معرفی کتاب کلیدهای کمک به کودک برای برخورد با مرگ عزیزان
مرگ اطرافیان و عزیزیان گاه تاثیرات بسیار مخرب روحی و روانی، در کودکان و نوجوانان ایجاد می کند. نویسنده کتاب در برخورد با خانواده های عزادار با این مسئله روبه رو شده است که والدین و اطرافیان که خود اندوهگین و متاثر هستند در بیشتر مواقع از کودکان غافل می شوند و فراموش می کنند که کودکان نیز نیاز به هم دردی دارند و از آنجایی که ذهنیت درستی نسبت به مرگ ندارند سوالات بسیاری در ذهن آن ها شکل می گیرد.
لازم است تا والدین و اطرافیان کودک داغ دیده به درستی و با توجه به سن و سال کودک، باورهای دینی و اعتقادی و ذهنیت او به تمام سوالاتش پاسخ دهند. گاهی اوقات اطرافیان از ترس آسیب های روانی یا ناراحت شدن کودکان از پاسخ دادن به سوالات کودک پرهیز می کنند و یا او را از واقعه ی مرگ دور نگه می دارند. والدین غافل از این مسئله هستند که تاثیر یک گفتگوی ساده و در عین صداقت و صمیمیت با کودک درباره ی مرگ به مراتب بهتر از دور نگه داشتن او از این بخش از زندگی است.
در این کتاب والدین و دیگر اطرافیان کودک می آموزند که چگونه با یک کودک که به طرق مختلف با مرگ یکی از اطرافیان مواجه شده است، برخورد کنند و او را آماده پذیرش مرگ، انجام مراسم سوگواری و کنار آمدن با این مسئله کنند و به سوالات او پاسخ درستی دهند.
برشی از متن کتاب کلیدهای کمک به کودک برای برخورد با مرگ عزیزان
مرگ نوزادان در میان گذاشتن واقعه با فرزندان دیگر خانواده و کمک کردن به آنها باربارا الیوت، پرستاری که دو پسر دو قلویش را درست یک هفته بعد از تولد شان از دست داد، در مقالهای در نشریه پزشک اطفال نوشته است که در میان گذاشتن موضوع مرگ دوقلوها با دو فرزند دو و چهار ساله اش برای او و همسرش بسیار سخت و دشوار بود. فرزند دو ساله مرتب تکرار می کرد: «نی نی ها بیرون آمدن، نی نی ها مردن، دیگه نی نی نداریم.»
فرزند چهار ساله ناراحتی ما را درک می کرد و می دانست که بچه ها هرگز برنمی گردند. خانم الیوت می گوید پس از چند روز سخت و ناگوار، فرزند چهار سال دوباره به مهدکودک رفت و ظاهراً اوضاع بهتر شد. با این حال هنوز نگهداری و مراقبت از کودکان برای باربارا دشوار بود: «من آنقدر غرق در احساسات خودم بودم که متوجه نمی شدم آنها چقدر به من نیاز دارند. نمیتوانستم آنها را تحمل کنم. بعد کودک دو ساله ام دچار سرماخوردگی شد.
وقتی تب او شدید شد، با خودم فکر کردم که اگر این هم بمیرد چه خواهد شد؟ آن زمان متوجه شدم که چقدر او به من نیاز دارد و چقدر خود من نیاز دارم که او را دوست داشته باشم. یک دفعه تکان خوردم. اما احساس میکردم که نمی توانم از آنها حمایت کنم که شادی را در آنها بیابم.» «دیگر نمیتوانم عشق به فرزند و کسی را دوست داشته باشم. دیگر نمیتوانم چیزی به کسی ببخشم.» این احساسی که مدتی با والدینی که نوزاد خود را از دست میدهند همراه خواهد بود.
صبوری با کودکان خردسالی که تنش های موجود در خانه را درک میکنند و در رفتار خود نشان میدهند، بسیار دشوار است. کمک به فرزندان خانواده برای روبرو شدن با مرگ خواهر یا برادر نوزاد خود؛ مشکل ترین بخش سازگاری است. ادنا فورمن روانشناسی از کلیولند که حدود سی سال با کودکان داغدار کار کرده است، می گوید: «چرا این کار تا این اندازه مشکل است؟ یکی از دلایل آن این است که احساسات کودکان دربارۀ نوزاد با احساس بزرگسالان بسیار متفاوت است.
این نوزاد برای کودکان به ویژه خردسالان، یک تازه وارد عزیز و خواستنی به حساب نمیآید، بلکه رقیبی است که بدون آن به راحتی میتوانند زندگی را به شادی و خوشی سرکنند.» فورمن اضافه میکند که ممکن است کودک به بپرسد: «مامان ممکنه این اتفاق برای من و تو هم بیفته؟» یا «مامان تقصیر تو بود که نی نی مرد یا من؟» پاسخ به این سوال ها برای والدین دشوار است.
(کتابهای دانه) (کلیدهای تربیت کودکان و نوجوانان) نویسندگان: دکتر دن شافر - کریستین لیونز مترجم: اکرم کرمی انتشارات: صابرین
نظرات کاربران درباره کتاب کلیدهای کمک به کودک برای برخورد با مرگ عزیزان
دیدگاه کاربران