بخشی از کتاب عشق و تنهایی اثر کریشنا مورتی
هنگامی که ذهن تشخیص بدهد، درک کند، آگاه گردد بر این که خودش (خود ذهن) عین خلا است؛ و نیز درک کند که خودش نمی تواند روی خودش کاری انجام بدهد؛ آن خلایی که فعلا از برون بر آن مُشعر و آگاهیم، مفهوم و معنایی دیگر و کاملا متفاوت خواهد داشت.
ما تا به حال با آن خلا به عنوان مشاهدا کننده برخورد می کرده ایم. ولی اکنون دریافته ایم (اکنون وضعیت واقعی چنین است) که مشاهده کننده خودش عین خلا، عین تنهایی و بی کسی است. در این صورت آیا او (ذهن) می تواند کاری در رابطه ی با آن بکند؟ مسلما نمی تواند. در این صورت رابطه اش با آن خلا کاملا متفاوت با رابطه در شکل مشاهده کننده خواهد بود.
وضعیت و حالتش آن تنهایی به معنای یگانه خواهد بود. در حالتی خواهد بود که دیگر به لفظ و کلمه در نمی آورد(نمی تواند درآورد) که "من تهی ام". تنها زمانی و لحظه ای که آن را به لفظ درآورد(یعنی بگوید: "من تهی ام")؛ یا برای آن چه که آن را تهی می نامیده است یک مصداق و نمود خارجی متصور بشود، دوگانگی پیش می آید_و او متفاوت و جدا از خلا خواهد بود.
پس هنگامی که به لفظ درآوردن متوقف می شود؛ هنگامی که تجربه کننده به عنوان چیزی، به عنوان پدیده ای که در حال تجربه ی تنهایی است، متوقف بشود؛ هنگامی که او(تجربه کننده) دست از فرار بردارد؛ با تنهایی کاملا یکی شده است. اکنون رابطه اش با موضوع فقط تنهایی است؛ (نه تلاش برای رفع آن_ که منجر به دوگانگی می شود) اکنون خودش همان تنهایی است. و هنگامی که حقیقت را کاملا و به شکلی عمیق درک کند، بدون تردید آن خلا یا تنهایی دیگر وجود ندارد.
کتاب عشق و تنهایی اثر کریشنا مورتی با ترجمهی محمدجعفر مصفا توسط انتشارات قطره به چاپ رسیده است.
- نویسنده: کریشنا مورتی
- مترجم: محمدجعفر مصفا
- انتشارات: قطره
نظرات کاربران درباره کتاب عشق و تنهایی | کریشنا مورتی
دیدگاه کاربران