کتاب داستان های نظامی (مجموعه ادبیات کهن 6)

درباره کتاب داستان‌های نظامی

مجموعه ادبیات کهن 6 شامل داستان‌هایی است که حکیم نظامی گنجوی در کتاب‌هایش با نام مخزن‌الاسرار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، هفت پیکر، اسکندرنامه ارائه کرده است و هر کدام از این جلدها به موضوع خاصی اشاره دارد؛ مخزالاسرار با ستایش خدا و رسولش آغاز می شود و بیست بخش دارد که نظامی متناسب با موضوع یک بیت می سراید و سپس داستانی مناسب با آن بیت ارائه می کند؛ مخزن الاسرار بیش از 2200 بیت است. کتاب بعدی خسرو و شیرین است که نظامی در واقع آن را از شاهنامه فردوسی برداشته و به آن بال و پر داده است. لیلی و مجنون روایت گر عشق قیس بن عامر و لیلی است که مخالفت پدر لیلی و دخالت اطرافیان مشکلات زیادی را برای این دو دلداده ایجاد می کند. هفت پیکر که با نام‌های هفت گنبد و بهرام نامه نیز مشهور است حدود 5000 بیت دارد و روایت گر داستان بهرام و ازدواجش با دختران پادشاه هفت اقلیم است. اسکندرنامه که به داستان اسکندر اختصاص دارد به دو بخش شرف‌نامه که ناظر به ابعاد تاریخی اسکندر است و دیگری اقبال نامه که ناظر به حکمت اسکندر است. در این اثر نیز هر پنج کتاب به نثر امروزی برگردانیده شده تا نسل امروز نیز به راحتی بتوانند از آن بهره بگیرند و با داستانها آشنا شوند. در بخشی‌هایی از این اثر به این خاطر که از حوصله‌ی خواننده خارج نشود داستان‌ها خلاصه تر بیان شده است. هدف اصلی از تالیف این کتاب آشنا کردن نسل امروز با آثار کهن و ترغیب آنها برای خواندن اصل آثار می باشد.

برشی از کتاب داستان های نظامی

عاشق شدن شیرین به خسرو
همه‌ی اندیشه‌ی شیرین در این بود که راز تصویر و صاحب آن را بیابد. این بار شاپور تصمیم گرفت خود را به شیرین نشان دهد. او مانند موبدی زرتشتی در گوشه‌ای از گلستان به راز و نیاز مشغول شد. شیرین از دور دست متوجه او شد؛ احساس کرد که این موبد می‌تواند راز این تصویر را برای او برملا کند. به پرستارانش گفت: «بروید و از آن موبد درباره‌ی این تصویر بپرسید. شاید او بداند که صاحب این صورت کیست و یا کجایی است.»
مگر داند که این صورت چه نام است چه آیین دارد و جایش کدام است
یکی از پرستاران تصویر را برداشت و نزد او برد و از او پرسید:«تو صاحب این تصویر را می‌شناسی؟»
شاپور که خود نقاش آن نقش بود، به گونه‍‌ای رفتار کرد که انگار نه انگار که او از ماجرا اطلاعی دارد؛ سرش را تکان داد و گفت:«تا حدودی می‌دانم که او کیست؛ ولی چه دلیلی دارد که بخواهم به شما چیزی بگویم؟! اصلا شما که هستید؟»
دختر خدمت کار وقتی این حرف را شنید با خوشحالی نزد شیرین رفت و ماجرا را تعریف کرد. شیرین وقتی که شنید آن موبد می‌تواند راز صاحب تصویر را آشکار کند با خوشحالی برخاست و نزد او رفت. هنگامی که شیرین نزد شاپور رسید، شاپور وانمود کرد که مشغول راز و نیاز است؛ با دیدن شیرین برخاست و سلامی به او کرد. شیرین با احترام جوابش را داد و به او گفت: «حالت چطور است؟ نمی دانم چرا احساس می‌کنم که تو را می‌شناسم.»
بپرسیدش که «چونی وز کجایی               که بینم در تو رنگ آشنایی»

کتاب داستان‌های نظامی ششمین جلد از مجموعه ادبیان کهن اثر علی‌اصغر بشیری توسط انتشارات آرایان به چاپ رسیده است.

• برگردان به نثر: علی‌اصغر بشیری
• انتشارات: آرایان