loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
385,000 تومان
افزودن به سبد خرید

کتاب بچه های خاصِ خانه ی خانم پریگرین

5 / 2
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
385,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

درباره ی کتاب بچه های خاصِ خانه ی خانم پریگرین

” آبراهام پورتمَن ” پیرمردی عجیب و غریب است که که تاکنون در چند جنگ شرکت کرده است و درباره ی طبیعت، سلاح های جنگی و هر چیزی که فکراش را بکنید اطلاعات دارد. او به جز زبان مادری اش، انگلیسی، به سه زبان دیگر مسلط است و می تواند هزاران هزارن داستان وهم انگیز از تجربیات زندگی اش برای نوه اش ” جیکوب ” تعریف کند. جیکوب پسری 6 ساله است و برای چنین پسری زندگی مثل پدر بزرگ، هیجان انگیزترین تجربه زندگی در دنیاست. او همیشه آرزو می کند تا روزی بزرگ شده و مانند پدربزرگش یک کاشف و یا جهان گرد شود.

جیکوب و آبراهام همیشه کنار هم هستند و در جهان ذهن خود با همدیگر مشغول انجام بازی های خیالی می شوند و جای جای نقشه ی کره زمین را با هم می گردد. آبراهام همیشه برای جیکوب قصه تعریف می کند و جیکوب را به دنیایی دیگر می برد. اما قشنگ ترین قصه برای جیکوب، قصه ای حقیقی مربوط به کودکیِ پدر بزرگ است که بعد از متولد شدنش در لهستان، در سن 12 سالگی به دلیل فرار از هیولاها به یک پانسون در شهر ولز بریتانیا فرستاده شد. در زمان کودکی آبراهام جنگ جهانی برپا بود و جیکوب 6 ساله این را نمی دانست و با بزرگ تر شدنش با خود فکر کرد شاید منظور پدر بزرگ از هیولا همان سربازهای ستیز جو بوده اند.

پدربزرگ تعریف می کرد که به خانه ای افسونی فرستاده شده بود که برای حفاظت از گزند هیولا ها برای کودکان ساخته شده بود و در جزیره ای خالی از سکنه قرار داشت که نه کسی می مرد و نه بیمار می شد و همه کودکان آنجا تحت حفاظت شاهینی که پیپ می کشید زندگی می کردند. جیکوب با این داستان بزرگ می شد و هر ساله برایش سوال پیش می آمد که چرا باید عده ای از کودکان جدا از بقیه و در جزیره ای متروک زندگی کنند که پدر بزرگ پاسخ می داد که: من و آن کودکان خاص بودیم و با بقیه فرق داشتیم. دختری بود که می توانست پرواز کند. پسری بود که در شکمش زنبورهایی زندگی می کردند و خواهر برادری که می توانستند روی دستانشان تخته سنگ های عظیمی را بلند کنند و...

آبراهام برای تمامی این گفته هایش سند داشت و با عکس هایی از هر کودک که به جیکوب نشان می داد مهره صداقت در حرف هایش را پر رنگ تر می کرد. ولی با این حال جیکوب باورش نمی شد. تا اینکه کم کم به سن 15 سالگی رسید و پدر بزرگ هم پیر و پیر تر شد. جیکوب به خاطر شغل خانوادگی ای که داشتند مجبور بود در خدمات فروش انواع داروها کار کنند و شدیداً هم از کارش بیزار بود و هر کاری می کرد تا اخراج شود ولی چون پسر رئیس این خدمات بود، این هدفش غیر قابل دست رسی به حساب می آمد.


بخشی از کتاب بچه های خاصِ خانه ی خانم پریگرین

ممکن نبود تصادفی در کار باشد. به عبارت دیگر، عکس هایی که پدر بزرگم نشانم داده بود_ و قسم می خورد که مال بچه هایی بود که در همین خانه با آن ها آشنا شده بود_ واقعا مربوط به همین خانه بود. حال آیا معنایش این بود که به رغم تردید من به عنوان پسر بچه ای هشت ساله، این عکس ها واقعی بودند؟ اینکه هر کدام از آنها به معنای واقعی کلمه واقعیت داشته باشند، معقول نبود. با وجود این، همان طور که در هوای تاریک و روشن و پر گرد و غبار آن خانه ی متروک ایستاده بودم، خانه ای که انگار خانه ی ارواح بود، با خودم فکر کردم، شاید...

ناگهان صدای بلند سقوط چیزی در طبقه ی بالای خانه به گوشم خورد و چنان جا خوردم که همه ی عکس ها از دستم لغزید و فرو ریخت. به خودم گفتم که فقط خانه است که جا به جا می شود یا فرو می ریزد! همین که خم شدم تا عکس ها را دوباره جمع کنم، صدای ریزش باز بلند شد و در یک آن همان کورسوی نوری که از سقف می تابید ناپدید شد و خودم را در دل ظلمتی قیرگون دیدم.

اول صدای پا و بعد گفت و گو شنیدم. سعی کردم بفهمم چه می کویند، ولی نشد. جرأت تکان خوردن نداشتم. از ترس اینکه با کوچک ترین حرکتم، آواری از نخاله روی سرم بریزد. می دانستم که ترسم معقول نیست_ احتمالاً همان دو تا جوان رپ خوان بودند که می خواستند یک شوخی بی مزه ی دیگر با من بکنند_ ولی قلبم با سرعت 150 کیلومتر در ساعت می زد و نوعی غریزه ی حیوانی هشدار می داد که صدایم در نیاید.

پاهایم کم کم کرخت می شد. با کمال آرامی و بی صدا وزنم را روی پای دیگرم انداختم تا خون دوباره در آن جاری شود. خرده ریزی از کپه ی واریزه ها جدا شد و قلقل زنان دور شد و صدایی عظیم در آن سکوت ایجاد کرد. صداها ساکت شدند. تخته ای درست بالای سرم قژقژ صدا داد و بارانی مختصر از گچ و خاک بر سرم بارید. هر که آن بالا بود، دقیقاً خبر داشت کجایم. نفسم را حبس کردم.

کتاب بچه های خاصِ خانه ی خانم پریگرین نوشته ی رنسام ریگز با ترجمه ی پیمان اسماعیلیان توسط نشر پیدایش به چاپ رسیده است.

 

 

  • نویسنده: رنسام ریگز
  • مترجم: پیمان اسماعیلیان
  • انتشارات: پیدایش

 

 



درباره رنسام ریگز نویسنده کتاب کتاب بچه های خاصِ خانه ی خانم پریگرین

رنسام ریگز، نویسنده و فیلم‌ساز آمریکایی، با خلق دنیایی مملو از موجودات عجیب و غریب و رویدادهای ماورایی، جایگاه ویژه‌ای در ادبیات فانتزی پیدا کرده است. مشهورترین اثر او، مجموعه کتاب‌های "خانه دوشیزه پرگرین برای بچه‌های عجیب" است که با تلفیق تصاویر قدیمی و داستان‌نویسی جذاب، خوانندگان را به دنیایی اسرارآمیز می‌برد.

نظرات کاربران درباره کتاب بچه های خاصِ خانه ی خانم پریگرین


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب بچه های خاصِ خانه ی خانم پریگرین" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل