کتاب جانستان کابلستان | رضا امیرخانی

درباره کتاب جانستان کابلستان 

کتاب جانستان کابلستان روایت سفر چند روزه امیر خانی به کشور دوست و همسایه، یعنی افغانستان است. امیر خانی در سال 1388 خورشیدی، زمانی که به همراه همسر و فرزندش عازم مشهد شده بودند، تصمیم می گیرد که از آن جا به افغانستان سفر کنند. علت عمدۀ این سفر، سخنرانی در دانشگاه هرات و دیدار با تعدادی از دوستان ادیبِ این نویسنده بود. به علاوه امیر خانی سعی داشته تا در این سفر نامه به بررسی وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم این کشور بپردازد.

رضا امیرخانی با مردمان این کشور گفت و گو می کند، در خیابان های شهر هرات پیاده روی می کند و اتفاقات نابهنگام و عجیبی را تجربه می کند. امیر خانی توانسته با نوشتن این کتاب، فرهنگ و آثار تاریخی و باستانی کشور افغانستان را به همگان معرفی کند. همچنین او سعی داشته تا از نقطه نظری دیگر مسائل روز این کشور را همچون مسائل سیاسی و اقتصادی، وجود گروه های تروریستی و ... را برای مخاطب خود بیان کند. این سفرنامه با قالب داستان گونه و نثر روان و جذابِ امیر خانی می تواند لذت مطالعه کتاب را برای خواننده چند برابر کند. پس از مطالعه "جانستان کابلستان" خواننده پی خواهد بُرد که دیدگاه ش نسبت به افغانستان، به طور گسترده ای تغییر کرده است.

برشی از متن کتاب جانستان کابلستان 

"هنوز روزِ اولی است که آمده ایم و تازه در هتل جاگیر شده ایم. تا لی جی بخوابد، تنهایی بیرون می زنم از هتلِ تجارت. کمی هم بد خلقم از دستِ خودم. می زنم به خیابان. برای این که گم نشوم سعی می کنم جهتِ حرکتِ خورشید را در آن بعد از ظهرِ هرات پیدا کنم. نامِ خیابان را که جاده ی انتقالِ خون است، از ره گذری می پرسم. بعدتر ره گذر توضیح می دهد که اگر بگویم هتلِ تجارت به تر است، نامِ جاده را کم تر کسی می شناسد! جلوتر میدانی است به نامِ میدانِ گل ها یا همان «چوکِ» گل ها که کنارِ چوکِ شهرِ نو است. ما در قسمتِ نوسازِ شهر هستیم. کنارِ هتل، کمی پایین تر، نان وایی داریم که نانی می پزد بینِ نانِ بربری و تافتون. شبیهِ نانِ قدیمی مشهد. بوی خوشی دارد نان. نزدیک تر می شوم. بوی خوش، فقط بوی نان نیست. تنورِ نان وایی هیزمی است. سال هاست که بوی نانِ هیزمی به مشام نرسیده است. کنارِ چوکِ شهرِ نو، کتاب فروشی های هرات جمع هستند. سرسری دوری می زنم و تورقی می کنم و تصفحی کتاب ها را . بیش ترِ کتاب ها، شاید بیش از هشتاد در صدِ کتاب های چاپِ ایران هستند. به طورِ طبیعی انتخابی مناسبِ طبعِ هراتی ها. با یکی از دو نفر که گپ می زنم، می فهمم سالی یکی دو بار به ایران می آیند و کتاب می گیرند و بعضی دیگر هم البته با پخش های ایرانی قراردادهایی دارند و کتاب های جدید را برای شان پست می کنند.

فهرست

1. مور و تیمور (پیش در آمد)
2.  مشهوراتِ هرات
3.  متواتراتِ هرات
4.  تحریراتِ هرات
5. زائر زار و نزارِ مزار
6.  بلخ؛ الخ
7.  تقابل با کابل
8.  انتخاباتیا
9.  بلاکشِ هندوکش

نویسنده

رضا امیر خانی متولد 1352 در شهر تهران است. او نویسنده و منتقد ادبی و به گفته خودش از نویسندگان متعهد به انقلاب است. امیرخانی دوره دبیرستان خود را در دبیرستان علامه حلی گذراند. پس از آن موفق شد که به دانشگاه صنعتی شریف راه یابد و در آن جا مدرک مهندسی مکانیک را اخذ کند. وی از دوران دبیرستان به نویسندگی علاقه داشت و نخستین نوشته های خود را در این سال ها نوشت. امیرخانی در سال 1374 موفق به خلق رمان اِرمیا شد که به رغم وجود اشکالات فنی و تکنیکی توانست اثر برگزیده جشنواره 20 سال دفاع مقدس شود. از دیگر آثار او می توان به: 1. من او. 2. ازبه. 3. نشت نشا. 4. داستان سیستان. 5. قیدار. 6.بیوتن. 7. نفحات نفت اشاره کرد.
 

• روایت سفر به افغانستان
• نویسنده: رضا امیرخانی
• انتشارات: افق