معرفی کتاب من یک بازیگرم
در این کتاب، زندگی و خاطرات پرویز پرستویی، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون را می خوانیم. با وجود فیلم هایی چون آژانس شیشه ای، لیلی با من است، شوخی، روبان قرمز، مرد عوضی، دوئل، عزیزم من کوک نیستم، مومیایی3 و سریال هایی چون خاک سرخ، زیرتیغ و آشپز باشی، هیچ ایرانی نیست که این هنرمند را نشناسد. کتاب من بازیگرم، حالت زندگی نامه داشته و زندگی پرستویی را از زمان تولدش تا سال 1369 که او در اداره تئاتر استخدام شد، به تصویر می کشد.
این کتاب یا صدای ناصر طهماسب به صورتی صوتی نیز انتشار یافته است. پرویز پرستویی در روستایی از استان همدان، در خانواده ای کشاورز به دنیا آمده و پدرش بقالی داشته است. او، اولین فرزند خانواده بوده و در زمان کودکی به علت مشکلات اقتصادی به تهران می آید و زندگی سخت و پر فراز و نشیبی را پیموده است. در کتاب از علاقه پرستویی به بازیگر و تئاتر گفته می شود و اینکه او چگونه پا به این عرصه گذاشته در حالی که در اداره دادگستری نیز مشغول کار بوده است.
کتاب نثری روان، ساده،دلنشین و صمیمی داشته و مخاطب را با خود همراه می سازد. دهه های 40 و 50 مهم ترین سال های زندگی پرستویی است و تهران سال های 40 تا 70 را به خوبی به تصویر می کشد. پرستویی، کار هنری خود را از تئاتر شروع کرده است و استاد بازی در نقش های درام اجتماعی است. از توانایی های هنری خاص او، بازی عالی در ژانر درام و کمدی است.
برشی از متن کتاب من یک بازیگرم
از من پشت پرونده ها تا کشف سینما سال 1358 سال خوب و مهمی برای من بود. دیپلم، معافی، ازدواج و بعد یکی از دوستانم، مصطفی زند که اطلاع داد دادگستری تعدادی کارمند استخدام می کند. حرف احمدینژاد در گوشم بود که می گفت هنر باید کار دوم آدم باشد. می گفت از راه هنر نمی شود زندگی کرد. بهتر است یک کار ثابت داشته باشی و حقوقی که زندگی بگذرد و هنر کار دوم باشد. با خودم فکر کردم که کار در دادگستری می تواند همان آب باریکهای باشد که زندگی را بچرخاند و عصرها هم هست برای تئاتر. به دادگستری رفتم و امتحان دادم و استخدام شدم.
این درست همزمان بود با اجرای نمایش معدن در تالار آبگینه، یا همین بنیاد سینمایی فارابی فعلی. اولین حکمی که به دستم دادند، کانون اصلاح و تربیت بود. خیلی هم خوشحال شدم. یادم آمد که زمانی که در مرکز رفاه کار تئاتر میکردم، چند باری برای اجرای تئاتر هایمان به کانون اصلاح و تربیت رفته بودیم که ما به زبان خودمان به آن می گفتیم" گداخونه". در ضمن شنیده بودم که جای جالبی است و در آنجا می شود کار هایی کرد و گروهی تشکیل داد و تئاتر کار کرد. پیش خودم فکر کردم که هم کارمند آنجا خواهم شد هم بچه ها را جذب میکنم و گروه تشکیل میدهم و کار تئاتر می کنم.
(مروری بر خاطرات و کارنامه بازیگری پرویز پرستویی) نویسنده: امید روحانی انتشارات: ذهن آویز
نظرات کاربران درباره کتاب من یک بازیگرم
دیدگاه کاربران