loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب فیل ها - شاهرخ گیوا

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب فیل ها نوشته ی شاهرخ گیوا توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.

شخصیت اصلی رمان، "فیروز جناه"، مردی میان سال، با سری طاس و اندامی چاق است که در خانه ی قدیمی و کلنگی پدری اش، واقع در "خیابان فردوسی تهران"، به تنهایی زندگی می کند. وی، کارمند بازنشسته ی چاپ خانه ی بانک مرکزی می باشد و همواره اطرافیانش، به اشتباه، او را "فیروز جناب" خطاب می کنند. فیروز علاقه ی فراوانی به جمع آوری اسکناس هایی دارد که توسط مردم، روی آن، مطالب مختلفی نوشته شده است. در واقع می توان گفت که این پیرمرد، کلکسیونر اسکناس می باشد و حدودا 19 سال است که به تکمیل کلکسیون خود اقدام می کند. اصل داستان از جایی آغاز می گردد که فیروز با "عطیه"، پیرزنی شصت ساله، ثروتمند و مشکوک آشنا می شود؛ پیرزنی با رفتارها و واکنش هایی مرموز که صاحب یک مرغداری نیز هست. در ابتدای کتاب می خوانیم، عطیه در سوله ی مرغداری اش دست به خودکشی زده و هم اکنون مرده است. مدت ها پیش از مرگ این پیرزن، نامه ای با پاکتی سفید و بی نام و نشان، حاوی یک اسکناس بیست تومانی که بر روی آن نوشته شده بود: "خب زندگی یعنی همین دیگر"، به منزل فیروز ارسال می گردد؛ جمله ای که مطابق آن و با یک دست خط، بر روی تعداد دیگری از اسکناس های بیست تومانی موجود در کلکسیون او وجود دارد. فیروز، چندی بعد از مرگ عطیه، متوجه می شود که این نامه، توسط او برایش ارسال گردیده. همین موضوع، فکر و ذهن فیروز را آشفته کرده و داستانی زیبا را خلق می کند.


برشی از متن کتاب


چند روز پس از مرگ پیرزن جادو، زندگی فیروز بالا پایین شد. جسد حلق آویز پیرزن را در مرغداری اش و در میان سوله ی جوجه های چندروزه یافتند. تا کارگرهای سحرگاهی مرغداری از راه برسند و با چشمان خواب زده گیج نعش را بیابند، ساعت ها میان زمین و هوا معلق مانده و کبود شده بود. و در تمام این ساعات صدها جوجه تپل کرکدار، بی اعتنا به تجسم مرگ بر فراز سرهاشان آوازی ممتد را دم گرفته بودند که: جیک جیک... جیک جیک... جیک... جیک... جیک جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک جیک... جیک جیک... جیک جیک... جیک... جیک... جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک جیک... جیک... جیک... جیک جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک جیک... جیک جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک جیک... جیک... جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک جیک... جیک... جیک... جیک جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک... جیک جیک... جیک جیک... جیک... جیک... جیک جیک جیک.... جیک... جیک جیک... جیک جیک... جیک... هفته ای از مرگ پیرزن گذشته بود و حالا فیروز به شیوه استهزاآمیز مرگ او فکر نمی کرد و بیش از همه متوجه سرمایی بود که در جانش می ریخت. نیمه های شب ناگهان رادیاتورهای خانه سرد شده بود و همه جا زمهریر. حالا توی هال پتو بر دوش، آرنج چپ روی میز، دست زیر چانه، نشسته بود و آلبوم اسکناس هاش را تماشا می کرد. روی میز آلبوم بود، دست فیروز بود، نامه پیرزن جادو بود و بسته ای اسکناس بیست تومانی. باندرول بسته پاره شده و بیست تومانی های سبزآبی ویلان بودند. روی همه آن ها با خودکار مشکی جمله ای مشترک نوشته شده بود که: «خب زندگی یعنی همین دیگر.» یک بر آفتاب لاجان زمستانی هم از لای پرده های کهربایی پنجره تابیده بود روی میز و برگه های آلبوم. فیروز صفحات نایلونی آلبوم را ورق زدنا، نور آفتاب شتک می زد به چشم هاش و بی اختیار لمحه ای پلک ها را می بست. از خیابان مجاور صدای قارت و قورت ماشین ها هم می آمد، اما حواسش جمع اصوات بیرون خانه نبود و نمی شنید. فیروز جناه یا همان که دیگران صداش می زدند «فیروز جناب» کلکسیونر اسکناس بود، اما می گفت: «نیستم!» و اگر کسی از او در باره این علاقه دیرپاش می پرسید، به عادت دستی به سر طاسش می کشید یا نرمه گوشش را میان دو انگشت اشاره و شست بازی بازی می داد، می گفت: «من کلکسیونر رنج هستم.» چنان عادی و مطمئن، انگار بگوید: «من کارگر کارخانه سیمان ممسنی هستم!» نوزده سال، یا زمانی در همین حدود بود که اسکناس هایی یگانه را به بازی می گرفت تا شاید از تنهایی تاریکش به در آید. در همه ی این سال ها هیچ گاه شکل و شمایل، جنس کاغذ، طرح ها، امضاها یا تاریخ و موضوعاتی که مربوط به آن ها می شود، برایش آن قدر اهمیت نداشتند که چیزهای دیگر؛ و آن چیزهای دیگر جمله ها و نقوشی بودند که مردمی اغلب عاصی بر اسکناس ها ثبت می کردند. چنین ماجرایی یک بار هم که شده برای هر بنی بشری اتفاق می افتد، نمی افتد، هان؟ در این مورد لااقل از خودم مطمئنم! بارها پیش آمده روی اسکناس ها جمله ای مختصر نوشته و آن ها را سرازیر کرده باشم توی دخل مغازه ها، صندوق ها، بانک ها و جیب های منتظر مردم. آدم های زیادی را هم می شناسم که جمله ای روی تکه ای کاغذ یا...

نویسنده: شاهرخ گیوا انتشارات: ققنوس

مشخصات

  • نوع جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 1
  • تعداد صفحه 144
  • انتشارات ققنوس
  • شابک : 9786002780867


نظرات کاربران درباره کتاب فیل ها - شاهرخ گیوا


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب فیل ها - شاهرخ گیوا" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل