دربارهی کتاب جرم شناسی انتقادی معاصر اثر والتر اس. دکسردی
جرمشناسی انتقادی به مثابه رهیافتی نو در مکتبهای جرمشناسی، به تحلیل اقتصاد سیاسی جرم- انحراف و تبیین رابطه میان ساختار اجتماعی نظامهای سرمایهداری و رفتارهای بزهکارانه میپردازد.
جرمشناسی کلاسیک ریشه ارتکاب جرم را شاخصهای روانشناختی و زیستشناختی ( عاملهای درونی) افراد میداند. در مقابل، برپایه جرمشناسی انتقادی، به عنوان رویکردی چپگرا، رفتارهای مجرمانه از جاستگاهی ساختاری برخوردار است. از اینرو جرمشناسان انتقادی نابرابریهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و توزیع نابرابر قدرت را به عنوان عاملهای سوق دهنده افراد به سوی پدیدههای مجرمانه در نظر میگیرند.
از آنجا که جرمشناسان محافظهکار، ریشه ارتکاب جرم را در عاملهای درونی افراد جستجو میکنند، به دنبال اتخاذ تدابیر سرکوبگر برمیآیند؛ حال آنکه متفکران انتقادی راه حل کنترل جرم را اصلاح ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میدانند. یکی دیگر از رسالتهای خطیر جرمشناسان انتقادی، نظریهمندسازی مناسبات قدرت در فرایند جرمانگاری است.
به باور جرمشناسان انتقادی، ماهیت فرآیند جرمانگاری به مباح بودن رفتارهای زیانبار برخی گروهها، از جمله رفتارهای شرکتهای بازرگانی و کارگزاران دولتی، اشاره میکنند که از آن جمله میتوان به عدم جرمانگاری رفتارهای ارتشیان آمریکا در برخورد با رندانیان گوانتانامو و ابوغریب اشاره کرد. بر این پایه، پژوهشگران انتقادی ریشه جرم را در قانونهای جنایی جستجو میکنند؛ زیرا قانونهای جنایی با ساز و کارهای مخصوص به خود، رفتارهای طبقه نابرخوردار را آماج جرمانگاری قرار میدهد.
بنابر پیشفرض ابتدایی نخستین هدف قانون، حفظ نظم اجتماعی و حل و فصل اختلافات مردم است، اما تعارض منافع گروههای خاص اجتماعی موجب میشود تا کنترل و استفاده از قانون به مثابه سلاحی در اختلافات اقتصادی، مذهبی، سیاسی و مذهبی تجلی یابد. گستره اعمال ابزارگرایی ممکن است فردی ( دستیابی به ثروت، پیشرفت سازمانی، اعمال قدرت و ...)، فکری و یا جمعی ( به حداکثر رساندن رفاه عمومی از گذر ایجاد توازن میان منافع عموم مردم) باشد. به باور متفکران انتقادی، نگاه ابزاری به قانون جنایی رویکردهای دادگری بنیاد را نفی میکند.
از این دریچه توسل ابزاری به کیفر، بر اساس تحمیل عقاید اقلیت بر اکثریت شکل میگیرد؛ راهبردی که نفی گفتمان دانشبنیاد در مداخلههای کیفری را در پی دارد. منطق حقوقی اقتضاء آن را دارد که قانون وسیلهای بیطرفانه جهت رسیدن به اهداف گروه اکثریت قلمداد گردد، اما رویکردهای ابزارگرایانه با توجه به منافع گروههای منتخب، قانون را ابزاری جهت ایجاد فرمان اجتماعی- فرهنگی در اجتماع در نظر میگیرد.
مهمترین مکتبهای فکری جرمشناسی انتقادی عبارتند از: جرمشناسی فمنیسم، نظریههای مردمحور، جرمشناسی صلحجو، واقعگرایی چپ، جرمشناسی پسامدرن، جرمشناسی فرهنگی، جرمشناسی محکومان و جرمشناسی سبز، که اکثر آنها در این کتاب بررسی میشوند.
کتاب جرمشناسی انتقادی معاصر اثر والتر اس. دکسردی با ترجمهی دکتر مهرداد رایجیان اصلی و حمیدرضا دانشناری توسط انتشارات دادگستر به چاپ رسیده است.
فهرست
جرمشناسی انتقادی- تعریف و پیشینهای گذرا
مکتبهای فکری جرمشناسی انتقادی معاصر
پژوهشهای جرمشناسی انتقادی معاصر
جرمهای پیشرو- سیاستهای جرمشناسی انتقادی
- نویسنده: والتر اس. دکسردی
- مترجمان: دکتر مهرداد رایجیان اصلی و حمیدرضا دانشناری
- انتشارات: دادگستر
نظرات کاربران درباره کتاب جرم شناسی انتقادی معاصر | والتر اس. دکسردی
دیدگاه کاربران