کتاب درک متن پنجم (5) دبستان انتشارات پرتقال

کتاب درک متن 5 ( پنجم دبستان ) به قلم فرهاد حسن زاده، طاهره خلیلی کسمائی، معصومه نجفی پازوکی و مهتاب میرایی آشتیانی از انتشارات پرتقال با همکاری انتشارات خیلی سبز به چاپ رسیده است.

خواندن یکی از مهم ترین مهارت های زبانی و ابزاری برای یادگیری تمامی دروس است. در کتاب های فارسی دوره ی ابتدایی متن هایی تحت عنوان  روان خوانی  آمده است که سعی در ارتقای سواد و توانایی خواندن دانش آموزان دارد. نکته قابل توجه این است که سواد خواندن، تنها در صورتی ایجاد می شود که روخوانی با درک متن همراه باشد. پژوهش و بررسی نتایج آزمون های پرلز نشان می دهد که دانش آموزان علی رغم آن که از مهارت روخوانی برخورداند و متن را روان و صحیح می خوانند اما در بازیابی اطلاعات متن و تعبیر و تلفیق مطالب، عملکرد ضعیفی دارند. آزمون پرلز  که به فاصله هر پنج سال برگزار می گردد، دانش را اندازه نمی گیرد، بلکه فقط سواد خواندن و درک مطلب را می سنجد. کتاب حاضر، به منظور رفع این مشکل، هم چنین آموزش درک متن در پنج جلد ویژه دانش آموزان پایه ی دوم الی ششم به تحریر درآمده است. هر کتاب شامل شش متن می باشد. متن ها حاوی داستان هایی شیرین، جذاب و خواندنی هستند که متناسب با سطح آزمون های پرلز نگاشته شده اند. نحوه عملکرد دانش آموزان باید بدین صورت باشد که ابتدا متن داستان را صامت ( خواندن با حرکت چشم ) کنند سپس به سوال های که برای آن متن درنظر گرفته شده پاسخ دهند. مطالعه و پاسخگویی به سوالات باید پشت سرهم و بدون فاصله در مکانی آرام انجام شود که تقریبا 40 تا 50 دقیقه زمان می برد. دانش آموز هنگام مطالعه و پاسخ دادن، به تنهایی می خواند و می نویسد اما بعد از تمام شدن کار شان بهتر است از  داستان را برای والدین شان بازگو کنند و از آنان بخواهند پاسخ های شان را بررسی و تحلیل کنند.

برشی از متن کتاب

در روزگاران دور شاهی فرمانروایی می کرد که وزیر باهوش و خردمندی داشت. شاه برای مشاوره در امور مختلف همیشه از وزیرش کمک می گرفت و بزرگمهر با ارائه ی بهترین راه حل به آسانی در پی رفع مشکلات برمی آمد. از آن جا که انوشیروان عادت داشت شب ها تا دیر وقت بیدار بماند، روزها به علت کم خوابی و خستگی نمی توانست زود از خواب برخیزد ؛ به همین دلیل رسیدگی به امور کشور خیلی کند و بی نظم پیش می رفت. بزرگمهر بارها به شاه گوشزد کرده بود که با این روش به نتیجه نمی رسند ولی شاه توجهی نمی کرد. تا یک روز بزرگمهر در تالار قصر منتظر شاه بود و برای ملاقات و گفت و گو با شاه لحظه شماری می کرد که دیگر از آن همه انتظار کاسه ی صبرش لبریز شد و وقتی شاه خواب آلود و خسته به تالار آمد، وزیر به خدمتش رفت و گفت : " قربان! بهتر نیست شب ها زود بخوابید تا صبح ها هم زود از خواب برخیزید ؟ " انوشیروان با اوقات تلخی پرسید : " چرا باید چنین کاری بکنم ؟ " بزرگمهر گفت : " قربان! برای آن که، سحرخیز باش تا کامروا باشی! " شاه از این حرف وزیرش عصبانی شده بود توی دلش گفت : " حالا به من درس زندگی می دهی! کاری می کنم تا از گفته ات پشیمان شوی. " و همین طور که توی تالار قدم می زد و فکر می کرد یکدفعه چیزی به ذهنش رسید. چند نگهبان را به تالار قصر خواست و به آن ها گفت : " فردا صبح زود به صورت ناشناس بزرگمهر را تعقیب کنید و در موقعیت مناسبی او را بگیرید و لباس هایش را از تنش خارج کنید. " نگهبانان تعظیمی کردند و از پیش شاه رفتند. روز بعد بزرگمهر مثل هر روز سحرگاه بیدار شد و پس از پوشیدن لباس به طرف قصر راه افتاد ولی یکدفعه چند نفر بر سرش ریختند و لباس هایش را درآوند و به سرعت فرار کردند. بزرگمهر که گیج شده بود هر چه نگاه کرد اثری از دزد ها ندید. به خانه برگشت، لباس مخصوص دربار را پوشید و دوباره راهی قصر شد ولی خیلی دیر به قصر رسید. انوشیروان که در تالار قصر منتظر بزرگمهر بود با دیدن او پوزخند و گفت  : " وزیر اعظم با انضباط! مثل این که سحرخیزی را از یاد برده ای! " وزیر گفت : " قربان، مثل هر روز، صبح خیلی زود به طرف قص حرکت کردم ولی ناگهان چند دزد به سرم ریختند و لباس هایم را دزدیدند و فرار کردند و من تا به خانه برگشتم و لباس دیگری پوشیدم باعث شد دیر به خدمت شما برسم! " شاه که از این اتفاق خیلی خوش حال بود، قاه قاه خندید و گفت : " این هم عاقبت سحرخیزی! حالا وزیر اعظم بگو ببینم باز هم سحرخیزی را مایه ی کامروایی می دانی! "

فهرست

1 . پلنگ خوش خال 2 . شاه و وزیر 3 . شب باور نکردنی 4 . میمون بلند پرواز 5 . پند و عبرت 6 . قاره ی قطب جنوب

بر پایه ی آزمون پرلز مؤلف:فرهاد حسن زاده، طاهره خلیلی کسمائی، معصومه نجفی پازوکی و مهتاب میرایی آشتیانی انتشارات: پرتقال