دربارهی کتاب انسان طاغی اثر آلبر کامو
کتاب انسان طاغی از مجموعه کتابهای آلبر کامو با ترجمهی مهبد ایرانیطلب توسط نشر قطره به چاپ رسیده است. "آلبر کامو" نویسنده، فیلسوف و روزنامهنگار فرانسوی میباشد که با بهرهگیری از بینش روشن، آگاهی و تسلط کامل خود بر مسائل و معضلات رایج در دورهی حیات و جامعهی خویش، به نگارش کتاب "انسان طاغی" پرداخت؛ اثری دربرگیرندهی تحلیلهای اجتماعی و مستندات تاریخی که جنجالهای فراوانی را به دنبال داشته و مورد نقد و انتقادهای فراوانی قرار گرفت. به طوری که همین موضوع، او و "ژان پل سارتر"، فیلسوف، نویسنده و منتقد فرانسوی، را مقابل هم قرار داد.
وی در طی محتوای مطالب این کتاب، از اظهارات و عقاید بزرگان فلسفه و جامعه شناسی هم چون "نیچه"، "هگل"، "داستایفسکی" و بسیاری دیگر، نیز بهره جسته و ضمن مطرح نمودن آنها، مفاهیم و مقاصد مورد نظر خویش را به مخاطب منتقل می کند. در ابتدای این کتاب انتشارات قطره، کامو انسان طاغی را توصیف کرده، مولفه های طغیان و انقلاب در جهان را مورد بررسی قرار داده و به تشریح علل و تحلیل ریشهی بروز رفتارهای طغیانگرانه می پردازد.
او طغیان را یکی از ویژگی های شخصیتی و ذاتی انسانها معرفی نموده و این خصوصیت را تنها راه مبارزه با پوچی و کسب آزادی و آگاهی تلقی می کند. آزادی ای که در نتیجهی مقاومت و ایستادگی انسان در برابر قوانین و صاحبان امر، به دست آمده و موجب ایجاد تغییر در سرنوشت آدمیان می شود.
بخشی از کتاب انسان طاغی؛ نشر قطره
طاغی کیست؟ انسانی که «نه» می گوید، اما «نه» گفتن او از سر انکار نفس نیست. او، چون به نفس خود بیندیشد، «آری» می گوید. برده ای که تمام عمر فرمان گزارده، به ناگاه در می یابد که نمی تواند از فرمان تازه ای اطاعت کند. منظور او از «نه» گفتن چیست؟
منظور او این است که مثلا «این وضع دیگر بیش از حد طولانی شده است.» یا «تا این جا هر چه بود گذشت، اما دیگر بس است.» یا «این دیگر زیاده روی است.» و یا «مرزهایی هست که نباید از آن ها گذر کرد.» به زبان دیگر، «نه» ی او وجود یک مرز را تصدیق می کند. در این باور طاغی که آن طرف دیگر «دارد زیاده روی می کند» یا اقتدار خود را بدون توجه به حقوق دیگران اعمال می کند، همین معنا نهفته است.
او طغیان می کند، چون هم قاطعانه از تسلیم شدن به شرایطی که تحمل ناپذیرش می داند سرباز می زند و هم به گونه ای مبهم ایمان دارد که موضع او توجیه پذیر است زیرا فکر می کند: «حق دارد که...». طغیان بدون این احساس که طاغی، در جایی و به گونه ای حق دارد، نمی تواند روی دهد. بدین سان است که برده طاغی، هم زمان آری و نه می گوید. او تصدیق می کند که مرزهایی وجود دارد و گمان می برد که «چیز» های ویژه ای در فراسوی آن مرزها هست و می خواهد این «چیز» ها را حفظ کند. طاغی بر این که در وجود او «چیز» هایی هستند که «ارزش آن را دارند که...» و باید جدی گرفته شوند، سرسختانه پافشاری می کند.
