معرفی کتاب دکتر فاستوس نوشته ی کریستوفر مارلو
کتاب "دکتر فاستوس" اثر "کریستوفر مارلو"، شاعر و نویسنده ی صاحب نام اهل بریتانیا است که نمایش نامه ای زیبا و خواندنی با مضمون خیر و شر را ارائه می کند. شخصیت اصلی داستان، "فاستوس"، عالمی بزرگ است که در زمینه ی دانش فلسفه و منطق، به کمال رسیده و فردی شناخته شده و قابل احترام در جامعه و عصر خویش، می باشد. داستان درکتاب خانه ی فاستوس و از جایی آغاز می گردد که وی، با حالتی آشفته و مایوس، کتاب های روی میزش را برداشته و از هر یک سطری را می خواند، سپس، در رابطه با محتوای متن آن ها، به اظهار عقیده پرداخته و مدام ضمن بیهوده و بی ثمر خواندن تمامی کتاب ها، خود را بابت مطالعه ی این کتب سرزنش می کند. تا این که، به کتابی با موضوع سحر برخورد کرده و با شوق و طمعی وصف ناشدنی، قاطعانه آن را منبعی با ارزش و پر منفعت معرفی کرده و تصمیم می گیرد با کمک دو تن از جادوگران به نام های "والدس" و "کرنلیوس"، آموزه های موجود در آن را فرا بگیرد. در همین راستا، و با هدف کسب قدرتی بی پایان، میل به کشف رمز و راز جهان و انجام امور غیر ممکن، از خدمتکار خویش، "واگنر" می خواهد تا به ملاقات این دو تن رفته و آن ها را نزد وی آورد. در پی این تصمیم، فاستوس با ماجراها و رویدادهایی غیر قابل پیش بینی و مهیج رو به رو گشته و داستانی جذاب را خلق می کند.
برشی از متن کتاب
صحنه ی اول کتاب خانه ی فاستوس فاستوس پشت میزی که کتاب های متعدد روی آن ریخته نشسته است و با بی حوصلگی بسیار کتاب ها را یکی پس از دیگری ورق می زند و از هر یک سطری می خواند. فاستوس – ای فاستوس همه ی دانش و خردی را که سالیان دراز فرا گرفته ای روی هم بریز و ببین ثمر آن چه بدان بر خویشتن می بالی چیست؟ اینک که در علم و هنر به استادی رسیده ای هنگام آن است که فایده ی هر فنی را از حکمت تا سحر به میزان عقل خویش بسنجی و معلوم کنی که هر گاه این زندگانی را با ارسطو و آثار وی به پایان آوری چه سودی تو را نصیب خواهد گفت؟ آیا غرض از منطق چیزی جز مهارت در استدلال نیست؟ و این علم به اعجاز دیگری توانایی ندارد؟ اگر چنین باشد پس کتاب منطق را فرو بند، زیرا همه ی اسرار این فن را دریافته و در آن استاد گشته ای و شایسته ی هوش تو فنی بزرگ تر و گران مایه تر است. دفتر تدبیر منزل را نیز به کناری نه و با جالینوس حکیم هم کاسه شو زیرا ارسطو فرمود: «هر جا فلسفه انتها پذیرد علم طب آغاز می شود.» آری فاستوس برو طبیب باش و از برکت هنر خویش بر ثروت مادی خویش بیفزای و دارویی برای یکی از این همه دردهای آدمی یافته و نام خود را جاودانی ساز. می گویند غایت منظور طب سلامت مزاج انسان است. اگر این سخن درست باشد پس تو به نهایت آرزوی خویش رسیده ای، زیرا مگر نه آن است که سخنان تو مانند امثال سایره ورد زبان هاست و نسخه های مجرب تو را بر الواح بزرگ نقش کرده اند و از برکت آن ها شهرها از بلاهایی آسمانی مانند طاعون و امثال آن نجات یافته و هزاران مرض هایل را با پیروی از دستورهای تو از میان برده اند؟ اما آیا توانسته ای به آدمی زندگانی جاودان بخشی یا مرده ای را دوباره به عالم حیات برگردانی؟ پس تا چنین توانائی در تو نباشد در این پزشکی عظمت و افتخاری نیست و از این رو از طب نیز چشم بپوش واین همه سخن که از تجربه و قیاس می خوانی جزو اباطیل بشمار! ژوستی نین کجاست؟ (کتابی را برداشته می خواند) «هر گاه یک شئی واحد به دو نفر حبه شود یک نفر باید عین آن شیء و دیگری قیمت عادلانه ی آن را دریافت کند.» عجب سخنان فرومایه و ناسودمند! (باز می خواند) «هیچ پدری نمی تواند فرزند خود را از ارث محروم کند مگر آن که فلان و فلان.» این است لب مطالبی که در کتب حقوق مدنی مسطور است و به آن قوانین عمومی نام می دهند. مطالعه ی این کتب برای فرومایگان مزدور شایسته است که هدفی جز قطع و فصل امور عادی حیات و دعاوی حاصله از تملک دراهم معدود ندارند و برای چون منی سخت خسته کننده و ناچیز است. وقتی علوم و فنون را روی هم اندازه می گیری باز علم حکمت را از همه بهتر می بینی. پس قدری انجیل رژم را به دقت مطالعه کنیم ...
فهرست
دیباچه ی مترجم اشخاص داستان صحنه ی اول – کتاب خانه ی فاستوس صحنه ی دوم – جلوخانه ی فاستوس صحنه ی سوم – گوشه ای از باغ صحنه ی چهارم – کتاب خانه ی فاستوس صحنه ی پنجم – کتاب خانه ی فاستوس صحنه ی ششم – کاخ پاپ صحنه ی هفتم – قصر امپراتور صحنه ی هشتم – قصر دوک و تهولت صحنه ی نهم – کتاب خانه ی فاستوس صحنه ی دهم – کتاب خانه ی فاستوس شرح کلمات دشوار
نویسنده: کریستوفر مارلو مترجم: لطفعلی صورتگر انتشارات: علمی و فرهنگی
نظرات کاربران درباره کتاب دکتر فاستوس - کریستوفر مارلو
دیدگاه کاربران