loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب امینه، کبوتر حرم

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

معرفی کتاب امینه، کبوتر حرم اثر میریام هاری

شخصیت اصلی رمان، "امینه" زنی بیست و دو ساله، بیوه و تنها است که چهار سال پیش، شوهرش "شکری بیک" را در طی سانحه ی آتش سوزی هواپیمای پستی دمشق - بغداد از دست می دهد؛ وی در هنگام فوت شوهرش، آبستن بوده و همین موضوع، موجب مرگ جنینش می شود. پس از این وقایع دردناک و دست و پنجه نرم کردن با افسردگی و سوگ شوهر و فرزندش، علی رغم درخواست خانواده ی همسرش برای ازدواج با برادر شوهرش، به منزل والدینش بازمی گردد و در خانه ی مجلل و بزرگ پدری اش واقع در محله ی "ازهار" که به دو قسمت حرم سرا و بیرونی تقسیم می گردد، روزگار می گذراند.

"سیف الدین پاشا مصطفی"، پدر امینه، مردی بزرگ و صاحب نام در دمشق است که از نژاد کرد می باشد، مادرش نیز، از شاهزاده خانم های صاحب منسب دمشق بوده و با شرط عدم ازدواج مجدد پاشا مصطفی، با وی پیمان زناشویی بسته است. "عریف"، "رشید"، "سمیع"، "حسن"، "منیر" و "توفیق" نیز برادران امینه هستند که هر یک جهت تحصیل در کشورهای مختلف اقامت دارند و "زینب"، تنها خواهر او هم، به تازگی با مردی از اهالی دمشق نامزد کرده است.

پاشا مصطفی، مسلمان می باشد و تعصبات بسیار شدیدی نسبت به زن و دخترانش دارد، به طوری که خروج آن ها به تنهایی از منزل و ظاهر بدون حجاب را به شدت منع نموده و زینب و امینه را در دوران کودکی، جهت پرورش و تربیت به دست خواهران تارک دنیای "سنت ماری" واگذار کرده بود.

امینه پس از دریافت دفتر خاطراتی از" مادام دولینی"، زنی فرانسوی، در ازای واگذاری قلیانی نی پیچ به او، زندگی گذشته و حال خود را در آن ثبت می نماید؛ در واقع، مخاطب وصف زندگی او را، از روی مطالب این دفتر خاطرات می خواند. اما اصل ماجرای داستان امینه از جایی آغاز می گردد که بر خلاف عرف جامعه ی خویش، دل به مردی از سپاه باختر، سپرده و با وقایعی پر فراز و نشیب مواجه می شود.

 

برشی از متن کتاب امینه، کبوتر حرم اثر میریام هاری


دمشق، قصر کرد 23 ژانویه ... 192 سخت پریشان خاطر و نگرانم. قلم در دستم می لرزد و یادداشت های روزانه ی خود را بد خواهم نوشت. «مادام دولینی» این دفتر را «روزنامه ی ناکامی» نام نهاده و خود آن را در ازای یکی از قلیان های نی پیچی که فرانسویان شیفته ی آن هستند، از پاریس برایم آورده است. دفتر یادبودم با صفحات براق و جلد اطلس بنفش رنگش بی اندازه قشنگ است و روی آن الفی از طلا نصب شده است. مادام دولینی نمی دانسته است که ما پس از عروسی نام شوهر را به خود می گیریم یا به اسم پدری نامیده می شویم و از این که به علامت هیا خانوداگی اعراب آشنا نیست، خیلی معذرت خواست. به عوض، قفل ظریفی برای آن تعبیه کرده است و چون کلید کوچک آن را به من می داد، از روی کنایه گفت: «برای این است که اسرار شما کاملا محفوظ بماند.» چگونه اسرار خود را مخفی بدارم، در حالی که سری ندارم! آیا وجودی خیالی در کنج حرم سرا ممکن است روزی صاحب اسرار شود؟ آری، فکر این که گزارش روزانه ی خود را بنویسم، تاثیر شگفتی به من بخشیده است و از امروز آن را بر خود واجب می شمارم اما چنین به نظرم می رسد که سپردن افکار به صفحات کاغذ و دخالت دادن کلمات در سرنوشت مطابق اصول مذهبی ما نیست و یقین دارم که اگر از شیخ الاسلام در این خصوص استشاره کنم، به من خواهد گفت: «دختر عزیزم، کرام الکاتبین اعمال روزانه ی ما را در دفتر ابدیت ثبت می کند» اما امروز دیگر کسی در بند این عقاید نیست و تمام دوستانم کم و بیش دست به نوشتن زده اند. «عنبره» شرح زندگانی اش را برای درج در در یکی از روزنامه های قاهره می نگارد. «ترکیا» گزارش مسافرت های خود را مرتبا می نویسد. دخرت عمویم، «سوریه»، اشعارش را با کمک ژزوئیت های بیروت به چاپ می رساند و خواهر کوچکم زینب تازه نامزد شده است و شوهرش به زبان فرانسوی آشنا نیست، افکار خود را به زبان مادری برای او می نگارد. اما امینه ی بیچاره کسی را ندارد که با او راز و نیاز کند! 24 ژانویه دیروز با زینب به دیر «سنت ماری» رفتم برای دیدار خواهران تارک دنیایی که ما را بزرگ کرده اند. ملاقات آن ها موجب تسلی خاطرم شد، چه این زنان مهربان را که به مراتب از شاگردهای شان ساده ترند، از صمیم قلب دوست می دارم. وقتی نزد آن ها می رویم، بی اندازه اظهار مسرت می کنند و با هم از زمان گذشته یاد کرده، می خندیم. تمام شیطنت ها و سفاهت های مرا به خاطر دارند که چقدر حساس و با شور و نشاط بودم. یکی از آن ها که «مارت» نام دارد، حکایت می کرد که چون مرا از شرکت در یکی از مراسم مذهبی منع کرده بودند، مدت ها گریسته بودم و دیگری که «آنا» نامیده می شود، می گفت که شرط کرده بودم اگر اجازه ندهند به کشیش اعتراف کنم، خود را در رود «برده» اندازم. آری، خوب به یاد دارم که ...    

(ادبیات کلاسیک جهان) نویسنده: میریام هاری مترجم: محمدعلی معیری انتشارات: علمی و فرهنگی

 



درباره میریام هاری نویسنده کتاب کتاب امینه، کبوتر حرم


نظرات کاربران درباره کتاب امینه، کبوتر حرم


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب امینه، کبوتر حرم" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل