معرفی کتاب فلسفه زندگی
این کتاب مجموعه ای از چند جستار فلسفی را در بر دارد که می توان هر کدام را به تنهایی مطالعه کرد، اما این جستارهای مستقل به نوعی با دیگری ارتباط دارند و ارزشی به نام "اخلاق" را یادآور می شوند. کریستوفر همیلتن در این کتاب به بررسی دلالیلی می پردازد که باعث شده است فلسفه دانشگاهی، از واقعیت حیات ذهنی و درونی انسان فاصله بگیرد و از هدف قدیمی و مهمی که جست و جوی حکمت و معنای زندگی است، دور بماند.
علاوه بر این می کوشد که ضمن تکیه بر مبانی عقلانی، به عواطف و احساسات شخصی انسان نیز بی اعتنا نباشد. نویسنده در این اثر ضمن انتقاد از یکسان سازیِ متون فلسفی، بر ضرورت انعکاس هویت شخصی نیز تأکید میکند. به عبارت دیگر همیلتن معتقداست آنچه در کتابخانهها و دانشگاهها تحت عنوان متون فلسفی وجود دارد، با دنیا و زندگی روزمره ارتباطی ندارد. قلم این نویسنده ی توانا بعضاً دچار پیچیدگی های خاصی می باشد، از این رو میثم محمد امینی سعی کرده است با ترجمه ای روان و قابل فهم، کاری کند که این پیچیدگی ها کم تر به چشم بیایند.
کتاب حاضر اثری متناسب با نیازهای نسل جوان است و نگرانی درستی را در مورد غفلت از مفاهیم زندگی روزمره مطرح می کند. همچنین تأملاتی در باب حیات، معنا و اخلاق دارد که خواندن آن ها کمک زیادی به درک حقایق موجود می کند، پس پیشنهاد می کنیم مطالعه آن را از دست ندهید.
برشی از متن کتاب فلسفه زندگی
زندگی شبکه ای فوق العاده آشفته، درهم و تودرتو ، فریبنده و غیرقابل اعتماد از رویدادها و افراد و مکان هاست و از میان این همه هر یک از ما باید نوعی منطق یا نظم را برای خود بسازیم تا دست کم امور را برای خود به صورت قابل تحمل - قابل زندگی - در آوریم. اما هر راهی برای نظم دادن به زندگی در پیش بگیریم خود مستلزم صورت های مختلف سازش کردن، هدر دادن، شکل های خاصی از خیانت به خویش و به دیگران و هزینه ها و منافع خاصی خواهد بود، نمیتوان زندگی را مطلق و بی نقص گذراند. آن چه کسی مانند کانت داراست و به ما عرضه می کند دیدگاهی درباره جهان است که مدعی به دست دادن بهترین درک ممکن از آن است، دیدگاهی که به ما می گوید چه چیزهایی مهم ترین است و چرا، چه چیزهایی کمتر اهمیت دارد و چه چیزهایی اصلا اهمیت ندارد.
کانت چیزی به ما ارائه می کند که می پندارد چشم اندازی از محیط زندگی پر ثمر است، زندگی که تا آن اندازه که می توانیم امید داشته باشیم کامل است. با این حال دیدگاه کانت تنها یکی از چشم اندازهای ممکن درباره زندگی است و تنها یک منش یا سبک زندگی را ارائه می کند. یعنی به ما می گوید هر یک از ما تک تک و در کنار هم و به صورت گروهی چگونه می توانیم زندگی کنیم. بسیاری چشم اندازهای دیگر درباره زندگی وجود دارد که چیزها را متفاوت از تصویر کانت در کنار هم قرار می دهد.
من فکر می کنم حق با پیترِ رمانِ مک کارتی است که می گوید اگر دیدگاه کانتی را بپذیریم آنگاه می خواهیم که جهان شکل خاصی داشته باشد. چون حتی اگر همگی به جایی برسیم که دیدگاه کانت درباره امور را بپذیریم، از موارد اخلاقی واحدی پیروی کنیم و تکالیف و تعهدات واحدی را بر دوش بگیریم و حتی اگر ایراد نخست من را کنار بگذاریم که تحت چنین شرایطی منش های متفاوت افراد مختلف خود را نشان خواهد داد، باز هم نمی توانیم بگوییم که از ش اخلاق وابسته به منش شخصی رها شده ایم. تنها نتیجه ای که می توانیم بگیریم این است که از شر همه منش ها به جز یکی خلاص شده ایم.
نظرات کاربران درباره کتاب فلسفه زندگی
دیدگاه کاربران