در هر طغیانی، انسان درگیر نه تنها از تجاوز به حقوق خود احساس آزردگی می کند، بلکه وفاداری کامل و خود به خودی خویش را به جنبه هایی ویژه از وجود خود تجربه می کند. بدین ترتیب، تلویحا معیار ازرش هایی را به میان می آورد که چنان بدیهی اند که باید به هر بهایی شده محفوظ مانند. او، دست کم تا این جا سکوت کرده و وضعیتی را که نومیدانه بدان تسلیم گردیده، پذیرفته است؛ هر چند که آن را بیدادگرانه می انگاشته. سکوت اختیار کردن یعنی این که ما به خود اجازه این باور را بدهیم که عقیده ای نداریم، که چیزی نمی خواهیم و، در موارد ویژه ای، به راستی چیزی نخواهیم. یاس، مانند محال انگاری، ترجیح می دهد همه چیز را در هیات کل در نظر گیرد و به هیچ مورد معینی توجه نکند.
سکوت این شیوه برخورد را به گونه ای رضایت بخش باز می گوید. اما از آن لحظه ای که طاغی صدای خود را باز می یابد ــ هر چند که جز «نه» چیزی برای گفتن نداشته باشد ــ به موارد معین توجه می کند. طاغی به مفهوم ریشه ای مرتد است. او که در زیر تازیانه ارباب خود دست به عمل می زد، ناگهان بر می گردد و با او رو در رو می شود. او آن چه را که شایان ترجیح می داند بر می گزیند و آن چه را شایان ترجیح نمی داند، رها می کند. هر ارزشی سبب طغیان نمی شود اما هر طغیانی به گونه تلویحی ارزشی را می طلبد. شاید هم مساله به راستی مساله ارزش ها باشد.
از هر کردار طاغیانه ای بیداری آگاهی، صرف نظر از این که تا چه حد سرگردان باشد، نتیجه می شود و با دریافت ناگهانی این که چیزی وجود دارد که طغیان می تواند خود را با آن هویت بخشد، تحقق می یابد ــ هرچند برای یک لحظه. این هویت تاکنون هرگز به درستی شناخته نشده است. برده، پیش از شورش، هر چه از او خواسته اند، پذیرفته است. حتی در مواردی بسیار، فرمان هایی را گردن نهاده که برای خود او بسیار زیان بارتر بوده تا کسی که موضوع فرمان بوده است، بی آن که واکنشی نسبت به آن نشان داده باشد. او شکیبا بوده و هرچند، شاید در درون خویش اعتراض کرده، ظاهرا ــ با سکوت خویش ــ بیش تر به منافع آنی خود اندیشیده است تا از حقوق خویش آگاه گردیده باشد...
کتاب انسان طاغی اثر آلبر کامو با ترجمهی مهبد ایرانیطلب توسط نشر قطره به چاپ رسیده است.
فهرست
فهرست کتاب انسان طاغی
درآمد
-
طاغی
-
طغیان متافیزیکی
پسران قابیل
ادیب
طغیان خودنما
رد رستگاری
تصدیق محض
نیست انگاری و تاریخ
-
طغیان تاریخی
شاه کشان
انجیل نوین
اعدام شاه
دین تقوا
ترور
استعلاکشان
تروریسم فردی
انکار تقوا
تسخیر شدگان
قاتلان سختگیر
راه شیگالف
تروریسم دولتی و ترور خرد ستیز
تروریسم دولتی و ترور تعقلی
پیش گویی بورژوایی
پیش گویی انقلابی
انطباق با پیش گویی
حکومت هدف ها
تمامیت و محاکمه
طغیان و انقلاب
-
طغیان و هنر
طغیان و رمان
طغیان و سبک
آفرینش و انقلاب
-
تفکر در نیمروز
طغیان و آدم کشی
آدم کشی نیست انگارانه
آدم کشی تاریخی
میانه روی و تندروی
تفکر در نیمروز
فراسوی نیست انگاری
- نویسنده: آلبر کامو
- مترجم: مهبد ایرانیطلب
- انتشارات: قطره
نظرات کاربران درباره کتاب انسان طاغی | آلبر کامو
دیدگاه کاربران