معرفی کتاب زیر آسمانهای جهان
این اثر، سومین کتاب از «مجموعه ی گفتگوهایی با اندیشمندان امروز جهان» می باشد که به مصاحبه با داریوش شایگان اختصاص دارد. داریوش شایگان، بیش از آنکه فیلسوف به معنای دقیق کلمه باشد، شخصیتی واقعی است که اطرافیانش هرگز نتوانسته اند به درستی جایش را تعیین کنند. رامین جهانبگلو کوشیده است تا شخصیت ایشان را از خلال این مصاحبه ها نشان دهد.
افق دید داریوش شایگان بسیار وسیع است، و حتی به نحوی برجسته به روی تمام اشکال دیگر فرهنگ باز است. درواقع داریوش شایگان فردی است با چندین حقیقت. اینکه او پسِ افکار یونگ، هایدگر، یا کُربن پناه می گیرد، به خوبی نشان می دهد که آثارش در تلاقی گاه معارفی قرار دارد که شاخص تجربه درونی انسان مذهبی هستند. بنابراین، در نظر شایگان، تجربه ی درونی یکی از شروط تفکر و یکی از وجوه زندگی است. این چیزی است که به او این امکان را می دهد که تبعید درونی اش را نسبت به این «سرزمین اوهام» که شاهد تولد آن بوده است، بسنجد.
می توان گفت که او در صحرای زمان، فانوس به دست، در جست وجوی اوراق کنده شده ی کتاب تاریخ است. سراسر زندگی او تبعیدی است میان غربت سرزمینی غایب و آرزوی دستیابی به قلل رفیع تفکر کنونی؛ به همین جهت او یکی از آن آوارگان رمانتیکی است که «سرنوشت نادیدنی جهان ما» را رقم می زنند.
برشی از متن کتاب کتاب زیر آسمانهای جهان
مشخصات بارز فلسفه هندو
رامین جهانبگلو: امروز، پیشنهاد می کنم که درباره جایگاه هند در آثار شما سخن بگوییم. نخستین تماس شما با این کشور چگونه بود؟
-داریوش شایگان: نخستین تماس من با هند، چنانکه قبلاً گفته ام، به سالهای تحصیلاتم در ژنو بر می گردد که با ژان هربر آشنا شدم. آموختن سانسکریت و مطالعه متون مهم مقدس هند به نوشتن کتابی به زبان فارسی منجر شد که در سال 1346 در دو جلد انتشار یافت و عنوان آن ادیان و مکتب های فلسفی هند بود. این کتاب، به نوعی، نتیجه همه این کوشش های من بود. باید بگویم که هندوستان به من بسا چیزها آموخته است. به من توانایی نوعی نگرش زنده و ارگانیک به جهان را بخشیده است، ذهن مرا به زبان اساطیر گشوده است، مرا با کیهان شناسی آشنا کرده، و به من فهمانده است که در آئین هندو کوششهای روشنفکرانه اگر راه به نوعی رستگاری و حتی به نوعی طریق نجات نَبَرد، هیچ ارزشی نخواهد داشت.
همچنین دریافته ام که فلسفه در معنای هندی اش، نظامی فرو بسته به شیوه ای که در غرب می شناسیم نیست، بلکه بر ادراک های دیگر از واقعیت گشوده است. از این روست که وقتی شش مکتب بزرگ برهمایی را بررسی می کنیم متوجه می شویم که این نظام های تفکر، با واقعیت از نقطه نظرهای متفاوت روبه رو می شوند. به یک معنا، دیدگاههای واقعیت اند. بنابراین، بین این مکاتب تناقضی وجود ندارد، زیرا مکمل یکدیگرند، چنانکه گویی پله های نردبان درجات مختلف وجودند. به علاوه، غایت همه این مکاتب رسیدن به رهایی است.
رهایی (موکشا)، به یک معنا، هم تفکر و هم فلسفه را موجه می سازد؛ ارزش اعلایی است که نه تنها بر وجود پیشاپیش هستی مطلق صراحت دارد، بلکه همچنین مقام هستی شناختی انسان و انسانیت او را به گونه ی «زنده - آزاد» تعیین می کند - «زنده – آزاده» کسی است که در سلسله جدید حیات ها (سامسارا) گذرگاهی یافته است. بنابراین، موکشا یا رهایی، به طور کلی آن ارزش غایی است که مذهب و فلسفه را با هم و به یکباره بنیاد می گذارد. ...
فهرست کتاب زیر آسمانهای جهان
- از تهران تا لندن
- در جست و جوی شرق
- از الهیات سلبی تا ایدئولوژی زده کردن سنت
- گفت و گوی تمدن ها
- از بعد شبانه ی روح تا معرفت روزینه ی علم
- چگونه می توان فرانسوی بود؟
- پنج اقلیم حضور ایرانی
- اسکیزوفرنی فرهنگی
- علم و فلسفه: آیا اتحادی نو میسر است؟
نظرات کاربران درباره کتاب زیر آسمانهای جهان
دیدگاه کاربران