loader-img
loader-img-2
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب شماره ناشناس

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب شماره ناشناس

کتاب شماره ناشناس از مجموعه­‌ی ده داستان کوتاه تشکیل می­‌شود که هر یک ضمن معرفی شخصیت­‌هایی متفاوت، داستان­‌هایی خواندنی را شرح می‌­دهند.

در داستان "شماره­ی ناشناس"، روایت بخشی از زندگی زوج جوانی را می­خوانیم. زن داستان، "ریحان" نام دارد. راوی قصه نیز، شوهر ریحان می­باشد. داستان در یک غروب غم‌انگیز رخ می­دهد؛ غروبی که در نتیجه­ی اعتراضات مردم و مقاومت دولت، به جوی پر از ترس و واهمه مبدل گشته و سبب ایجاد رعب و وحشت در مردم به‌ویژه معترضان شده است.

در همان ابتدای قصه، ریحان ضمن ابراز بی­قراری و نگرانی، از همسرش می­خواهد که با خارج شدن از منزل، جو حاکم بر جامعه را بررسی کند و در صورت آرام بودن اوضاع و احوال، از طریق تماس تلفنی او را از شرایط موجود مطلع سازد و سپس یک دیگر را در پارک نزدیک محل اقامت­شان ملاقات کنند...

داستان کوتاه های ذکر شده در اثر حاضر تحت این عنوان می باشند:

به هیچ باختن، خوف خانه، سفر کویری، شاعرانه‌ ی شیر‌ها، شب سرد سردار جنگل، شماره‌ ی نا‌شناس، فراموشی فردا، قدم زدن در تمام شهرهای جهان، گم­شده در گرما و نقطه­های تاریک آدم‌­ها.

 

بخش از کتاب شماره ناشناس

فراموشی فردا

نفر بعدی که رفت تو، باز بی­قرار شد. زانوهایش خسته شده بود. چند دقیقه می­نشست و روزنامه­ای، مجله­ای می­گرفت دستش، ورق می­زد و بعد دوباره برمی­خاست و توی همان اتاق نه چندان وسیع انتظار قدم می­زد. روی جلد مجله­ای که بر میز توی چشم می­زد، عکس زنی قرمز پوش بود که پشت پیانو نشسته بود. احساس کرد چندان علاقه­ای به این موضوع نداشت و ندارد. حالا از وقتی که این بیماری آمده بود سراغش، زود خسته می­شد. فکر که می­کرد شاید بیش­تر از چهل سال نداشت اما حالا چند وقتی می­شد که زود خسته، بی­قرار و عصبی می­شد. دوباره رفت جلوی میز منشی قرار گرفت. جلوی میز، شیشه­ای ضخیم نصب شده بود و از پشت نیم دایره­ای که توی شیشه و مماس با میز تعبیه شده بود با منشی حرف زد: «ببخشید خانم، نوبت من نشده هنوز؟»

توی صدایش عصبیت و بی­قراری بود. منشی سر بلند کرد. موهایش تا روی شانه­ها می­آمد و دو گوشواره­اش، دو حلقه­ی بزرگ بود، که لای موهایش پیدا و ناپیدا برق می­زد. گفت: «چه­قدر بی­حوصلگی می­کنید، حضرت آقا؟! یک ربع، بیست دقیقه­ی دیگر می­روید داخل».

در صدای زن تشر و سرزنش بود. این روزها هر جا می­رفت همین طور با او حرف می­زدند. شاید همین بر خستگی­اش می­افزود. دوباره برگشت و طول اتاق را پیمود. دختری جوان بر یکی از صندلی­ها منتظر نشسته بود. دامن کوتاه چهار خانه­ی پشمی و پیراهن آستین کوتاه تن کرده بود. آرام بود و سر پایین انداخته بود، اما هر چند دقیقه­ای یک بار موبایلش زنگ می­خورد و کوتاه و آهسته جواب می­داد. بعد خیره می­شد به تلویزیون ال­ای­دی بزرگی که گوشه­ی اتاق انتظار، به دیوار، روشن بود. صدای تلویزیون کاملا بسته بود. داشت یک اپرای قدیمی را نمایش می­داد. این را از زیرنویس تصویر دریافته بود. بی­خیال تلویزیون شد. هر چه فکر کرد یادش نیامد دختر جوان زودتر از او آمده است یا بعد از او. وقتی خیره نگاهش می­کرد انگار بی­جهت بی­قرار می­شد و کمی هم خشمگین. نمی­فهمید چرا. هر چه بود توی همان تاریکی ذهنش بود حتما.

 

فهرست کتاب شماره ناشناس 

  • به هیچ باختن
  • خوف خانه
  • سفر کویری
  • شاعرانه‌­ی شیر‌ها
  • شب سرد سردار جنگل
  • شماره‌­ی نا‌شناس
  • فراموشی فردا
  • قدم زدن در تمام شهرهای جهان
  • گم شده در گرما
  • نقطه­‌های تاریک

 

خرید کتاب شماره ناشناس 

 کتاب شماره ناشناس نوشته ی آرش آذرپناه توسط نشر نیماژ به چاپ رسیده است. برای خرید می‌توانید به سایت کتابانه مراجعه نمایید.

 


مشخصات

  • نویسنده آرش آذرپناه
  • نوع جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 3
  • سال انتشار 1396
  • تعداد صفحه 152
  • انتشارات نیماژ
  • شابک : 9786003670327

درباره آرش آذرپناه نویسنده کتاب شماره ناشناس


نظرات کاربران درباره کتاب شماره ناشناس


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب شماره ناشناس" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل