کتاب 275 روز بازرگان | مسعود بهنود

درباره‌ی کتاب 275 روز بازرگان اثر مسعود بهنود

کتاب 275 روز بازرگان، یکی از بهترین کتاب های تاریخی می‌باشد، که مسعود بهنود آن را تألیف کرده است. در ابتدای کتاب، نویسنده به اتفاقاتی که قبل از انقلاب و در دوره حکومت پهلوی رخ داد می‌پردازد. این وقایع به صورت داستان گونه نقل شده‌اند که این خود یکی از مزایای قلم آقای بهنود است.

نویسنده به توضیح و تشریح اتفاقاتی که در آن دوران افتاده می پردازد و سعی دارد که بدون جانبداری و منفعت طلبی تاریخ معاصر ایران را بازنگری کند. در بخش پایانی کتاب که روزشمار نام دارد، مسعود بهنود اتفاقاتی را که از 16 بهمن ماه 57 در حال وقوع بود تشریح می کند.

روزی که مهندس مهدی بازرگان با حکم به مقام نخست وزیری رسید و تا 275 روزِ بعد از آن، نخست وزیر بود. دوره ای که از آن به عنوان آشفته ترین و پرطلاطم ترین دوره سیاسی ایرانِ پس از انقلاب اسلامی یاد می شود. قلم گیرا مسعود بهنود در کنار نثر روان اش، این لذت را به خواننده القاء می کند تا تاریخ معاصر را به مانند داستانی جالب مطالعه کند و از خواندن آن لذت ببرد.

---

بخشی از کتاب 275 روز بازرگان

"روز 17 شهریور که میدان ژاله به خون نشست و حکومت شاه ضربه ای به آن «آشوبگران» نشان داد و دو ردیف مسلسل صف جلو راه پیمایان را بر زمین ریخت، هنوز برگهای چنار قصر فیروزه زرد نشده بود و هنوز پائیز بر تهران ننشسته بود.

سلمان که قلبش مانند گنجشک تیر خورده ای در سینه بی تابی می کرد، خودش را انداخته بود روی زمین. درست مثل وقتی که در ده کمین می کرد تا لک لک بگیرد، با خود فکر کرد تیرخورده و دردی که در پا دارد از اثر گلوله است، که نبود. اما مقّدر بود که در همان حال چشم فخری خانم میرچنجه به او بیفتد، پیر زنی که کمی پائین تر از میدان ژاله در کوچه ای خانه داشت و مثل هر جمعه رفته بود به ملاقات تنها پسرش در زندان اوین.

او وقت برگشت خسته و کوفته در میدان به تماشای جمعیتی ایستاده بود که شعار می دادند و از خانه علامه نوری می آمدند، وقتی صدای رگبار گلوله بلند شد، فخری خانم خودش را به یک دکان قصابی انداخت که آشنایش بود و از همانجا سلمان را دید که در جوی آب مچاله شده بود. صدای افسر از بلندگو بلند شد که از جماعت می خواست که ظرف پنج دقیقه متفرق شوند، جمعی گریختند و کفش هایشان روی آسفالت خیابان ماند.

سلمان همچنان در جوی آب افتاده بود. با فغان فخری خانم، قصاب کرکره مغازه را پس زد و رفت و سلمان را کشید داخل مغازه و دوباره کرکره را بست. در این ماجرا فخری خانم یک پسر دیگر هم پیدا کرد."

کتاب 275 روز بازرگان اثر مسعود بهنود می باشد، که توسط نشر علم به چاپ رسیده است.

نویسنده

درباره‌ی مسعود بهنود

"مسعود بهنود" روزنامه نگار، نویسنده، فیلمساز و بازیگر ایرانی است که در تاریخ 1325 خورشیدی در تهران متولد شد. وی کار خود را در زمینه روزنامه نگاری در سال 1342 آغاز کرد و مطالب متعددی در زمینه سیاست و تاریخ معاصر ایران نوشت. تاکنون کتاب های بسیاری از او به چاپ رسیده است که عبارت اند از: 1- از سید ضیاء تا بختیار. 2- حروف، دو حرف و حرف دیگر. 3- این سه زن. 4- کشتگان بر سر قدرت. 5- از دل گریخته ها. 6- ضد باد. 7- امینه. 8- ما می مانیم. 9-گلوله بد است. 10- شاید حرف آخر. 11- در بند اما سبز. 12- خانوم. 13- ضد یادها. 14- پس از یازده سپتامبر. 15- کوزه بشکسته.

فهرست

فهرست کتاب 275 روز بازرگان

مقدمه

مجسمه های آقای م.

 هویزر: سوپرمنی که سوپرمن نبود

آن که رفت

ارتش شاهنشاهی : فیلی که از پا درآمد

بختیار، بی سر در جستجوی نام

 تعزیه ای که تمام شد

فرارها و فراریان

 آن که جا ماند و انتقام گرفت

 یادگاران مصدق

مثلثی که مثلث نبود

طالقانی

هنر و ادب در مرخصی

نسلی که در پاییز متولد شد

 بازگان: یک نهاد

روزشمار

• ادامه دولتهای ایران، از نویسنده کتاب «از سید ضیاء تا بختیار»
• نویسنده: مسعود بهنود
• انتشارات: علم