درباره کتاب زنانی که دنیا را تغییر دادند از نشر ناریا
کتاب "زنانی که دنیا را تغییر دادند" روایتگر سرنوشت اشخاصی شناخته شده و معروف می باشد که تحت عنوان کتاب کودک و نوجوان به رشته ی تحریر درآمده است.
در گذشته، زنان و مردان از حقوق یکسانی برخوردار نبودند. بانوان، تنها اجازه داشتند که به کارهای نظافت و نگهداری از خانه و برخی امور دیگر، همچون، کار در مزرعه، بپردازند. آن ها در پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی جامعه، هیچ دخالت و نقشی نداشتند. به بیانی ساده تر، هیچ تساوی ای، میان آقایان و خانم ها برقرار نبود.
در این میان، زنان زیادی وجود داشتند که بدون توجه به قوانین و عرف جامعه، آشکارا یا پنهانی، به کارهای دلخواه خود می پرداختند. آن ها با عزمی راسخ، به دنبال اجرای عدالت و برابری حقوق اجتماعی و مدنی خود با مردان بودند و در نهایت نیز، با ایستادگی و مقاومت فراوان، به هدف خود رسیدند. نویسندگی، داشتن حق رای، امکان برعهده گرفتن مشاغل سخت و دشوار و بسیاری موارد دیگر، از جمله دستاوردهای این زنان است. در واقع این کتاب، به معرفی و شرح مختصری از سرگذشت همین افراد میپردازد؛ افرادی که به اصطلاح، در نتیجه ی تلاش های خود، دنیا را تغییر دادند.
به عنوان مثال، در بخش اول، با "جین آستین" آشنا میشویم. او نویسندهای با استعداد و توانمند میباشد که آثار ارزشمند و اثرگذاری را تدوین نموده است؛ آثاری که صرف گذشت دویست سال از چاپشان، همچنان نیز مورد توجه و استقبال عموم مخاطب جهان قرار میگیرد. جین، در شرایطی به نگارش داستان، اشتغال داشت که جامعه، انجام چنین کاری را توسط زنان، امری غیرعادی و پر از اشکال و ایراد میدانست. بنابراین، جین به طور مخفیانه رمانهای خود را مینوشت تا اینکه در نهایت، به شهرت دست یافت و درآمد قابل توجهی را بدست آورد.
در ادامه ی کتاب نیز، خواننده با دیگر زنان موفق و تاثیرگذار در جهان، آشنا می شود.
بخشی از کتاب زنانی که دنیا را تغییر دادند
فریدا کالو
هنرمند مکزیکی، فریدا کالو، زندگی راحتی نداشت، اما از تجربیاتش به شکل خاص و فوقالعادهای بهره گرفت.
در سال 1925، فریدای 18 ساله، در حال گذراندن دورهی آموزش پزشکی بود که تصادفی وحشتناک برایش اتفاق افتاد. شدت جراحات به اندازهای بود که فریدا هیچوقت نتوانست دورهی پزشکی را تمام کند.
فریدا در دورهی نقاهتش در بیمارستان، تصاویری از خودش کشید و همین باعث شد که مسیر زندگیاش برای همیشه تغییر کند. نقاشی باعث شد حس بهتری داشته باشد و تصمیم گرفت دیگر فرصتهای زندگیاش را هدر ندهد و به جای هر کار دیگری، نقاشی بکشد!
«من شیفتهی مردمی هستم که در گذشته در مکزیک زندگی میکردند یعنی همان آرتکها. آنها معتقد بودند که سگها راهنما هستند. بنابراین وقتی میخواهم تصمیمات بزرگی بگیرم، سگها را نقاشی میکنم.»
احساسات فریدا: فریدا زیاد میخندید اما در نقاشیهایش خودش را خیلی جدی میکشید.
علتش هم این بود که میخواست به طرزی غیرمعمول احساساتش را نشان بدهد. بنابراین از نشانههایی ویژه در نقاشیهایش استفاده میکرد...
«در این نقاشی موهایم با روبان، بالای سرم بسته شدهاند. میخواستم نشان بدهم بعد از یک جروبحث، دوباره کنار هم گذاشتن چیزها چه حسی دارد.»
«خانواده برایم خیلی مهم هستند. میمونهای خانگیام را خیلی نزدیک کشیدم تا این موضوع را نشان بدهم.»
«فریدا حیوانات را دوست داشت و حیوانات خانگی زیادی داشت.»
فریدای دلربا: فریدا برای مردم خیلی جذاب بود. چون چیزهایی را که در ذهنش بود به هنرش منتقل میکرد. او هیچ چیزی را دربارهی خودش پنهان نمیکرد؛ چیزی که برای زنان آن روزگار متداول نبود. به همین دلیل بود که مدل ابروها با موهای صورتش را با غلو در نقاشیهایش نشان میداد. فریدا به عنوان یک زن مکزیکی احساس غرور میکرد و معمولا از رنگهای متنوع در لباسهایش استفاده میکرد و دربارهی مدل موهایش و استفاده از جواهرات دقت و حساسیت داشت.
ویوا لا ویدا! فریدا حدود 200 اثر خلق کرد که جزو آثار معروف دنیا هستند، اما در طول زندگی، بیماریاش سخت و سختتر شد. حتی وقتی به شدت بیمار بود، دلش میخواست تمام و کمال زندگی کند. در آخرین نقاشیاش، که زندگی هندوانههاست، نوشت «ویوا لا ویدا» یعنی: «زنده باد زندگی!» فریدا دنیا را به شیوهی خاص خودش میدید و ...
کتاب زنانی که دنیا را تغییر دادند اثر کیت پنکهرست با ترجمه ی نلی محجوب توسط نشر ناریا به چاپ رسیده است.
- نویسنده: کیت پنکهرست
- مترجم: نلی محجوب
- انتشارات: ناریا
نظرات کاربران درباره کتاب زنانی که دنیا را تغییر دادند | نشر ناریا
دیدگاه کاربران