loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب قصه زندگی من اثر هانس کریستیان آندرسون

5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره‌ی کتاب قصه زندگی من

کتاب "قصه‌ی زندگی من"، روایت‌گر داستان زندگی پرفراز و نشیب "هانس کریستیان آندرسون"، نویسنده و شاعر مشهور دانمارکی، می‌باشد. داستانی واقعی و تاثیرگذار که توسط خود آندرسون، نوشته شده است. نگارنده طی کتاب، به عنوان راوی، جزئیات دقیق گذشته‌ی زندگی خود و خانواده‌اش را برای مخاطب تشریح می‌نماید و او را همراه تمامی لحظه‌های زندگی‌اش می‌کند.

داستان از سال 1805 آغاز می‌شود. یعنی درست در تاریخ تولد هانس اما نویسنده، در بین سطرهای کتاب، مدام به سالیان دور و سرنوشت پرکشش والدین خود نیز اشاره می‌کند.

هانس کریستیان آندرسون، به عنوان اولین فرزند زوجی عاشق و فقیر، چشم به جهان می‌گشاید. پدرش، مردی بیست‌ودو ساله با طبعی شاعرانه است؛ این مرد از دوران کودکی و نوجوانی به ادبیات، فراگیری علم و تحصیل علاقه‌ی فراوانی داشته اما فقر و ناچاری مانع از تحقق این آرزو و ورود او به دبیرستان شده است. آرزویی که هم‌چنان نیز، در قلب و روحش، زنده می‌باشد. وی در حال حاضر، به شغل کفاشی می‌پردازد و از این طریق، هزینه‌های زندگی خود و خانواده‌اش را تامین می‌کند. مادر هانس نیز، زنی ساده و بی‌آلایش با قلبی پر از عشق می‌باشد؛ زنی که دوران کودکی و نوجوانی بسیار مشقت‌باری را پشت سر گذاشته و صمیمانه تمام لحظه‌های عمرش را صرف شوهر و تنها فرزندش می‌کند.

والدین هانس، به پیشرفت و ترقی پسر خود اهمیت ویژه‌ای قائل هستند. آن‌ها همواره سر بر این دارند که فرزندشان هم‌چون خود آن‌ها، در محرومیت زندگی نکند و آزادانه برای داشتن آینده‌ای موفق تصمیم‌گیری کرده و به سوی خوش‌بختی جاودان قدم بردارد.

 

بخشی از کتاب قصه زندگی من

در پنجم سپتامبر 1833، از گردنه سیمپلون به ایتالیا رفتم. در سالگشت روزی که چهارده سال پیش، تهی‌دست و درمانده وارد کوپنهاگ شده بودم، می‌بایست پا به این سرزمین آرزوها و اقبال شاعری‌ام بگذارم. به نظر می‌آمد که این‌جا، هم‌چنان که پیش از آن بدون برنامه‌ریزی قبلی‌ام بارها اتفاق افتاده بود، از روزهای خاصی در سال برای خوش‌اقبالی نصیب می‌بردم؛ اما بخت‌خوش بارها به من روی آورده بود، چنان‌که شاید دیدارهایش را به ترتیب روزهایی که استثنائا به یادم مانده ثبت کرده‌ام. با این‌که خوشه‌های دراز انگور از این و آن درخت آویخته بود، همه‌چیز در اطرافم حال و هوایی بهاری داشت؛ هرگز پس از آن ایتالیا را بدان زیبایی ندیدم. از دریاچه مدجوره گذشتم و به کلیسای جامع میلان سر زدم و چند روزی را در جنوا گذرانیدم و از آن‌جا در امتداد ساحل زیبا به کارارا سفر کردم.

در پاریس تندیس‌ها را دیده بودم، اما چشم بصیرتم به روی آن‌ها بسته شده بود؛ پنداری در فلورانس، در برابر پیکره‌ی ونوس د مدیسی، پرده از روی آن‌ها فرو افتاد. عالم نو پدید هنر در برابرم گسترده شد: این اولین ثمره‌های سفرم بود. در این‌جا یاد گرفتم زیبایی قالب و روحی را که در طرح‌های کلی جلوه‌گر می‌شود درک کنم. زندگی مردم و منظر طبیعت و تمام چیزهای پیرامونم تازه بود و با این وصف به نحو عجیبی آشنا می‌نمود، تو گفتی به سرزمین آشنایی پا گذاشته بودم که دوران کودکی‌ام در آن سپری شده بود. با شتاب عجیبی خود را با صحنه‌های اطرافم دم‌خور کردم و درحالی‌که افسردگی عمیق نواحی شمالی – نه غم غربت بلکه احساس ناشادی زیاد – جسم و جانم را تسخیر می‌کرد، با تمام چیزهای دور و برم دم‌ساز و خودمانی شدم. در رم اولین خبری که به دستم رسید این بود که برای شعر اگنت و مرد دریا، که به وطن فرستاده بودم، چندان ارزشی قائل نشده بودند. نامه بعدی هم حاکی از درگذشت مادرم بود و بدین ترتیب در پهنه‌ی عالم بی‌کس و تنها شدم.

در همین زمان بود که بار اول هرتس را در رم دیدم. کالین در نامه‌ای نوشته بود که خوش‌حال خواهد شد که بشنود من و هرتس با هم دوست و همدم شده‌ایم؛ اما حتی بدون این نامه هم این دوستی برقرار می‌شد، زیرا هرتس با...

کتاب قصه زندگی من به قلم هانس کریستیان آندرسون و ترجمه‌ی جمشید نوایی در نشر نی به چاپ رسیده است.



  • نویسنده: هانس کریستیان آندرسون
  • مترجم: جمشید نوایی
  • انتشارات: نی


درباره هانس کریستین آندرسن نویسنده کتاب کتاب قصه زندگی من اثر هانس کریستیان آندرسون


نظرات کاربران درباره کتاب قصه زندگی من اثر هانس کریستیان آندرسون


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب قصه زندگی من اثر هانس کریستیان آندرسون" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل