loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب آن روزها (ریاضی)

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره کتاب آن روز‌ها (ریاضی)

دوران دبستان و کودکی روزهایی پر از خاطره، پرجنب و جوش و شیرینی را برایمان رقم زده‌اند که بعد از گذشت سالیان سال هنوز هم با ما و در قلب‌هایمان زنده هستند. معلم‌های دلسوزمان که باوجود سخت‌گیری‌ها و تکلیف‌هایشان عشقی بی‌اندازه، محبتی بی‌ریا و درس‌های زیادی برای زندگی در قلب‌هایمان گنجاندند. درس و مشق‌ها و تنبیه‌ها که مارا بزرگ‌تر می‌کردند، شیطنت‌های راه برگشت از مدرسه و نگرانی‌ها و پشتیبانی‌های بی‌وقفه پدرها و مادرهایمان، دوستانی که همراه ما در بازی‌ها و تنبیه‌هایمان بودند و حیاط مدرسه‌ای که شاهد همۀ بازی‌ها و دویدن‌ها و هله‌هوله خوردن‌هایمان بود، حیاطی که روزهای زیادی مارا با غم‌ها و شادی‌هایمان در آغوش بزرگ خود می‌گرفت.

هرعکس، کتاب و وسیله‌ای از آن دوران، یاد و ‌خاطره‌های شیرین کودکی‌هایمان برا برایمان تداعی می‌کند. کتاب حاضر یکی از همان یادگاری هاییست که مارا شاید برای چند ساعت به همان دوران بازگرداند و باری دیگر سر کلاسی بنشاند که سالهای دور، کودکی به حرف‌ها و درس‌های شیرین معلمش گوش می‌داده است. کتاب ریاضی دوره دبستان ما را به روزهای اول قدم گذاشتنمان در مدرسه بازمی‌گرداند.

این کتاب علاوه بر گزیده‌ای از متن و مسئله‌های ریاضی کتاب‌های ریاضی اول تا پنجم دبستان، بخش‌هایی بین متن کتاب را به معرفی و یادآوری بازی‌ها و شیطنت‌های دورۀ کودکی‌مان اختصاص داده است که همه ما با آن‌ها روزهای مدرسه‌مان را گذرانده بودیم. این کتاب از سری مجموعه کتاب‌های «آن روز‌ها» می‌باشد که درس‌های دیگری همچون «تعلیمات دینی»، «تعلیمات اجتماعی»، «علوم تجربی» و غیره را شامل می‌شود.

برشی از متن کتاب آن روزها

به بچه‌های که خبرچینی وقایع کلاس را می‌کردند آنتن می‌گفتیم. خرمگس گاهی اوقات خرمگس یا زنبوری وسط درس در کلاس پیدا می‌شد معلم و بچه‌ها درس را رها می‌کردند و همگی بر علیه خرمگس یا زنبور می‌شدند یکی در را باز می‌کرد یکی پنجره را یکی با کتاب کیش می‌کرد و... خانم الان نیش می‌زنه!  

شعرهای هیجان خاله بزغاله سلام سلام خاله بزغاله علیک‌سلام خاله بزغاله بچه داری خاله بزغاله نه که ندارم خاله بزغاله پس اینا چی‌ان خاله بزغاله برگ بیدن خاله بزغاله یکیشو می‌خوام خاله بزغاله کدوم و می‌خوای خاله بزغاله این و می‌خوام خاله بزغاله     گرگم و گله می‌برم چوپون دارم نمی‌ذارم دندون من تیز تره دنبه‌ی من لذیذتره خونه خاله کدوم وره از این وره و از اون وره   شغل از هرکس می‌پرسیدی: دوست داری چیکاره بشی همه می‌خواستند دکتر یا مهندس یا خلبان بشوند!  

حسرت وقتی که قسمت می‌شد برویم از دفتر گچ بیاریم قبل از دفتر، باید سری به حیاط مدرسه می‌زدیم که ببینیم کی‌ها ورزش دارند و حسرتشان را بخوریم! مجسمانه دور هم می‌نشستیم و باهم می‌خواندیم مو مو مجسمانه! بعد عین مجسمه بی‌حرکت می‌شدیم هرکس خنده‌اش می‌گرفت می‌سوخت موقع مجسمه شدن برای خنداندن دیگران خودمان را شبیه همه چیز می‌کردیم!


درباره داود محمدی‌فرد نویسنده کتاب کتاب آن روزها (ریاضی)


نظرات کاربران درباره کتاب آن روزها (ریاضی)


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب آن روزها (ریاضی)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل