loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب باغ گمشده - جواد مجابی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب باغ گمشده اثر جواد مجابی توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.

کتاب "باغ گمشده" رمانی پر ماجرا و جذاب می باشد که به شرح سرگذشت باغی قدیمی و اشرافی و هم چنین مالکان، ساکنان و وقایع رخ داده در آن می پردازد؛ باغی که هم اکنون، در اثر گذشت زمان، چیزی از آن باقی نمانده است. راوی قصه، "شاهین"، مردی از نوادگان شاهزاده ای منتسب به سلسله ی قاجار و یکی از وارثان باغ می باشد که دو برادر به نام های "طرلان" و "شهباز" دارد. شاهین، ضمن تحلیل و کندوکاو در گذشته ی اجداد خود، به نقل آن برای مخاطب می پردازد. داستان از سال ها پیش و با معرفی "میرزا طاهر خاصه تراش"، مردی با قامتی کوتاه آغاز می گردد. شاهین، با در دست داشتن تصویری از میرزا طاهر که ترمه ای بر تن و کلاهی بخارایی بر سر داشته و در باغ اجدادی او، زیر درختی گیلاس ایستاده، از روایت مورد نظر خود و چگونگی ورود میرزا طاهر به منزل خاقان، یکی از اجداد شاهین که فردی صاحب مقام و نیرومند است سخن می گوید. میرزا در این عکس مردی سی و پنج ساله می باشد که تحت عنوان خاصه تراش مخصوص، به خاقان خدمت می کند. او در گذشته، از طریق دلاکی در گرمابه های عربان، امرار معاش و گذران زندگی می کرده اما هم اکنون، مورد توجه خاقان قرار گرفته و وارد ماجراهایی خواندنی می شود که کلیت داستان را تشکیل داده و فکر و ذهن شاهین را درگیر خود ساخته است.


برشی از متن کتاب


مصایب خاصه تراش این مسلم است که صبح جمعه پنجم ذی القعده گربه خط مخالی میرزاطاهر خاصه تراش، رفته بوده بالای درخت و تا مدتی از ترس پایین نمی آمده و شاید هرگز پایین نیامده است. بدیهی است که درست در همین روز، سگ موسیو برنار، زیر درخت گیلاس میرزاطاهر بوده و چشمش را از گربه بالای درخت بر نمی داشته است. آن ها که عکس را دیده اند، می دانند که آن شاخه ترد خم شده، تاب تحمل گربه فراری را نداشته و سگ هم این را ــ گویا ــ می دانسته است. در متن قهوه ای رنگ عکس، یک سیاهی نامشخص، مثل هیکل یک آدم دیده می شود، شاید موسیو برنار باشد شاید هم یک نردبان که به دیوار پرازیده باشد. شاید سایه یک تیر چوبی است، به هر صورت محل اعتنا نیست حتی با ذره بین هم، اصالت وجودیش را نمی توان دریافت. بیش تر کسانی که عکس را دیده اند می گویند: «عکس جالبی است، مال قدیم است؟» می گویم: «پنجم ذیقعده.» «چه سالی؟» «ننوشته.» «چه گربه قشنگی!» می گویند چه درخت گیلاسی! می پرسند چرا گربه رفته بالای درخت؟ می پرسند این سگ کیست؟ می گویم این سگ موسیو برنار است و این گربه هم شاید گربه میرزاطاهر خاصه تراش. پشت عکس، جایی نوشته شده: «سگ موسیو برنار با علامت ضربدر مشخص شده» اما هرچه به عکس نگاه کنی، ضربدری نمی بینی، حتی هیچ علامت دیگری که به ضربدر شباهت داشته باشد، شاید ضربدر در سبزه های باغ گره خورده باشد، خب، این طبیعی است که یک ضربدر ــ آن هم متعلق به یک سگ فرنگی ــ در یک باغ درندشت ایرانی گم شده باشد. به هر حال سگ را می شود حتی بدون ضربدر هم به جا آورد و جایش را تشخیص داد. شاید ضربدر هم به همین خاطر، گم شده که اصلا به وجودش احتیاجی نبوده است. می شود فهمید که سگ مال این طرف ها نیست، از قلاده اش، از موهای فری تمیزش، از پوزه کوفته، گوش های کوچک و صورت پهنش. می شود تشخیص داد که غریبه است، حتی می شود فهمید که بی هوا، بی اجازه وارد باغ شده و گربه را تارانده است بالای درخت. گربه تعریفی ندارد، کوچک و قهوه ای رنگ به نظر می رسد با خال های سیاه. شاید هم قهوه ای رنگ نیست، چون متن عکس قهوه ای است، همه چیز در این عکس قهوه ای است، از برگ های درخت، از صندلی و گلدان تا چهره میرزاطاهر خاصه تراش. با ذره بین کار ساده تر است، ذره بین را دور و نزدیک می کنم گربه محو می شود و مبهم، کوچک می شود مثل یک نقطه، بعد دوباره بزرگ می شود قد یک گربه واقعی، همان طور که در اصل بوده. مثل حقیقتی که مدتی آن را از همه پنهان کرده باشند مایه تفریح خاطر می شود. این یک گربه اصیل است، نسیمی که در باغ می وزیده، پشم های براق سینه گربه را به یکسو خواب داده. چشم های درشت و گرد گربه خوب پیداست، مردمکش در تابش تند پیش از ظهر خطی باریک و رقصنده است، دم سیخ کرده، کمر خم، پنجه ها قفل بر شاخه ترد گیلاس. شاخه زیر تنه گربه تکان خورده، عکس گربه تکان خورده، تصویرش آن قدر روشن نیست که عکس سگ موسیو برنار. اما آن قدر هست که حال و روز گربه را بدانی. گربه وحشت زده نیست، گویی در کمین گنجشک یا ملخی است. این در صورتی است که سگ موسیو برنار را ندیده بگیریم. گرچه نمی شود فهمید یک گربه چطور می ترسد یا ترسش را چطور بروز می دهد. دهنش باز است، چشم هایش گرد، زبانش بیرون آمده، حالتی چون خندیدن یک پیرزن، اما شک دارم که گربه خندیده باشد، شاید می گرید، به هر صورت حالت طبیعی ندارد، اما این تردیدها در باره سگ موسیو برنار روا نیست. مسلط و مطمئن، روی پاهایش نشسته، دست ها را ستون کرده، سرش را بالا گرفته، حرکتش عین تیری که بخواهد از چله کمان بپرد...

نویسنده: جواد مجابی انتشارات: ققنوس

مشخصات

  • نوع جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 3
  • تعداد صفحه 359
  • انتشارات ققنوس
  • شابک : 9789643113964


نظرات کاربران درباره کتاب باغ گمشده - جواد مجابی


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب باغ گمشده - جواد مجابی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل