دربارهی کتاب نقشهی نابودی ماه
"نقشهی نابودی ماه" روایتگر داستانی تخیلی و جذاب میباشد که برای مخاطب کودک و نوجوان به نگارش درآمده است.
شخصیت اصلی قصه، "لئو گری" نام دارد. او پسری بسیار باهوش و ده ساله میباشد که همراه با والدینش و تنها خواهرش، "لیلی"، در شهر کوچک "ریوردیل" روزگار میگذراند.
سال 2113 است و دنیا دچار تحولات بسیار زیادی گشته؛ تمامی لوازم و امکانات زندگی انسانها مکانیزه شده و مردم از تجهیزات لوکس و مجللی مانند خانههای روباتیک، ماشینهای پرنده و لباسهای محافظ در برابر ازون استفاده میکنند. اما در این میان، خانوادهی گری، همچون مردم گذشته، از زندگی معمولی و سادهای برخوردار هستند. زیرا، آقای گری، پدر لئو، معتقد میباشد که اعضای خانوادهاش به هیچ یک از امکانات مدرنیته نیازی ندارند. در واقع، تجهیزات فوق پیشرفته، اضطراب زیادی را به جسم و روح این مرد وارد میسازد؛ اضطرابی که روز به روز بیشتر نیز میشود.
آقای گری صاحب یک مغازه ساعتسازی است که در آن، به فروش و تعمیر ساعتهای عتیقه میپردازد؛ شغلی که با گذشت زمان و تولید ساعتهای جدید، مشتریانش رو به کاهش میباشد و درآمد ناچیزی را برای صاحبش به ارمغان میآورد.
لئو بر خلاف پدرش، به زندگی مدرن و سفر به ماه علاقهی فراوانی دارد. او از سبک زندگی قدیمی خود و خانوادهاش، سرشکسته و ناراحت است. لئو بیشتر اوقات خود را صرف مطالعهی کتابهایی با موضوع علم، فیزیک و فضانوردی مینماید. موضوعی که همواره، دامنهی علم و دانش او را گسترش میدهد.
اصل ماجرا از جایی آغاز میشود که مسابقهای علمی و معتبر، توسط دولت برگزار میگردد؛ مسابقهای که برندهِی آن، بلیت رایگان سفر به ماه را دریافت خواهد کرد. لئو نیز همچون بسیاری از افراد، با امیدی وصفناشدنی در این مسابقه شرکت کرده و با ماجراهایی پرکشش مواجه میگردد.
برشی از متن کتاب نقشهی نابودی ماه
صبح روز بعد لئو با سروصدای وزوزمانندی اطراف سرش از خواب بیدار شد.
«صبح بخیر لئو گری. دمای بدنت عالیه، همینطور فشار خون، وضعیت قلب و وضعیت ستون فقراتت. با این حال، وضعیت دیدت کمی تاره و شیوهی فکر کردنت هم همینطور!»
پلکهایش را باز کرد تا ببییند چه کسی با او حرف میزند؛ ولی وقتی دید کسی در اتاق نیست، دوباره به خواب رفت. همان لحظهای که چشمانش بسته شد، صورتش خورد به دکمهی خاموش کردن تختخواب بادی که فلزی و سرد بود و چشمانش دوباره باز شد.
صدای آرام دوباره گفت: «گفتم صبحبخیر لئو گری، نگفتم که شببهخبر!»
لئو نگاهی به دور و بر اتاق انداخت و بعد از اینکه غلتی زد و سرش را بالا آورد، روی صفحهی ویزی که جلویش قرار داشت، چهرهای نه چندان خوشحال به او سلام کرد.
با حالتی خوابآلود منمنکنان گفت: «خب پس صفحه نمایشه که داره حرف میزنه؟»
صدا جواب داد: «من یه ذره بیشتر از اونم.» و از صفحه نمایش بیرون پرید و به شکل توپ کوچک پرنده و نیمهشفافی درآمد و گفت: «من هما هستم و فکر کنم که دیگه نباید بخوابی. ساعت هفت توی کافه تریا صبحونه میخوری، بعدش نیمهی اول امتحان تعیین صلاحیت، ساعت هشت توی اتاق چهارده شروع میشه. بعدش سر ساعت یازده وقت ناهارته و باید تا ساعت دوازده ظهر به اتاق امتحان برگردی تا نیمهی دوم امتحان رو شروع کنی. البته باید اضافه کنم که انتظار میره که تا ساعت چهاربعدازظهر تمومش کنی. بعدش برمیگردی اینجا و تا ساعت پنج بعدازظهر که وقت شامته، استراحت میکنی.»
لئو کاملا گیج شده بود.
«قرار بود همهی اینها رو یادم بمونه؟»
هما که انگار حرفش واضح بوده، گفت: «نه، من برای همین اینجام: من ه. م. آ. توام.»
«چی چی من؟»
هما جواب داد: «همیار مولکولی آگاه.»
با این حال لئو او را طوری نگاه میکرد که انگار داشت دریوری میگفت.
هما ادامه داد: «میدونی، برنامهریز تو، دیدهبان سلامتت، ساعت زنگدار تو، پیامخوان و جستوجوگر اطلاعات که همهشون از طریق نشانگر همای تو در دسترس هستن!»
لئو حیرتزده و با صدای بلند گفت: «نشانگر هما؟»
هما با اشارهی سرش به پاتختی اشاره کرد که رویش نشانگر چشمکزن و فوق باریک الکترونیکی قرار داشت.
«حالا میبینی که بهجز وقتهایی که بالای سرت توی ویزی تخت ظاهر میشم تا بیدارت کنم، ...
کتاب نقشه ی نابودی ماه اثر کی جی کروک و ترجمه ی البرز هراتی توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.
- نویسنده: کی جی کروک
- مترجم: البرز هراتی
- انتشارات: پرتقال
نظرات کاربران درباره کتاب نقشهی نابودی ماه
دیدگاه کاربران