهم. نظرتان چیست؟» از شنیدن آن مبلغ شوکه شدم. تقریبا ده برابر حقوق قبلی ام بود. مرد چند اسکناس توی دستم گذاشت و گفت: «فعلا این مبلغ را به عنوان پیش پرداخت داشته باشید.» «من از آقای جفرو پرسیدم کجا زندگی می کند و او گفت: «در همپشایر.» پرسیدم: «چه کاری باید انجام بدهم؟» گفت: «باید از پسرم مواظبت کنی.» گفتم: «کار دیگری نمی خواهید؟» جواب داد: «نه دوشیزه هانتر. فقط گاهی باید لباس مخصوصی را که ما به تو می دهیم بپوشی. این خواسته همسر من است.» من گفتم: «اشکالی ندارد.» بعد او گفت: «باید موهای سرت را هم کوتاه کنی.» از شنیدن این حرف شگفت زده شدم. آقای هلمز، موهای من بلند و زیباست. گفتم: «نه موهایم را کوتاه نمی کنم.» در همین موقع آقای جفرو از جایش بلند شد و به دوشیزه استوفر گفت: «پس باید دنبال کس دیگری بگردیم.» دوشیزه استوفر مرا از اتاق بیرون برد و سرزنش کرد که چرا این کار را قبول نکرده ام.» ...

(کتاب های قاصدک) نویسنده: آرتور کانن دویل مترجم: سید حبیب الله لزگی انتشارات: ذکر  



درباره آرتور کانن دویل نویسنده کتاب کتاب اتاق در بسته (ماجراهای شرلوک هلمز 4)

«آرتور کانن دویل» نویسنده و پزشک اسکاتلندی است که شهرت او بیشتر به سبب خلق شخصیت زنده و ماندگار «کارآگاه شرلوک هلمز» در داستان‌های انگلیسی می‌باشد. آرتور کانن دویل بیش از 60 داستان معمایی با شخصیت کارآگاه بسیار محبوب شرلوک هلمز و دستیار وفادارش واتسون نوشته است. ...

نظرات کاربران درباره کتاب اتاق در بسته (ماجراهای شرلوک هلمز 4)


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب اتاق در بسته (ماجراهای شرلوک هلمز 4)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل